مدل سهامگذاری یا استیکینگ (Staking) در دنیای کریپتو کارنسی به یکی از جذابترین و داغترین مباحث بسیاری از گروههای کریپتویی بدل شده است.
در استیکینگ شما با حفظ یک دارایی میتوانید از آن کسب درآمد کنید. البته نباید فراموش کنیم که علت اصلی جذابیت استیکینگ و بازدهی آن در سود بانکی پایین بانکهای معتبر دنیاست.
مردم اروپا و آمریکا برای کسب درآمد از داراییهای خود، به جای واریز آنها به بانک با نرخ سود پایین، تمایل بیشتری برای تبدیل و استیک آنها در دنیای ارزهای دیجیتال نشان دادهاند.
عناوین مطلب:
البته در ایران مقایسه ظاهری نرخ سود بانکی و درآمد سالانه استیک به نظر جذاب نمیرسد اما با در نظر گرفتن تورم سالیانه ایران و افزایش قیمت دلار، استیک داراییهای کریپتو به نظر معقولانه است.
کلمه استیک به یک مکانیزم اجماع تایید تراکنش و ایمن سازی شبکههای بلاکچین به نام اثبات سهام یا Proof Of Stake اشاره دارد. به عبارت سادهتر این مکانیزم تلاش دارد تا نسبت به مکانیزم مورد استفاده در بیتکوین که به آن Proof Of Work یا اثبات کار گفته میشود عملکرد بهتری از خود نشان دهد.
علیرغم عملکرد بهتر مکانیزم POS نسبت به روشهای قدیمیتر، همه ارزهای دیجیتال نمیتوانند از این مکانیزم بهره ببرند یا حداقل مکانیزم مورد استفاده خود را به این روش تبدیل کنند.
برای مثال بیتکوین، این ارز حتی استفاده از این مکانیزم را در برنامه خود ندارد و پیشبینی میشود در آینده نیز هیچ تمایلی برای این کار از خود نشان ندهد.
در ادامه این مقاله ما در مورد مشکلات مکانیزم POW مورد استفاده در بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال نسل اول، مزایا و معایب استیکینگ نسبت به مکانیزم POW و علت عدم تمایل بیتکوین به تغییر مکانیزم خود صحبت میکنیم.
بیتکوین و مکانیزم POW
بیتکوین اولین دارایی بلاکچین محور بود که توانست توسط جریانهای اصلی شناخته شود.
این ارز در عمر کوتاه خود نه تنها نظر مردم را جلب کرده بلکه واکنش بسیاری از دولتها را نیز نسبت به سیستم آن و رویکرد تغییر سیستمهای مالی در پی داشته است.
بیتکوین با استفاده از مکانیزم خلاقانه و ساده ایمن سازی شبکه خود با نام اثبات کار یا POW توانسته بربسیاری از مشکلات امنیتی یک شبکه غیرمتمرکز غلبه کند.
مکانیزم POW یک راه حل برای مشکل هماهنگی مشارکت کنندگان شبکه بود که به آن جنرالهای Byzantine گفته میشود. شرح این مشکل به این صورت است که در زمانهای قدیم، چند جنرال شهر قدیمی بیزانس را محاصره میکنند، اگر آنها به صورت همزمان و در یک لحظه به شهر هجوم ببرند موفق خواهند شد اما اگر هر کدام از آنها با اختلاف زمانی و تاخیر حمله کند، با شکست مواجه میشوند.
سوال اصلی این است در حالی که آنها از یک دیگر فاصله دارند، و با وجود این که برخی از آنها در حمله سستی به خرج خواهند داد و قابل اتکا نیستند، چگونه باید برای حمله هماهنگ شوند؟
مکانیزم POW را میتوان یک تیر و دو نشان اقتصادی برای حل این مشکل بیان کرد. در این روش، بازیگران مخرب شبکه برای رفتارهای متقلبانه خود متحمل هزینه میشوند از طرف دیگر، این سیستم بازیگران شبکه را برای رفتارهای صادقانه خود و جذب مشارکت کنندگان بیشتر تشویق میکند.
با افزایش تعداد مشارکت کنندگان، ظرفیت امنیتی شبکه نیز افزایش پیدا میکند که برای نفوذ به آن به قدرت پردازش بیشتری نیاز خواهد بود. در این سیستم، هر چه شبکه بزرگتر شود، هزینه مشارکت کنندگان متقلب نیز بیشتر خواهد شد، این رابطه نقطه قوت شبکه بیتکوین است.
بیشتر بخوانید: پول باثبات (Sound Money) چیست و چرا بیتکوین باثبات است؟
همانطور که از ظاهرا “اثبات کار” برمیآید، مشارکت کنندگان شبکه باید اثبات کار خود را ارائه دهند. این کار با حل پازلهای ریاضی بسیار پیچیده امکان پذیر است.
برای حل پازل (معادلات ریاضی) ارائه شده از سوی شبکه، به قدرت پردازشی زیادی برای یافتن پاسخ نیاز خواهد بود. هر پازل حل شده توسط مشارکت کنندگان شبکه، بلاک جدیدی ایجاد میکند. در این بلاکها، تراکنشهای تایید شده شبکه ذخیره شدهاند.
هر بلاکِ حاوی تراکنش، به زنجیره قبلی بلاکچین اضافه میشود، این کار یک دفترچه زمانی از تراکنشها ایجاد میکند. با تهیه دستگاههای ماینر مورد نیاز در بلاکچینهایی که از مکانیزم POW استفاده میکنند، هر کسی میتواند در عملیات استخراج و تایید تراکنشهای شبکه مشارکت کنند. اما توانایی مشارکت کنندگان در یافتن پاسخ پازلهای ریاضی به قدرت پردازش جمعی آنها بستگی دارد.
البته امکان انجام استخراج تنها و بدون اتصال به استخرهای استخراج نیز وجود دارد اما در این حالت، ماینر باید از قدرت پردازش بالایی برخوردار باشد تا بتواند با سایر ماینرها رقابت کند.
بیشتر بخوانید: هش ریت (Hashrate) چیست و چه کاربردی در ارزهای دیجیتال دارد؟
مشکلات مکانیزم POW در بیتکوین
در شبکههای POW، هر چه منابع و قدرت پردازش بیشتری به شبکه ملحق شود، پازلهای ریاضی شبکه با سرعت بیشتری حل میشوند، با حل هر پازل، پازل بعدی از نظر پیچیدگی سختتر خواهد بود.
با رشد بیتکوین و افزایش تعداد بیتکوینهای ماین شده، قدرت پردازش مورد نیاز برای حل پازلهای جدید نیز به شکل چشمگیری افزایش پیدا میکند. این مسئله در استخراج آن توسط ماینرهای متوسط و کوچک مشکل ساز میشود.
در آغاز پیدایش شبکه بیتکوین و سختی شبکه ناچیز، کامپیوترهای خانگی میتوانستند با قدرت پردازش کارت گرافیک خود به استخراج بیتکوین با بازدهی اقتصادی بالا مشغول شوند اما پس از گذشت چند سال، حل معادلات ریاضی بلاکهای بیتکوین نیازمند کامپیوترهای قدرتمندی بود.
از سال 2013، عملیات استخراج بیتکوین توسط دستگاههای اختصاصی با قدرت پردازش بالا که فقط برای حل چنین معادلات ریاضی طراحی شده بودند، ضرورت زیادی پیدا کرد. این دستگاهها ASIC نام داشتند.
بیشتر بخوانید: آموزش راهاندازی ماینر بیتکوین
مشکل اول افزایش چشمگیر هزینههای دستگاههایی که توانایی حل پازلهای ریاضی در جهت ساخت بلاکهای جدید بود. در این مشکل فقط افراد ثروتمند و شرکتهای بزرگ میتوانند در فرآیند استخراج بیتکوین و شبکه آن مشارکت کنند. البته این مشکل در مکانیزم اجماعهای دیگر نیز که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد وجود دارد اما در مورد بیتکوین این مشکل باعث کنترل شبکه توسط افراد ثروتمند شد.
شرکتهای بزرگ با در کنترل گرفتن شهرکهای بزرگ استخراج بیتکوین، باعث بیرون رانده شدن ماینرهای خانگی و کوچک از رقابت شدند. این مسئله باعث بروز نوعی متمرکز گرایی در شبکه بیتکوین شد.
در حال حاضر تعداد معدودی افراد بخش عمده قدرت پردازشی و اختیار شبکه بیتکوین را در اختیار دارند که این رویه باعث به خطر افتادن ماهیت غیرمتمرکز این کریپتوکارنسی شده است.
مشکل دوم که برای طرفداران محیط زیست بیشتر اهمیت دارد، تولید کربن است. دستگاههایی که صرفا کار آنها استخراج بیتکوین است برای فعالیت خود نیازمند مصرف انرژی (برق) زیادی هستند. این مسئله باعث افزایش نگرانی در مورد آلودگی مکانیزم POW مورد استفاده در برخی کریپتوکارنسیها شده است. دستگاههای ماینر تولید کربن بالایی دارند.
در سال 2021، برآوردها حاکی از آن بود که بیتکوین بیش از 91 تراوات (TeraWatt) ساعت برق سالیانه را که معادل مصرف برق یکسال کل کشور فنلاند (با جمعیت 5.5 میلیون نفر) است در جهت عملیات استخراج خود صرف کرده است.
بیشتر بخوانید: چه انتقادهایی علیه بیتکوین و اکوسیستم آن وجود دارد؟
مکانیزم POS، دوستدار محیط زیست
پس از گذشت چند سال از ظهور بیتکوین و محبوبیت آن، مکانیزم اجماع جدیدی به نام اثبات سهام یا Proof Of Stake معرفی شد. در آن زمان، بیتکوین برای ادامه فعالیت شبکه خود روزانه به ارزش بیش از 150,000 دلار برق مصرف میکرد.
سازندگان مکانیزم POS، یعنی Sunny King و Scott Nadal استفاده از یک الگوریتم قطعی با نام استیکینگ را برای اضافه کردن بلاکهای جدید پیشنهاد کردند. در این روش، نودها یا ماینرهایی که برای تایید تراکنش و اضافه کردن بلاکها به زنجیره بلاکچین انتخاب میشوند باید مقداری توکنهای آن بلاکچین را در اختیار داشته باشند.
در این روش به پردازش اطلاعات فنی کمتری برای انجام عملیات اضافه کردن بلاک جدید نیاز است چرا که مشارکت کنندگان شبکه برای تایید تراکنشها، به جای انجام محاسبات پیچیده ریاضی، کافیست مقداری توکن کریپتو از بلاکچین مورد نظر استیک کنند.
بهترین مثال سادهای که میتوان برای این روش بیان کرد این است که اگر نود A، ده کوین در شبکه استیک کرده باشد و کل کوینهای در گردش آن شبکه 100 واحد باشد، در این حالت نود A مورد نظر ما 10% احتمال پیدا کردن بلاک بعدی را خواهد داشت.
بنابراین به جای نیاز به افزایش انرژی فزاینده برای حل پازلهای ریاضی که درجه سختی آنها نیز افزایش پیدا میکند، ماینرهای (نودهای اعتبار سنج) یک بلاکچین POS، فقط باید تعداد داراییهای خود را برای بهبود تواناییهای خود در یافتن بلاکهای جدید افزایش دهند.
در چنین سیستمی، مشارکت کنندگان صادق با دریافت کوینهای جدید از پاداش بلاکها و کارمزدهای تراکنش شبکه تشویق میشوند. اما مشارکت کنندگان متقلب، از مشارکت در شبکه محروم خواهند شد یا در حالت شدیدتر، آنها با از دست دادن بخشی یا همه داراییهای استیک خود مجازات میشوند.
بیشتر بخوانید: راهنمای جامع انواع الگوریتمهای اجماع در بلاکچین
معایب مکانیزم اثبات سهام (POS)
تا اینجا، مکانیزم اثبات سهام به نظر بسیار ساده و کارآمد است. حتی برای انجام پردازشهای این مکانیزم دیگر نیازی به کارتهای گرافیک قدرتمند نخواهد بود.
در این حالت اگر مکانیزم POS اینقدر خوب است که دیگر نیازی به صرف میلیونها دلار برای هزینه برق مورد نیاز ماینرها نباشد، پس چرا همه بلاکچینها از این مکانیزم استفاده نمیکنند؟
بحث و جدل زیادی بین طرفداران مکانیزم POS و POW رخ داده که بسیاری از آنها باعث بهبود نقاط ضعف POS گردیده است. طی این سالها، مدل اثبات سهام دچار تحولات زیادی شده که مدل استفاده شده امروزی در بلاکچینها دیگر با آن زمان تفاوت زیادی دارد.
در این مسیر، برخی از بلاکچینهای POW در نهایت به تغییر و استفاده از مکانیزم POS روی آوردهاند، بلاکچین اتریوم یکی از بلاکچینهای محبوب بازار کریپتو است که پس از تصمیمگیری به تغییر مکانیزم اجماع خود، مراحل ارتقا را دنبال میکند.
اتریوم به عنوان یک مدل POW در بسیاری از موارد مانند الگوریتم مکانیزم اجماع بیتکوین عمل میکند. با این حال، از 4-5 سال قبل، توسعه دهندگان این پلتفرم قراردادهای هوشمند، به فکر حرکت به سوی مکانیزم اثبات سهام بودهاند. در این ارتقا، آنها به دنبال کاهش مصرف انرژی و افزایش سرعت تراکنشها هستند که از مهمترین مزایای مکانیزم POS به شمار میرود.
بیشتر بخوانید: اتریوم 2.0 چیست؟ تغییرات آینده اتریوم را بخوانید
هزینه بالای تایید تراکنشها در مدل POW از سال 2016 بیشتر قابل لمس بود، این مسئله یکی از دلایل اصلی حرکت اتریوم به سمت استفاده از POS است.
اتریوم به عنوان یک پلتفرم اپلیکیشنهای غیرمتمرکز (DApp) همچنان به رشد و افزایش محبوبیت خود ادامه میدهد. اما در این مدت، این بلاکچین بارها شاهد محدودیت شبکه در پردازش تراکنشها بوده است. در چنین مواقعی، کاربران دو انتخاب بیشتر نداشتهاند، یا باید صدها دلار برای پرداخت کارمزد تراکنش صرف میکردند و یا ساعتها و روزها به انتظار کاهش حجم تراکنشهای شبکه به انتظار میماندند.
با در نظر گرفتن تغییر هسته بلاکچینها برای استفاده از POS، مسیر اتریوم به سمت استفاده از مکانیزم POS چندان هموار هم نبوده است، اتریوم 2.0 طی این سالها چندین تاخیر و تغییر را در نقشه راه خود تجربه کرده است. دسامبر سال 2017 یک لحظه کلیدی برای اتریوم بود چرا که توسعه دهندگان آن تست مکانیزم اثبات سهام این پروتکل را آغاز کردند.
دلیل اصلی زمانبر بودن اتخاذ مکانیزم POS در بلاکچین اتریوم این است در فضای کریپتو هیچ بلاکچینی به وسعت اتریوم استفاده از این مکانیزم را تجربه نکرده است. از این رو، یک اشتباه کوچک در پیاده سازی و اجرای این مکانیزم در بلاکچین اتریوم میتواند باعث از دست رفتن میلیاردها دلار دارایی مردم و منجر به سقوط این ارز شود.
مشکل اصلی POS به عنوان جایگزین POW این است که امنیت مدل اثبات سهام چندان شناخته شده نیست. به عبارت دیگر این مکانیزم مانند POW، هنوز در میدان واقعی در مقیاس وسیع مورد حمله و ارزیابی قرار نگرفته است.
بیتکوین و مدل POW مورد استفاده در آن، طی این سالها به عنوان یک روش ایمن سازی کریپتو کارنسی مورد آزمایش قرار گرفته و توانسته اتکا پذیری خود را اثبات کند.
بیتکوین به عنوان پادشاه ارزهای دیجیتال و رتبه یک ارزهای دیجیتال با حدود 600 میلیارد دلار حجم بازار از حملات بسیاری جان سالم به در برده است. اتریوم نیز با استفاده از مکانیزم POW توانسته به عنوان دومین بلاکچین قدرتمند با حجم بازار 200 میلیارد دلاری خود، محبوبیت زیادی کسب کند.
در این مقاله، ما به دنبال مشکلات پیچیده امنیتی موجود در مکانیزم POS نخواهیم رفت به جای آن در مورد سایر نگرانیهای عمده در استفاده از POS صحبت میکنیم:
1. توزیع اولیه
فرض کنید قصد راه اندازی یک بلاکچین مبتنی بر POW را در نظر داشته باشید، در این وضعیت شما فقط نیاز به قدرت پردازش خواهید داشت که پس از دریافت پاداشها و درآمدهای به دست آمده، آنها را دوباره در همین راه سرمایهگذاری میکنید.
اما برای راه اندازی یک بلاکچین مبتنی بر POS، شما باید توکنهای خود را در فروش اولیه به فروش برسانید تا کوینهایی برای استیک در اختیار کاربران وجود داشته باشد. در این حالت، یک شبکه POS در آغاز فعالیت خود چگونه توکنهای اولیه را توزیع میکند؟
در مورد اتریوم این مشکل از قبل حل شده است چرا که میلیونها کاربر این شبکه از قبل توکنهای ETH را در اختیار دارند اما از طرف دیگر، اگر این هولدرها بخواهند با استیک داراییهای خود در فرآیند تایید و افزودن بلاکهای جدید مشارکت کنند، فقط ثروتمندان توکنهای ETH کافی برای این کار دارند (برای استیک حداقل 32 توکن اتریوم نیاز است).
البته برای حل این مشکل استخرهای استیکینگ در نظر گرفته شده که همه میتوانند در آن مشارکت کنند اما در این حالت نیز هولدرهای ثروتمند، ثروتمندتر و یا قدرتمندتر خواهند شد.
2. مونوپلی ثروتمندان
این مشکل نیز با بخش قبل مرتبط است، اگر هدف یک شبکه توزیع شده جلوگیری از تمرکز قدرت محدود به چند نفر در آن شبکه باشد، بنابراین دستکاری بلاکچینهایی که از مکانیزم POS استفاده میکنند کار آسانی است.
دلیل این موضوع حجم استیک ثروتمندان و تاثیر آن در فرآیند تایید تراکنشها خلاصه میشود. ثروتمندان با استیکهای سنگین خود و دریافت عمده پاداش شبکه، ثروتمندتر از قبل میشوند.
بلاکچینهای اثبات سهام از یک سیستم اقدامات حاکمیتی بهره میبرند که به عنوان روشی برای انتخاب مسیر توسعه شبکه و اتخاذ هر نوع تصمیمی برای توسعه آن استفاده میشود. در اینجا نیز، قدرت رای براساس میزان توکنهای استیک شده اندازه گیری میشود، مشارکت کنندگان ثروتمندتر قدرت رای بیشتری دارند.
در واقع، یکی از خطراتی که شبکههای POS را تهدید میکند نیز از همین روش نشات میگیرد. یک بازیگر مخرب با خرید مقدار کافی توکن و استیک آنها، میتواند نسبت به سایر استیک کنندگان قدرت بیشتری به دست آورد و در نهایت کنترل شبکه را در اختیار بگیرد. این حمله چیزی مانند حمله 51% موجود در بلاکچینهای POW است.
به عبارت سادهتر، با داشتن عمده توکنهای شبکه در مکانیزم POS، شما میتوانید به صورت بی قید و شرط در مورد تراکنشهایی که معتبر هستند یا نه تصمیم گیری کنید. این مسئله میتواند باعث خراب شدن و ویرانی دارایی میلیونها نفر مشارکت کننده دیگر شود.
سهامداران بزرگ یک پروژه را در نظر بگیرید، آنها بخش عمده توکنها را در اختیار دارند، این سهامداران با سایر شبکههای غیرکریپتو مانند SWIFT و بانکها هیچ تفاوتی ندارند، به همین دلیل در مکانیزم POS، افراد عادی به دلیل حجم استیک خود چندان تصمیم گیرنده نیستند.
3. مشکل Nothing at Stake
«هیچ چیز در خطر نیست یا “Nothing at stake”» یک مشکل تئوری است که در شبکههای POS رخ میدهد.
در این مشکل سازندگان بلاک طی یک فورک (ساخت زنجیره خودشان) و ادامه آن چیزی برای از دست دادن نخواهند داشت چرا که شبکه آنها را مجازات نمیکند.
اصولا در بلاکچین و عملکرد آن، زمانی یک فورک (تصادفی) رخ میدهد که دو نود در یک لحظه بر سر ایجاد یک بلاک جدید آماده میشوند.
اگر این دو نود را نود A و B نام گذاری کنیم، از آنجایی که هر دو نود از نظر مشروعیت، توانایی اضافه کردن بلاکها را به بلاکچین دارند، با ارسال بلاک به صورت همزمان، دو بلاکچین (دو زنجیره مجزا) شکل میگیرد، هر یک از آنها از هر نظر با دیگری یکسان است به جز آخرین بلاک، آخرین بلاک هر دو زنجیره با دیگری متفاوت است.
در مثال بالا، در یک زنجیره، بلاک ایجاد شده توسط نود A به عنوان آخرین بلاک قرار گرفته است و در زنجیره دوم، بلاک اضافه شده توسط نود B. در این حالت، سایر نودها باید تصمیم بگیرند که برای ادامه بلاکچین کدام زنجیره و بلاک را دنبال کنند. زمانی که همه نودها در مورد انتخاب یکی از زنجیرهها به توافق میرسند، زنجیره دیگر و بلاک اضافه شده آن نادیده گرفته خواهند شد.
در شبکههای POW، ماینرهایی که اقدام به ادامه عملیات استخراج روی زنجیره نادیده گرفته شده کنند، با ضرر و زیانی زیادی مواجه میشوند چرا که بلاکچین، آن زنجیره را به عنوان زنجیره اصلی نمیشناسد و کوینهایی که از آن زنجیره تولید میشوند نیز هیچ ارزشی ندارند.
بیشتر بخوانید: سازماندهی مجدد زنجیره (Chain Reorganization) در بلاکچین چیست؟
با این اوصاف، در بلاکچینهای POS، برای کسانی که فورک جدید را دنبال میکنند هیچ مجازاتی وجود ندارد چرا که ساخت زنجیره جدید و کار روی آن، هزینهای برای آنها در بر ندارد. ماینرها میتوانند به استیک روی هر دو زنجیره ادامه دهند و با به دست آوردن پاداشها از زنجیره دوم و واریز آنها به استیک اصلی خود، شبکه را در معرض خطر قرار دهند.
قسمت خطرناک این موضوع این است در حال حاضر هیچ راهی برای متوقف کردن آن از ادامه فورک دوم و استفاده از آن فورک برای کلاهبرداری از دیگران وجود ندارد.
این ماینرها میتوانند با امضای یک تراکنش و ارسال آن روی فورک دوم، آن تراکنش را به عنوان یک تراکنش معتبر به کاربر معرفی کنند از این رو، راه فریب دادن و در نهایت کلاهبرداری از آنها هموار میشود.
چرا بیتکوین به POS مهاجرت نمیکند؟
پیش بینی آینده بیتکوین و مسیر تکامل آن در دهههای بعد بسیار مشکل است اما اگر از تاریخچه 12 ساله این ارز یک چیز یاد گرفته باشیم آن این است که توسعه دهندگان و انجمن فنی آن نسبت به هر گونه تغییری به شدت محافظه کار هستند.
با این که بلاکچینهای دیگر نسبت به تغییرات و استفاده از الگوریتمهای جدید به سرعت خود را وفق میدهند، اما بیتکوین در استفاده و اتخاذ تکنولوژیهای زیرساختی بسیار آهسته عمل میکند. در مقابل، اتریوم را در نظر بگیرید که ممکن است تا پایان سال 2022، بخش عمده ارتقا خود را به مکانیزم POS به اتمام رسانده باشد.
همانطور که قبلتر اشاره کردیم، استفاده از سیستمی که برای سالها امتحان خود را پس داده و باعث حفظ امنیت بیتکوین شده انتخاب بهتری است. در ادامه به معرفی دو دلیل بنیادی عدم حرکت بیتکوین به سمت استفاده از POS اشاره میکنیم.
1. پای پول زیادی در میان است!
از نقطه نظر مالی، هزینه حمله به بیتکوین (در سال 2021، بیش از 13 میلیارد دلار برآورد شده است) با توجه به این که هیچ مشوق و پاداشی در آن وجود ندارد چندان به صرفه نیست.
به همین دلیل با گذشت زمان، مردم و سازمانهای بیشتری استفاده از بیتکوین را به عنوان یک ارز غیرقابل تغییر، ایمن و قابل اتکا میپذیرند. این مسئله را میتوان در شرکتهای سرمایهگذاری بزرگ مانند Micro Strategy و حتی دولتهایی مانند السالوادو و نروژ که ثروت خود را در بیتکوین ذخیره میکنند مشاهده کرد.
تقریبا همه فعالان حوزه کریپتو از بیتکوین استفاده میکنند، کامپیوترهایی که بیتکوین را ایمن کردهاند از مزایای اقتصادی (و مجازاتهای تعیین شده) بهره میبرند. متقاعد کردن این چرخه به استفاده از یک مدل اجماع دیگر مستلزم مشوقهای زیادی است.
نکته دیگری که در ابتدای بخش به آن اشاره شد، حجم بالای داراییهای هودل شده توسط مردم و سازمانهای مختلف است. این مسئله برای سیستمهای POS چندان خبر خوبی نیست.
2. بحث و جدل برسر انرژی، نکته مثبتی است
هیچ شکی نیست که مکانیزم اثبات کار بیتکوین نیازمند مصرف انرژی زیادی است اما در طرف دیگر این روش باعث شده تا شبکه بیتکوین از امنیت بینظیری برخوردار شود.
در نتیجه این مکانیزم، حمله به آن حتی از نظر تئوری توسط هکرها و بازیگران متقلب(مانند ماینرها) کار عاقلانهای نیست.
در بحث و جدل برسر انرژی مصرفی بیتکوین، در طرف مقابل گروهی قرار دارند که میگویند بیتکوین آنچنان که طرف مقابل ادعا میکند روی تغییرات آب و هوایی اثرگذار نیست.
این مسئله در آخرین اجلاس انجمن اقتصاد جهانی در می 2022 مورد بررسی و بحث قرار گرفت. در این اجلاس، رهبران کشورها نیاز به بررسی مصرف انرژی بیتکوین را مطرح کردند که قبلتر سازمان Greenpeace درخواست حرکت بیتکوین به استفاده از POS را داده بود.
با این که مشکل بحران تغییر آب و هوا کاملا جدی است و باید برای حل آن تلاش کرد اما تحقیقات در مورد بیتکوین نشان داده است که 39% برق مورد استفاده این بلاکچین از طریق منابع تجدید پذیر تولید میشود. مابقی آن نیز از برق مازاد تامین میشود.
در حقیقت، تحقیقات اخیر توسط سازمان سیاست بیتکوین (BPI) نشان داده است که بسیاری از نقدهای وارد شده برعلیه POW، برای رد کردن نیازی به بررسی موشکافانه نیز ندارند. برای مثال:
- با این که مصرف انرژی بیتکوین با کشوری مانند فنلاند برابر است اما از نظر GDP، ارزش بیشتری دارد.
- همچنین تحقیقات نشان داده است که انرژی مصرفی بیتکوین تا یک درصد انرژی جهان افزایش پیدا میکند اما پس از آن رو به کاهش میرود.
ضرورتا منفعت به دست آمده از هزینههای بیتکوین با توجه به ارزش 500 میلیارد دلاری آن و دسترسی بیش از 100 میلیون نفر به این بلاکچین از طریق اینترنت تقطیر میشود. این بلاکچین مزایای منحصر بهفردی را نسبت به جایگزینهای خود ارائه میدهد.
بیشتر بخوانید: همه چیز درباره ارز دیجیتال چیا (Chia Coin)؛ دوستدار محیط زیست!
همانطور که سفر اتریوم به استفاده از POS طی این چند سال دردسر ساز بوده است، اجرای کامل آن میتواند اوضاع را بدتر و شبکه آن را دچار اختلال کند. این مشکل چیزی نیست که کاربران بیتکوین و سرمایهگذاران آن آمادگی مواجهه با آن را داشته باشند.
شاید ارتقا اتریوم به نسخه 2.0 بتواند دیدگاه بهتری نسبت به حرکت بیتکوین به آن سمت ارائه دهد. بیتکوین میتواند با درس گرفتن از مشکلاتی که اتریوم با آن مواجه است، مسیر کم دردسرتری داشته باشد.
یا شاید در آینده مدل جدید دیگری جای POS را بگیرد.
نتیجه گیری
همانطور که معایب مکانیزم POS را مشاهده کردهاید، در این مدل، سرمایهگذاران بزرگ قدرت تصمیم گیری بیشتری دارند. شاید بتوان آن را با نظام سرمایهداری مرتبط دانست اما مدل اثبات سهامی که چند سال قبل با آن روبهرو بودهایم با نسخه امروزی آن بسیار متفاوت است.
بلاکچینهای امروزی هر کدام نسخه تکامل پیدا کرده دیگری از این مکانیزم اثبات سهام را ارائه کردهاند، با این حال در اغلب این پروژهها نیز مدل ثروتمند، ثروتمندتر میشود پابرجاست.
شاید در آینده مکانیزم اجماع جدیدی بتواند جایگزین این مدل شود اما در نسلهای بلاکچین دو و سه (مانند کاردانو، سولانا و بایننسچین)، استفاده از این مدل رواج زیادی پیدا کرده است.
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
نام | ویژگیها | امتیاز | لینک ثبتنام |
---|---|---|---|
نوبیتکس |
| ||
صرافی خارجی MEXC |
|