استراتژی لبه معاملاتی (Trading Edge) چیست؟ + 9 گام برای ایجاد آن

لبه معاملاتی

لبه معاملاتی (trading edge) یک تکنیک مشاهده و رویکردی برای ایجاد مزیت نقدینگی نسبت به سایر بازیگران بازار است.

این تکنیک قرار نیست برای رسیدن به اهداف تعیین شده به بهترین نحو بسط داده شود. در واقع هر چیزی که بتواند کمی مزیت رقابتی به طرف برنده معادله برای افزایش ماندگاری او در بازار اضافه کند را می‌توان در این تکنیک گنجاند. 

اگر تا به حال در مورد آن چیزی نشنیده‌اید جای نگرانی نیست چرا که اغلب معامله‌گران حتی در مورد وجود چنین چیز‌هایی آگاهی ندارند.

عناوین مطلب:

دلیل اصلی این که برخی معاملگران انگشت شمار سود‌های خوبی کسب می‌کنند اما در همان بازار و همان سهم سایر تریدر‌ها سود‌های ضعیف یا بعضا منفی دارند نیز در این تکنیک خلاصه شده است.

عبارت لبه معاملاتی یا Trading Edge یعنی شما نسبت به رقبای خود از مزایای معاملاتی بیشتری برخوردار هستید. برای ساخت لبه رقابتی در معاملات راه‌های زیادی وجود دارد اما در این مقاله بیشتر روی مهارت‌های فنی شما برای رقابت در بازار تمرکز می‌کنیم.

فرآیند این روش بسیار آسان است، شما از یک استراتژی ساده استفاده می‌کنید و در آن با افزایش قوانین دقیق‌تر سعی در غربال و دستچین کردن سهام‌های بالقوه می‌نمایید.

هدف ما تمرکز روی یافتن و تعیین کردن بهترین فرصت‌های سرمایه گذاری است. قدم بعدی برای تکمیل سند، تنظیم قوانین مدیریت معامله است که باید در آن حداکثر سود از هر پوزیشن و نحوه خروج از آن مشخص شده باشد.

بیشتر بخوانید: چگونه ترید را شروع کنیم؟

استراتژی‌های بدون لبه (Edgeless)

با یک نگاه سریع به استراتژی می‌توانید ببینید آیا استراتژی معاملاتی تعیین شده، مزیت رقابتی نسبت سایرین دارد یا خیر.

برای این کار، رایج‌ترین روش‌های یافتن فرصت‌ها، نقاط ورود و خروجی جدید و مدیریت ریسک را یادداشت کنید. سپس سعی کنید این لیست و محتویات آن را از محل‌هایی که آن‌ها را یادگرفته‌اید به خاطر بسپارید.

منظور ما از محل دقیقا وبسایت‌ها، کتاب یا حتی سایر معامله‌گران است. در گام آخر ارزیابی کنید چه تعداد از بازیگران بازار از همین استراتژی استفاده می‌کنند، چه تعداد الان روی این استراتژی تمرکز کرده‌اند؟ چه تعداد از بازیگران به منابعی که شما از آن استفاده می‌کنید دسترسی دارند؟

استراتژی معاملاتی
در این فرآیند به دنبال اعداد و ارقام دقیق نباشید و به جای آن روی حدود و رفتار اکثریت تمرکز کنید.

آیا استراتژی اکثر تریدر‌ها مشابه شماست؟ آیا همه در یک نقطه وارد و خارج می‌شوند؟ آیا همه در مورد یک سهم یا کوین ارز دیجیتال با شما یکسان فکر می‌کنند؟ 

با این روش شما به یک بازتاب از خود دست پیدا می‌کنید، در این تکنیک اغلب تریدر‌ها متوجه می‌شوند آن‌ها پوزیشن‌ها، روش مدیریت ریسک و استراتژی یکسانی را مشابه عمده بازیگران بازار دارند بنابراین ضرر آن‌ها یا سود ناکافی جای تعجبی ندارد.

اگر شما از پوزیشن‌های معاملاتی خود سود کافی دریافت نمی‌کنید دو دلیل عمده برای آن وجود دارد که از آن آگاه نیستید، دلیل اول آن است که شما با عمده بازار برسر یک کوزه طلا (سهم و پوزیشن یکسان) در حال رقابت هستید و دلیل دوم حرکت عمده تریدر‌ها به یک سمت باعث جلب توجه ناخواسته سایر معامله‌گرانی می‌شود که متوجه استخر نقدینگی به وجود آمده می‌شوند.

بیشتر بخوانید: مزایا و معایب تحلیل روند چیست؟ + استراتژی‌های ترید در جهت روند

این گروه از تریدر‌ها از استراتژی‌های شکارچی برای تکان دادن دست‌های معامله‌گران ضعیف استفاده می‌کنند (فروش دارایی در ضرر و قیمت‌های پایین)

اما این مسئله بدان معنا نیست که شما باید معامله‌گری و مهارت‌های تحلیل‌گری را که زمان زیادی برای یادگیری آن صرف کرده‌اید را کنار بگذارید. استراتژی‌های بدون حد و مرزی که در کتاب‌ها و وبسایت‌ها ارائه شده‌اند، به خوبی در یادگیری و مهارت‌های شما تاثیر گذار بوده‌اند.

یادگیری آن‌ها مانند به دست آوردن آجر‌های بیشتر برای ساختن یک ساختمان بلند برای اهداف والاتر است. استفاده و جمع بندی از همه دانش‌ها است که می‌تواند باعث ماندگاری شما در بازار شود.

بیشتر بخوانید: چگونه از اندیکاتورها برای ایجاد استراتژی معاملاتی استفاده کنیم؟

لبه معاملاتی از نظر زمانی

بازار‌ها هر کدام براساس قواعد خود دائما در حال تغییر هستند، مثلا بورس فقط در روز‌های کاری هفته و در ساعات مشخص و بازار ارز‌های دیجیتال به صورت 24 ساعت هفته.

ترفند کار با این لبه‌های زمانی به این شکل است که شما باید به صورت تهاجمی از آن‌ها استفاده کنید، این کار را تا آن‌جایی ادامه دهید که سر و کله جمعیت تریدر‌ها پیدا می‌شود سپس عقب نشینی کنید. زمانی که اغلب تریدر‌ها در حال استفاده از مسیر اشتباه هستند، از اشتباهات آن‌ها و جمعیت استفاده کنید. 

بیشتر بخوانید: غریزه گله‌ای و دنباله‌رو چیست؟

استراتژی‌های خرید شیب (Buy the Dips) که پس از سقوط سال 2008 بازار‌های مالی رخ داد یکی از روش‌های لبه زمانی برای خرید دارایی‌ها بود که در اغلب شرایط بازار نیز با شکست مواجه شد.

استراتژی خرید شیب
استراتژی خرید شیب فقط در شرایط خاص بازار امکان بهره برداری دارد.

قوانین ارائه شده در هر بازار و تکنولوژی‌های موجود نیز می‌توانند امکانات برای مزیت زمانی برای معامله‌گران فراهم کنند. یکی از نمونه‌های ظهور تکنولوژی در بازار‌های مالی بستر‌های معاملات با سرعت بالا (HFT) است.

بیشتر بخوانید: تاخیر زمانی (Latency) چیست؟ + تاثیر آن بر معاملات ارزهای دیجیتال

البته نسل‌های قبل از مزایای معاملاتی مشابهی در سیستم Bullet Trading و اسکالپ سطح 2 بهره می‌بردند. در این سیستم‌ها، معامله‌گران نسبت به تریدر‌های اختیاری با استراتژی‌های فوق فنی خود مزیت نسبی داشتند. اما این مزیت نسبی نیز با اتکای بیش از حد روی نتایج آزمایش برگشتی که به دلیل پویایی بازار با شکست مواجه می‌شدند از بین رفت.

معامله‌گران آپشن (Option traders) حساب‌هایی هستند که کارگذاری‌ها بدون اطلاع آن‌ها اقدام به معامله توسط حساب آن‌ها می‌کردند. 

استراتژی لبه معاملاتی خودتان را بسازید

مانند استراتژی‌های بدون مرز (Edgeless) معرفی شده در کتاب‌ها و وبسایت‌های آموزشی، شیوه trading edge زمانی پایه‌های خوبی برای ایجاد استراتژی‌های قدرتمند ارائه می‌دهد.

برای آموزش نحوه عملکرد این روش، ما از استراتژی Buy the Dips استفاده خواهیم کرد اما برای دوری از ملحق شدن سایر معامله‌گران به استراتژی‌ ما، قوانین مشخصی برای تعیین قیمت ورودی در آن در نظر می‌گیریم.

در هنگام خرید شیب (dip) اگر زود وارد عمل شوید احتمالا دست‌تان را از دست خواهید داد بنابراین هدف اولیه ما تعیین سطوحی است که در آن‌جا شانس چرخش بازار (Reversal) و قیمت بسیار بالاست.

در چنین محل‌هایی با تعیین حد ضرر می‌توانیم با اطمینان خاطر بیشتری از یک معامله موفقیت آمیز، وارد پوزیشن شویم.

پس از انجام معامله موفق، اگر بتوانیم نتایج به دست آمده را برای چندین دارایی بازار استفاده کنیم می‌توان گفت ما برمعایب استراتژی لبه معاملاتی زمانی و ایجاد یک لبه معاملاتی که می‌تواند برای مدت طولانی کار کند، پیروز شده‌ایم.

برای سناریو Buy the Dip ما از روش تایید متقابل استفاده می‌کنیم. در این روش تا حد ممکن به دنبال دلیل فنی برای بازگشت قیمت در یک محدوده خاص، نمودار را جستجو می‌کنیم.

اگر ما نتوانیم برای یک سطح قیمتی یک سهام حداقل چهار تایید متقابل بیابیم از آن عبور خواهیم کرد. در آخر ما از یک قانون مدیریت فرصت طلبانه برای کسب حداکثر سود بهره خواهیم برد. در این قانون ما از ورود جمعیت پس از مشاهده برگشت قیمت و اقدام به خرید بدون فکر توسط آن‌ها بهره می‌بریم.

برای درک بهتر این فرآیند به مثال زیر توجه کنید:

سهام Ishares Dow Junes

را در نظر بگیرید، این سهام از یک الگوی سه ماهه Cup and handle در نوامبر صعود کرده است، در این صعود، این سهم همچنین یک دوره بلند مدت Breakout را نیز دنبال می‌کند.

با این حال این جریان در حوالی قیمت سقف 6 ساله خود یعنی 78 دلار متوقف شده و بالای ساپورت خود یک الگوی مربعی شکل داده است. 

با این حال، پس از سه هفته این الگوی مربع نیز شکسته شد و قیمت به حمایت جدیدی نفوذ کرد اما نتوانست آن را بشکند. این مسئله به ما اولین تاییدیه را می‌دهد، در 21 نوامبر گپ صعود این روند نیز پر شد و قیمت حوالی EMA 50 روزه روی حمایت جدیدی قرار گرفت.

این حرکت نیز تاییدیه دوم و سوم را به ما می‌دهد. سطح قیمتی جدید یک سطح فیبو .786 Retracement از سوئینگ صعود قبلی است که چهارمین تاییدیه را نیز از آن دریافت می‌کنیم. 

تا اینجا ما حداقل چهار تاییدیه برای صعود قیمت داریم اما علاوه‌بر آن، اندیکاتور Stoch نیز در منطقه Oversold قرار دارد که پنجمین سر نخ بازگشت قیمت را به سطوح 75 تا 75.50 به ما می‌دهد. 

در نهایت نقطه پولبک به روند صعودی در بازه زمانی یک ساعتی روی EMA 200 آن آغاز می‌شود. 

در چنین شرایطی بررسی ساختار دقیق قیمتی و فصلی آن نیز حتی شانس ما را برای ورود به Dip افزایش می‌دهد. زمانی که عمده تریدر‌ها شکست قیمت را از دست بدهند برای عقب نماندن از بازار وارد پوزیشن داخل چارت مربعی می‌شوند که در نهایت هدف سقوط قیمت است.

در اینجا ما استراتژی‌ را انتخاب می‌کنیم که از غفلت‌ آن‌ها و ورود در قیمت‌های پایین‌تر می‌توان به سود خوبی دست یافت. در این حالت احتمال شکار شدن توسط تریدر‌های قاتل بازار بسیار کاهش پیدا می‌کند. 

بیشتر بخوانید: استراتژی‌های ترید روزانه ارز دیجیتال + نکات مهم

فصلی بودن پوزیشن‌ها نیز موضوع دیگری است که در زمان انقضای معاملات اختیار طی یک روند نزولی رخ می‌دهد. با توجه به مثال بالا، با سقوط قیمت به سطح 75 دلار، دست عمده تریدر‌ها که از آن به عنوان استخر سود یاد کرده‌ایم وارد پوزیشن‌های بی‌ارزش خواهد شد.

با حرکت عمده تریدر‌ها به یک پوزیشن، ما باید برتری معاملاتی خود را با یک خروج پرثمر ناشی از افزایش قیمت به پایان برسانیم. در این وضعیت نیز ما از حرکت جمعیت به نفع خودمان بهره می‌بریم.

با هجوم تریدر‌ها و به دنبال آن بالا رفتن فشار خرید، دو نقطه خروج برای ما مهیا می‌شود، نقطه اول نزدیک سطح 79 دلار و دوم در High خط ترند نزدیک 80 است. 

خروج در این مکان‌ها و فروش دارایی‌ها به بالاترین پیشنهادات، ایمن‌ترین مسیر خروج است چرا که در چنین مکان‌هایی، فروشندگان ممکن است دست به چرخش قیمت بزنند. در اینجا نیز مهارت‌های نوار خوانی ما (Tape reading) وارد صحنه می‌شود.

در نمودار نمایش داده شده در کادر کوچک سیاه رنگ، قیمت در بازه زمانی 60 دقیقه توانسته در موقعیت بولیش قرار بگیرد و در آن مسیر برای 8 ساعت حرکت کند.

سهام Ishares Dow Junes-1

پس از یک مرحله خروج، در اینجا نیز پس مشاهده عدم وجود فشار فروش، یک مرحله برای خروج در نقطه بالاتر برنامه ریزی می‌کنیم. نقطه بعدی سه مزیت برای ما دارد، اول این که سطح قیمتی 80 به عنوان یک هدف انقضای معاملات اختیار مشخص شده است.

دوم، رسیدن به این سطح می‌تواند خط بالایی اندیکاتور Bollinger Band را به سمت بالا خم کند که باعث خاموش شدن سیگنال فروش می‌شود و در آخر قیمت پس از یک صعود کوچک به سمت بالا، با خط مقاومت مواجه خواهد شد، این مسئله باعث تشویق جمعیت جدید برای باز کردن پوزیشن و خطر کردن می‌شود. 

ما از طمع جمعیت برای رسیدن به اعداد جادویی و برداشت سود‌های قابل توجه استفاده می‌کنیم. در این چرخه، تریدر‌های شکارچی نیز به خط شده‌اند و از سرمایه‌گذاران جدید تغذیه خواهند کرد.

صبر و انضباط

در این مقاله ما روی این دو مقوله بیشترین تاکید را داریم.

یکی از دلایل شکست انضباط معامله‌گر، نداشتن صبر است. علی‌رغم سرچشمه‌های مختلف عجول بودن تریدر، اغلب آن‌ها در چهار دسته کلی تقسیم بندی می‌شوند:

1. بی‌حوصلگی

بسیاری از معامله‌گران پس از مشاهده ناکارآمدی استراتژی تعیین شده بی‌حوصلگی به خرج می‌دهند. آن‌ها اغلب از این که برای تغییر شرایط و ایجاد شانس فرصت خوب معاملاتی براساس استراتژی تعیین شده منتظر بمانند خسته می‌شوند.

واقعیت این است که معامله‌گری باید خسته کننده باشد چرا که تریدر‌ها برای تفریح و سرگرمی این کار را نمی‌کنند بلکه هدف آن‌ها کسب سود است. اگر به دنبال هیجان هستید بهتر است به دنبال ورزش‌های مرتبط باشید. 

بیشتر بخوانید: کنترل هیجان در ترید ارز دیجیتال (7 راهکار مهم)

2. کمبود اعتماد به نفس در استراتژی تعیین شده

یکی دیگر از عوامل عدم صبوری تریدر‌ها که باعث برهم خوردن نظم و شکست‌ آن‌ها در معامله می‌شود، نداشتن اعتماد به استراتژی طراحی شده است.

اعتماد به یک مدل یا استراتژی با تست آن در شرایط واقعی به دست می‌آید. اگر شما با استراتژی تست نشده وارد معامله با پول واقعی شوید، احتمال متضرر شدن شما بسیار بالا خواهد بود.

روانشناسی معامله‌گری
اکانت‌های آزمایشی چه در بورس و چه ارز‌های دیجیتال و فارکس می‌توانند دیدگاه مناسبی از عملکرد استراتژی در اختیار شما قرار دهند. 

3. ترس از عدم وجود سیگنال کافی

این مشکل زمانی پیش می آید که ما از یک مدل انتظار مثبت (Expectancy) موفق استفاده می‌کنیم اما با این حال طمع ممکن است ما را به دام بیندازد.

در این حالت ممکن است از این که استراتژی ما نتواند به اندازه کافی سیگنال تولید کند نگران شویم. در مواجهه با چنین ترسی، شما اول باید هزینه‌ها و درآمد مورد نیاز خود را محاسبه کنید. برای گذران زندگی و پرداخت اجاره بها، زندگی و پرداخت قبوض چه مقدار پول نیاز دارید؟ 

منشا این ترس، فکر کردن درباره پول است. در اینجا نیز عدم تحقیق و آزمایش کافی استراتژی نقش تعیین کننده‌ای در حل مشکل خواهد داشت.

4. درآمد ثابت و امنیت شغلی

وقتی در بازار مالی فعالیت می‌کنید شما در حال چیدن آجر و ساخت دیوار نیستید، پس به خاطر آن در پایان روز یا ماه حقوقی دریافت نخواهید کرد. اینجا بازار معاملات است و بازار پولی که در آن روز به شما پیشنهاد می‌دهد را می‌توانید برداشت کنید. 

اگر بازار معامله امروز به شما فرصت برداشت 10,000 دلار را بدهد آن چیزی است که شما دریافت می‌کنید همان‌طور وقتی به شما 50 دلار پیشنهاد بدهد کاری از دست‌تان ساخته نیست. 

این مطلب را باید به خوبی درک کنید که امکان اجبار مارکت در جهت دلخواه شما وجود ندارد. با اجبار بازار برای برداشت سود بیشتر به صورت روزانه، شما به پول نگاه می‌کنید نه به احتمالات و مدیریت ریسک.

9 قدم برای یافتن استراتژی لبه معاملاتی‌

همان‌طور که مشاهده کردید چارت‌های قیمتی ساده هستند اما درک فلسفه و روانشناسی پشت‌ آن‌ها، نیازمند دانش و تجربه است.

در چنین بازاری کسی به شما رحم نخواهد کرد و شما باید با آگاهی کامل استراتژی رقابتی خود را در معاملات تعیین کنید.

با این که هر استراتژی و برتری معاملاتی برای همه جواب نمی‌دهد و برخی از آن‌ها ملزومات سختی دارند اما به جای کپی کردن از استراتژی‌های موجود، یافتن و توسعه لبه معاملاتی خودتان می‌تواند چشم‌انداز بهتری از بازار در اختیارتان قرار دهد.

بیشتر بخوانید: آشنایی با کپی تریدینگ (Copy Trading) و نحوه انجام آن

در این جا 9 قدم برای توسعه یک استراتژی لبه معاملاتی به شما معرفی می‌کنیم که در قدم باید به خوبی در مورد آن تحقیق و بررسی انجام داده باشید.

1. در مورد رفتار بازار یاد بگیرید

درباره نحوه حرکت قیمت‌ها و رفتار آن به خوبی یاد بگیرید.

تا جایی که امکان دارد در مورد استراتژی‌های لبه معاملاتی که مایل به استفاده از آن‌ها هستید تحقیق کنید. مثلا روش‌های اسکالپ، ترید روزانه، ترید مومنتوم، تحلیل تکنیکال و بنیادی اهمیت زیادی دارند.

شما قرار نیست همه چیز را بدانید، اما برای داشتن یک معامله موفقیت آمیز، تا حد ممکن باید از اتفاقات و اطلاعات در دسترس استفاده کنید. برای مثال تریدری که فقط روی الگو‌های نموداری تمرکز می‌کند باید حداقل در مورد رفتار قیمت در قبل، حین و بعد از شکل گیری الگو اطلاعات کسب کند. 

در گام بعد با بازبینی نمودار‌ها، یادداشت برداری و استفاده از رویکرد‌های تمرینی مانند استفاده از اکانت‌های دمو موجود در بروکر‌ها و صرافی‌های ارز دیجیتال، به تمرین مهارت‌های تحلیل و ارزیابی بازار بپردازید.

در این مسیر اگر در مورد سبک مناسب‌تان اطلاعاتی ندارید می‌توانید در مورد مقالات موجود درباره معامله و سرمایه‌گذاری در وبسایت بورسینس به جستجو بپردازید.

زمانی که چیزی باعث تلنگر به شما می‌شود، در آن موضوع عمیق‌تر شوید. پس از آن شروع به ساخت استراتژی لبه معاملاتی خودتان کنید. از آن‌جایی که علایق و شرایط هر شخص متفاوت است، توصیه می‌شود استراتژی شخصی خودتان را ایجاد و آن را بهبود دهید. 

کپی استراتژی و سبک دیگران شاید برای چند معامله جواب دهد اما با توجه به تفاوت‌های هر تریدر و ظرفیت آن‌ها، در بلند مدت ممکن است با مشکلاتی مواجه شوید.

بیشتر بخوانید: 3 استراتژی ضروری برای تریدرهای حرفه‌ای که معاملات‌شان کپی می‌شود!

2. استراتژی خودتان را توسعه دهید

زمانی که در مورد معامله‌گری و روش‌های آن به خوبی تحقیق کرده باشید نوبت به توسعه یک استراتژی مناسب برای شروع کار است.

استراتژی یک روش یا فرمول قابل تکرار و قابل تکثیر برای افزایش بازدهی به شکل دلخواه است. از آن‌جایی که هیچ استراتژی همیشه برنده نیست، هدف استراتژی شما باید پیروزی در یک نسبت قابل قبول معاملات باشد.

بیشتر بخوانید: درصد موفقیت (Win Rate) چیست؟

در هنگام توسعه استراتژی مورد علاقه‌ خود می‌توانید در مورد سایر استراتژی‌ها مطالعه و با ترکیب استراتژی دیگران به نفع خودتان به نتیجه مطلوب دست پیدا کنید. این روش در واقع شکلی از معامله اجتماعی است که می‌توان در پلتفرم‌های نسل بعد مشاهده کرد.

برای درک بهتر نحوه توسعه استراتژی، فرض کنید یک تریدر روزانه (Day trader) در جستجوی یک الگوی خاص در زمان‌های مشخص روز است. در این حالت، تریدر مورد نظر ما ممکن است زمانی که اندیکاتورهای تکنیکال به سطح یا مقدار خاصی برسند سیگنالی برای خرید Long یا فروش Short باشد.

تریدر ما انتظار دارد براساس نشانه‌های موجود و پرایس اکشن ناشی از اخبار یا گپ‌های قیمتی، روند خاصی در بازار شکل بگیرد و او بتواند از این روند به نفع خود بهره ببرد.

در حالتی دیگر یک سرمایه‌گذار بلند مدت روشی کاملا متفاوت را برای ورود به پوزیشن‌ها اتخاذ می‌کند. مثلا او به انواع اخبار بنیادی موجود در مورد شرکت‌ها و ارزیابی قیمت آن‌ها در طول سال‌ها می‌پردازد.

روش کار اغلب این سرمایه گذاران بدین شکل است که ابتدا یک سهام که در 5 سال اخیر رشد قابل توجهی را تجربه کرده را می‌یابند، سپس به بررسی بنیادی شرکت‌های سهام برای یافتن نشانه‌های مثبت آن تحقیق می‌کنند.

به طور کلی یک استراتژی به شما در مورد زمان و چگونگی ورود به یک معامله می‌گوید. در این استراتژی، حد ضرر و حد تعیین سود به صورت واضح بیان شده و شما می‌توانید با ارجاع به آن در زمان‌های بحرانی، تصمیمات درستی اتخاذ کنید.

3. استراتژی معاملاتی خود را تست کنید

با تعریف استراتژی یا حداقل پایه‌های اولیه آن، در گام بعد باید آن را آزمایش کنید. برای آزمایش استراتژی باید تا می‌توانید نمونه‌های قابل اجرا در نمودار بیابید.

در هنگام بررسی تاریخچه قیمتی و مطابقت قوانین استراتژی با چارت، میزان برد و باخت خود را یادداشت کنید. 

اگر استراتژی شما نرخ برد مناسبی داشته باشد پس می‌تواند سودآوری خوبی ارائه دهد از این رو لبه معاملاتی شما قدرتمند خواهد بود. برای اطمینان از عملکرد آن، استراتژی خود را با یک اکانت معاملاتی آزمایشی مورد بررسی قرار دهید. حتی می‌توانید از تست کاغذی برای یادداشت معاملات و جزییات آن بهره ببرید. 

برای یک سرمایه گذار یا تریدر این آزمایش بدان معناست دارایی‌های مورد نظر او اخیرا چگونه عمل کرده‌اند. با بررسی این داده‌ها می‌توان به لیست سهام موجود و تاریخچه بازدهی و رفتار آن‌ها در بازار نگاهی انداخت.

 

معامله‌گری
از خودتان بپرسید استراتژی شما روی کدام سهام بهتر جواب می‌دهد؟ روی کدام سهام متحمل ضرر سنگینی می‌شوید؟ آیا استراتژی شما می‌تواند بهترین سهام‌های بازار را برای‌تان درو کند؟

برای یک تریدر روزانه، تاریخچه اطلاعات روزانه قیمت‌ها و یافتن الگو‌های قیمتی درون آن یا حتی تنظیم اندیکاتور‌های گوناگون روی آن اهمیت زیادی دارد. چنین معامله‌گری با استفاده از این ابزار و روش می‌داند کجا وارد و خارج شود، حتی می‌توان سود و ضرر بالقوه معامله را قبل از ورود به آن تعیین کرد.

بیشتر بخوانید: آموزش بک‌تست گرفتن (برای سنجش استراتژی‌های معاملاتی)

یکی از بهترین روش‌های ارزیابی استراتژی‌تان، آزمایش آن در لحظه و روی سهام‌های فعال بازار است. قرار دادن استراتژی و مهارت‌های اجرایی‌تان در یک محیط بدون ریسک مانند اکانت‌های آزمایشی می‌تواند طعم واقعی بازار را به شما نشان دهد.

البته راه دومی نیز وجود دارد و آن استفاده از اکانت‌ها و دارایی واقعی است که در صورت شکست در معامله و استراتژی، عواقب سنگینی برای شما در پی خواهد داشت.

4. لبه معاملاتی خود را صیقل دهید!

یک استراتژی ممکن است برای شما به خوبی کار کند یا مشکلاتی داشته باشد. پس از آزمایش استراتژی ممکن است به سود آور نبودن آن پی ببرید اما این به معنای از دست رفتن همه چیز نیست.

به طور مثال اگر حد ضرر (stop loss) شما کمی دورتر می‌بود سود بیشتری به دست می‌آوردید یا نگه داشتن یک سهام برای مدت زمان طولانی‌تر می‌توانست استراتژی شما را به محدوده سودآوری نزدیک‌تر کند.

شاید در استراتژی شما معاملات ضرر ده زیاد هستند که در این حالت شما باید بدون از دست دادن حالت‌های برنده، ترید‌های زیان‌ده را به حداقل برسانید. 

5. ریسک خود را مدیریت کنید

در هر استراتژی که شما برای معاملات خود اتخاد کنید، مدیریت ریسک اهمیت زیادی دارد. با این که حد ضرر می‌تواند برای به حداقل رساندن زیان معاملات به شما کمک کند اما در هنگام استفاده از آن باید به میزان ضرری که در هر معامله می‌توانید متحمل شوید دقت کنید.

بیشتر بخوانید: تفاوت تحمل ریسک (RT) و ظرفیت ریسک (RC) چیست؟

روش‌های دیگری نیز برای محدود ساختن ضرر وجود دارد، مثلا حداکثر ضرری که شما می‌توانید در یک روز، هفته، ماه یا کل حساب‌تان متحمل شوید محدود باشد.

برای مثال در حالت ترید روزانه، معامله‌گر اگر بیش از 3% کل حساب خود را از دست بدهد، از معامله دست بکشد. در حالتی دیگر معامله‌گر سوئینگ اگر 20% حساب خود را از دست بدهد برای یک هفته معامله‌ای انجام ندهد.

حدضرر
چنین قوانینی در مدیریت ریسک می‌تواند روز بد یا معامله بد را از خالی کردن حساب‌تان جدا کند.

6. روانشناسی معامله را درک کنید

داشتن استراتژی ضروری است اما معامله‌گر باید در استفاده از آن نظم و انضباط به خرج دهد در غیر این صورت همه تلاش‌ها بی‌فایده خواهد بود.

روانشناسی معامله جایی است که عملکرد ذهنی اهمیت پیدا می‌کند. معامله‌گر باید زمانی که نیاز است به سرعت اقدام کند و در زمان استراحت خود از باز کردن پوزیشن‌های جدیدی که با متغیر‌های استراتژی هماهنگ نیستند خودداری کند.

تریدرها نیز مانند هر انسان دیگری احساسات دارند که این مسئله در هنگام معامله می‌تواند باعث از دست دادن پوزیشن‌ها، بازکردن بیش از حد پوزیشن، شک و تردید و یا اعتماد به نفس بیش از حد شود. همه این موارد به یک اندازه مضر و خطرناک هستند. 

برای مبارزه با چنین شرایطی، شما می‌توانید احساسات خود را روی یک کاغذ یادداشت کنید و در عین حال در مورد وضعیت ذهنی خود که می‌تواند باعث بروز مشکل شود کنترل کاملی اتخاذ کنید.

در هنگام یادداشت برداری در مورد نقطه شروع و علت به وجود آمدن چنین احساساتی با جزییات زیاد آن را یادداشت کنید. با این کار می‌توانید از بروز و دخالت آن‌ها در سودآوری‌تان جلوگیری کنید.

بیشتر بخوانید: چگونه سرمایه‌گذاری کم استرس‌تری در بیت‌کوین داشته باشیم؟

7. دفتر وقایع یا ژورنال تهیه کنید

یک دفتر وقایع معاملات شامل نظرات، دیدگاه‌ها و نکات یک تریدر در مورد یک پوزیشن حین معاملات است.

اطلاعاتی مانند نقاط ورود و خروج، سطوح حد ضرر، حد سود، نسبت ریسک به پاداش (Risk/Reward) و نتیجه معامله می‌توانند در دفتر وقایع ثبت شوند. 

برای مثال یک تریدر روزانه می‌تواند پس از نوشتن وقایع خود پس از یک روز، در مورد عملکرد خود ارزیابی‌های ارزشمندی انجام دهد که امکان بهبود و بازسازی استراتژی را در بلند مدت فراهم می‌کند.

یک دفتر وقایع امکان به دست آوردن ایده و گرایش کلی بازار را در مورد استراتژی‌تان فراهم می‌کند. وقایع در این دفتر می‌تواند در اشکال مختلفی ثبت شوند اما معمولا یک دفترچه شخصی می‌تواند در اینجا مفید باشد.

نوع محتوا با توجه به نحوه ارائه مطلب می‌تواند متغیر باشد. مهم این است که بتوان از آن در جهت بهبود مزیت رقابتی بهره برد.

8. مزیت لبه معاملاتی خود را محاسبه کنید

ارزیابی کمی لبه معاملاتی می‌تواند مفید باشد. برای اندازه گیری آن می‌توان از فرمول‌های کاربردی متنوعی بهره برد.

انتظار مثبت یکی از این فرمول هاست. در این فرمول فرض به کسب سود میانگین از معاملات توسط یک استراتژی مشخص است.

نرخ انتظار مثبت = (نرخ برد * میانگین برد) – (نرخ باخت * میانگین باخت)

نرخ برد یک عدد درصد اعشاری است که می‌تواند از تست استراتژی یا شرایط واقعی نشات گرفته باشد. نرخ باخت نیز درصد معاملات شکست خورده است.

این فرمول برای محاسبه برتری لبه معاملاتی شما می‌تواند مفید واقع شود چرا که برای محاسبه آن شما باید هر بار به سراغ اعداد و آمار بروید و نرخ برد و باخت خود را در معاملات محاسبه کنید.

میانگین نسبت ریسک به پاداش و میزان ضرر‌ها، از جمله آمار‌هایی هستند که به تنهایی یک دنیا حرف برای گفتن دارند.

اگر نسبت برد شما در معاملات پایین است، سود برداشتی شما از معاملات باید بسیار بیشتر از ضرر‌های شما باشد. فقط در این حالت در فرمول انتظار مثبت نتیجه مطلوب دریافت می‌کنید.

اما اگر نسبت برد شما نسبت به باخت‌های شما بالا باشد و در عین حال نرخ انتظار، عدد مثبتی را به شما نشان دهد، شما می‌توانید برای بهبود نسبت ریسک به پاداش گام‌هایی در جهت کاهش ضرر بردارید. 

9. صبر، بهینه‌سازی، تکرار

سود پایدار در معاملات یک شبه به دست نمی‌آید، برای موفقیت در بلند مدت باید گام‌های ارائه شده در این مقاله را به صورت دقیق دنبال کنید.

توسعه استراتژی‌ای که برای معاملات شما مفید واقع شود نیازمند تلاش زیادی است و نمی‌توان انتظار داشت با کپی استراتژی‌های دیگران به نتایج مثبتی دست پیدا کنیم.

اگر قصد فعالیت جدی در معاملات را دارید باید دائما به دنبال ایده‌های جدید باشید و آن‌ها را در بازار آزمایش و صغیل دهید. از طرف دیگر معامله یک بازی ذهنی است و شما باید در آن تجربه کسب کنید. 

پس از رعایت همه نکات و پایداری در آن، می‌توان گفت حاصل زحمات شما به محض یافتن یک استراتژی مناسب و چسبیدن به آن پرداخت خواهد شد. شما می‌توانید استراتژی به دست آمده را در هر سهام آزمایش و بررسی کنید. هیچ محدودیتی در تکرار استراتژی موفق وجود ندارد. 

 بیشتر بخوانید: چرا در بازار‌های نزولی نباید به فکر فروش باشیم؟!

نتیجه گیری

مدل‌های (استراتژی) لبه معاملاتی برای ماندن در معامله اهمیت زیادی دارد. معامله‌گری در بازار‌های مالی چه بورس و چه ارز‌های دیجیتال نیازمند یادگیری پیوسته، تمرین استراتژی‌های جدید و ارزیابی نتایج است. 

تریدر‌های تازه کار ممکن است در ابتدا و به صورت تصادفی سود‌های چند ده درصدی کسب کنند اما در ادامه کار، بازار سود‌های ارائه شده را از آن‌ها بازپس خواهد گرفت. به خاطر داشته باشید تداوم یادگیری و کنترل احساسات می‌تواند موفقیت شما را تضمین کند.

آیا این مطلب مفید بود؟
‌بله‌‌خیر‌

شما در بورس، علاوه بر خرید و فروش سهام:

  • می‌توانید در دارایی‌هایی مانند طلا و مسکن سرمایه‌گذاری کنید
  • در صندوق‌های سرمایه گذاری بدون ریسک، سود ثابت بگیرید

برای شروع سرمایه‌گذاری، افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

نام شرکتویژگی‌هاامتیاز
کارگزاری آگاه
  • باشگاه مشتریان با جایزه
  • نرم‌افزار معاملاتی پیشرفته
  • دریافت اعتبار معاملاتی
  • خرید آنلاین صندوق‌ سرمایه‌گذاری
  • ثبت‌نام آنلاین برای کد بورسی
blankثبت نام در بورس

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

نام خدماتویژگی‌ها
دوره‌های آموزش تحلیل تکنیکال
  • دوره‌های حضوری + غیرحضوری
  • شناخته‌شده‌ترین اساتید
  • در سطح مقدماتی، متوسط و پیشرفته
  • ارائه مدرک معتبر گذراندن دوره
blank

بیشتر بخوانید:

استراتژی ترید

0 0 رای
به مطلب امتیاز دهید:
اشتراک
اطلاع از
guest

0 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
مشاهده همه دیدگاه‌ها
blank
0
از دیدگاه‌ شما استقبال می‌کنیمx