هنگامی که در وبسایتهای رسانههای اجتماعی مانند یوتیوب و تیکتاک بهدنبال محتوایی برای ارزهای دیجیتال میگردید، احتمالاً به ویدیوهایی برخورد میکنید که در آن افراد ادعا میکنند هزاران دلار در روز از معادلات ارزهای دیجیتال درآمد دارند.
ممکن است این گزاره بسیار خوب به نظر برسد و شما را علاقمند کند.
اما اساساً معاملهگری و استراتژیهای معاملاتی این افراد بر چه مبنایی است؟
عناوین مطلب:
ممکن است فکر کنید که معاملات فقط شامل رایجترین نوع آن یعنی معاملات روزانه (Day trading) میشود؛ اما دنیای معاملهگری بسیار گستردهتر از این است.
معاملهگری شامل موارد زیادی است و وابسته به شخص معاملهگر میتواند از معاملهگری لحظهای تا سرمایهگذاری مادامالعمر متفاوت باشد.
به همین دلیل است که استراتژیهای متعددی در مورد میزان خرید و فروش داراییها و معیارهای متفاوت معاملات وجود دارد.
اگرچه داشتن یک استراتژی بههنگام سرمایهگذاری بههرشکلی ضروری است، بهنظر میرسد داشتن استراتژیهای معاملاتی بههنگام خرید و فروش ارزهای دیجیتال حیاتیتر هستند. زیرا ارزهای دیجیتال نوسانات شدیدی دارند که میتوانند اضطراب زیادی به معاملهگر وارد کنند، مگر اینکه معاملهگر از مدیریت ریسک و عملکرد خود در شرایط مختلف بازار کاملاً آگاه باشد.
مدیریت ریسک
پیش از بررسی استراتژیهای معاملاتی مختلف، بهتر است یکی از مهمترین بخشهای هر استراتژی، یعنی مدیریت ریسک را بررسی کنیم.
بدون مدیریت ریسک، ممکن است در ابتدا سود خوبی کسب کنید، اما در نهایت ناگزیر به اشتباه هستید و ممکن است تمام سود و حتی سرمایه اصلی خود را از دست بدهید.
بیشتر بخوانید: چگونه ريسک سرمايهگذاری خود را مديريت كنيم؟
این مسئله بهطور ویژه برای افرادی که در بازههای زمانی کوتاهتری معامله میکنند، بسیار مهم است؛ زیرا در بازههای زمانی کوتاهتر شما معاملات بسیار بیشتری انجام خواهید داد و بهاحتمال بسیار زیاد در همه آنها موفق نخواهید شد. با این حال، نسبت سود به زیان به شما کمک میکند تا سود معقولی به دست آورید.
بیشتر بخوانید: آموزش گام به گام تریدینگ
فرض کنید شما 100 معامله در بازهای مشخص انجام میدهید. برای این معاملات، شما همیشه میزان مشخصی سود به زیان در نظر میگیرید. در این مثال، فرض کنید هر بار که پیروز میشوید، 50 دلار کسب میکنید و هر بار که در معامله شکست میخورید، 25 دلار از دست میدهید.
اکنون، پس از انجام این 100 معامله، در نهایت به سود 1250 دلاری دست خواهید یافت. در این حالت، درست است که ما برنده فقط نیمی از معاملات خود بودهایم، اما باز هم به سود مناسبی دست یافتهایم. مدیریت ریسک در استراتژی معاملاتی شما تا این اندازه قدرتمند خواهد بود.
همانطور که در مثال بالا اشاره کردیم، مدیریت ریسک کلید یک استراتژی موفق است و البته کار بسیار آسانی است. بسیاری از پلتفرمها مانند تریدینگ ویو (TradingView) ابزاری برای انجام این کار به شما ارائه میکنند.
با این حال، هنگام استفاده از این ابزار یا هر ابزار دیگری یک نکته را باید خوب در نظر داشته باشید: همیشه واقع بین باشید.
از نظر مالی چندان هوشمندانه نیست که سطح سود خود را بیشازحد زیاد در نظر بگیرید تا نسبت سود به زیان به نفع شما باشد. در مقابل، اگر واقعبین هستید و کماکان نسبت سود به زیان معامله چندان مناسب به نظر نمیرسد، اصلاً وارد معامله نشوید. همیشه فرصتهای دیگری وجود دارند.
استراتژیهای معاملاتی مختلف
پیش از ورود به استراتژیهای معاملاتی مختلف، چند نکته وجود دارد که باید به آنها اشاره کنیم.
اول، استراتژیهای خود را محدود نکنید. اگر میخواهید یک معاملهگر کوتاهمدت باشید، فکر خوبی است؛ اما مجبور نیستید در معاملهگری روزانه خود هم از استراتژی معاملات بلندمدتتان استفاده کنید.
عکس همین مورد نیز صادق است. اگر ترجیح میدهید سرمایهگذاری بلندمدت داشته باشید، عالی است؛ اما نیازی نیست خود را محدود به یک استراتژی کنید. با استفاده از ترکیبی از چند استراتژی میتوانید ریسک معاملات خود را کاهش دهید.
همچنین، باید در نظر داشته باشید که استراتژیهای معاملاتی که در ادامه معرفی میکنیم، تنها استراتژیهای موجود نیستند. در حال حاضر، گستره استراتژیهایی که میتوانید استفاده کنید، بسیار زیاد است.
در نهایت، این استراتژیها از بهترین به بدترین مرتب نمیشوند و بنابراین، باید مطالعات خود را گسترش دهید تا گزینهای را پیدا کنید که برای شخصیت شما مناسب باشد.
معاملات روزانه (Day trading)
بیایید با شناختهشدهترین شکل معاملهگری شروع کنیم: معاملات روزانه که به خرید و فروش یک دارایی در طول یک روز معاملاتی گفته میشود.
بسیاری از معاملهگران آماتور کار خود را از معاملات روزانه آغاز میکنند و از آنجا که احتمالاً ممکن است پولی از دست بدهند، از معاملهگری دست میکِشند. دلیل آن نه بدبودن استراتژی معاملاتی روزانه، بلکه این مسئله است که معاملهگری روزانه کار چندان آسانی نیست.
معاملات روزانه تقریباً همیشه مبتنی بر تحلیل تکنیکال هستند که میتواند برای معاملهگرهای مبتدی اندکی دشوار باشد. بسیاری افراد تازهکار بر این باورند که رسم چند خط و سپس معامله بر اساس این خطوط، میتواند آنها را ثروتمند کند.
بیشتر بخوانید: آموزش نمودار خوانی ارز دیجیتال
درست است که تحلیل تکنیکال تا حد زیادی متکی به ترسیم خطوط است، اما برای تعیین و ترسیم این خطوط و سپس تفسیر آنها، کماکان به آموزش اساسی احتیاج دارید. اما، هنگامیکه این مهارتها را یاد میگیرید، میتوانید با انجام این کار سود خوبی کسب کنید.
خطر قوی سیاه (اتفاق پیشبینینشده) در بازار ممکن است هنگامیکه از بازار دور هستید، سرمایه شما را بهکل از بین ببرد. روی کاغذ، معامله در بازههای زمانی کوتاهتر به شما کمک میکند از خطر قوی سیاه اجتناب کنید.
بههمین علت شما اغلب میتوانید بدون داشتن اطلاعات بنیادی (فاندامنتال) و فقط با نگاهکردن به نمودار قیمت و تحلیل تکنیکال آنها، دست به معاملات روزانه بزنید. و دقیقاً بههمین دلیل در بعضی موارد، اگر گزینه سرمایهگذاری بلندمدت خود را بهعنوان گزینه سرمایهگذاری روزانه انتخاب کنید، ممکن است دچار زیان شوید.
اسکالپینگ (scalping)
اسکالپینگ یا اسکلپینگ زیرمجموعهای از معاملات روزانه و البته، افراطیترین نوع آن است.
در اسکالپینگ، هدف این است که تعداد زیادی معاملات کوچک انجام دهید و با سودهای کوچک مکرر، سود کلان کسب کنید.
با اسکالپینگ، شما یک دارایی را فقط برای چند دقیقه یا حتی چند ثانیه نگه میدارید. با نگهداری دارایی برای این مدت کوتاه، هرگونه خطر قوی سیاه را از بین میبرید و با پرایس اکشن (حرکات قیمتی) سروکار خواهید داشتید که کاملاً تکنیکال هستند.
هنگام انجام معاملات اسکالپ، چند نکته را باید در نظر داشته باشید. وقتی وارد یک معامله میشوید، حد ضرر خود را مشخص و مناسب تعیین کنید و بهدنبال سود بسیار زیاد از یک معامله نباشید.
سود معاملات اسکالپ تقریباً همیشه کمتر از یک درصد است؛ بنابراین، بهتر است از صرافیهایی که کارمزد زیادی ندارند (مثل بایننس) استفاده کنید. در کل، بهتر است تا زمانیکه با تحلیل تکنیکال آشنایی کامل ندارید، وارد معاملات اسکالپ نشوید.
بدون داشتن دانش مناسب، معاملهگری شبیه به شرطبندی است و چیزی به شما نمیآموزد. علاوه بر این، حتی اگر در ابتدا برنده شوید، در نهایت بهاحتمال بسیار زیاد تمام یا بخش زیادی از سرمایه خود را از بین خواهید برد.
معاملات برکاوت (Breakout Trading)
یک استراتژی بسیار محبوب معاملاتی چه برای مبتدیها و چه حرفهایها، معاملات برکاوت (Breakout Trading) است. گفتنی است که اصطلاح برکاوت به عبور خط روند از خطوط حمایت و مقاومت گفته میشود.
بیشتر بخوانید: استفاده از سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل ارز دیجیتال
استراتژی برکاوت مبتنی بر اساسیترین اصول تحلیل تکنیکال است و فقط شامل یافتن خطوط حمایت و مقاومت میشود.
وقتی خطوط حمایت و مقاومت را پیدا کردید، جاییکه قیمت تمایل به معکوسشدن داشته باشد، شاهد بازهای از نوسانات خواهید بود که پیش از تغییری اساسی در روند قیمت شکل میگیرد. در این محدوده، اگر خط حمایت یا مقاومت شکسته شود، احتمالاً حرکت قیمت بسیار بزرگی شکل خواهد گرفت.
اگر از استراتژیهای معاملاتی برکاوت استفاده میکنید، باید در این نقاط وارد معامله شوید. اگر قیمت خط مقاومت را بشکند و از آن عبور کند، باید وارد موقعیت لانگ (خرید) شوید و اگر از خط حمایت پایینتر برود، باید وارد موقعیت شورت (فروش) شوید.
نحوه خروج از معاملات نیز بیشتر به خودتان بستگی دارد. بهترین راه برای پیداکردن نقطه خروج مناسب، پیداکردن سطح مقاومت یا حمایت بعدی است. سعی کنید سطوح را واقعبینانه تعیین کنید؛ زیرا پس از یک برکاوت اساسی، احتمال برکاوتهای بزرگ بعدی چندان زیاد نیست.
همین استراتژی برای دوره نوسانات بازار نیز قابلاستفاده است. اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی دارید، احتمالاً نام گوِه (wedge) را شنیدهاید. گوِهها محدودههایی از نوسانات هستند که بهطور مداوم در جهت نزولی یا صعودی پیش میروند بهگونهایکه در آن، کفها و سقفها بهآرامی به هم نزدیک میشوند.
بیشتر بخوانید: بهترین روش ترید ارز دیجیتال کدام است؟
اصول استراتژیهای معاملاتی در این موارد مشابه با مثال قبلی است، یعنی بههنگام نزدیکشدن سقفها و کفها احتمالاً شاهد برکاوت و حرکات بزرگتر قیمت در هر دو جهت خواهیم بود.
این استراتژی را اغلب معاملهگران میشناسند و ممکن است ضد آن عمل کنند. بنابراین، باید بهدنبال یک برکاوت قدرتمند باشید. برای ورود به برکاوتهای کوچک عجله نکنید؛ منتظر ایجاد یک کندل سبز بزرگ و قدرتمند با حجم معاملاتی زیاد باشید.
بله، در این حالت ممکن است میزانی از سود را از دست بدهید، اما ارزش کاهش ریسک شدید را دارد و همانطور که پیشتر گفتیم، نسبت سود به زیان (ریسک به ریوارد) کلید اصلی معاملات موفق است.
معاملات محدوده نوسانی (Range Trading)
پس از مطالعه استراتژی قبلی، این روش میتواند کاملاً واضح به نظر برسد. در رینج تریدینگ (Range Trading) یا همان معاملات محدوده نوسانی، بهجای اینکه انتظار برکاوت را داشته باشیم، میتوانیم از محدوده موجود استفاده کنیم و نزدیک به خطوط حمایت بخریم و نزدیک به خطوط مقاومت بفروشیم.
معمولاً محدودههای نوسانی در هر دو جهت صعودی و نزولی یافت میشوند؛ در این حالت، خط روند پایه از از ترسیم خطی بین کفهای پیشین و خط مقاومت از اتصال سقفها ایجاد میشود و این دو خط اغلب کانالی را شکل میدهند.
خطر این استراتژی این است که اگر نزدیک به خط مقاومت و دقیقاً پیش از برکاوت نزولی وارد معامله شوید، احتمالاً دچار زیان خواهید شد. خوشبختانه چند استراتژی ورود برای جلوگیری از این خطر وجود دارد.
یکی از استراتژیهای ورود، استراتژی پوششی (engulfing) نام دارد. برای استفاده از این استراتژی، باید به حرکات قیمت نزدیک به خط حمایتی که قصد ورود دارید، توجه کنید. هنگامیکه قیمت به خط حمایت رسید، یک کندل قرمزرنگ میتواند نشاندهنده افت قیمت باشد. کندل پس از آن، باید سبز و به میزان قابلتوجهی بزرگتر باشد. در این حالت، میتوانید وارد معامله شوید.
بیشتر بخوانید: سه گام برای سادهکردن فرایند ترید
با استفاده از این استراتژی، میتوانیم معکوسشدن قیمت را تأیید کنیم و در این حالت، احتمال نزول قیمت چندان زیاد نیست. استراتژی پوششی را میتوان در روشهای معاملاتی مختلفی استفاده کرد و برای ورود به موقعیتهای شورت نیز به کار برد. البته در این حالت، کندلها اغلب در مسیرهای مخالف ایجاد میشوند.
معاملات نوسانی و معاملات موقعیتی (position trading)
استراتژیهای معاملاتی بعدی ما ویژه افرادی است که نمیتوانند استرس معاملات روزانه یا اسکالپینگ را تحمل کنند. معاملات نوسانی (swing trading) مبتنی بر نگهداری یک دارایی برای چند روز تا حتی چند هفته است، در حالیکه معاملات موقعیتی (position trading) بین چند هفته تا چند ماه ادامه دارد. در هر دو استراتژی، امکان ترکیب اشکال مختلف تحلیل مانند تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال وجود دارد.
معاملهگری روند (trend trading)
معاملهگری روند (trend trading) یا ترند تریدینگ ویژه افرادی است که بهدنبال استراتژیهای معاملاتی بهغیر از استراتژیهای تحلیل تکنیکال هستند. در معاملهگری روند، هدف شما این است که وارد روند موجود شوید، و بههنگام معکوسشدن روند از آن خارج شوید. این یعنی نمیتوانید بهدنبال فروش در اوج یا نزدیک به اوج قیمت باشید، بلکه باید منتظر سیگنال واضحی بمانید که معکوسشدن روند را نشان میدهد.
به این صورت، میتوانید روی هر دو روند کوتاهمدت و بلندمدت سرمایهگذاری کنید، زیرا قیمت خروج یا زمان خروج ازپیشتعیینشده نخواهید داشت.
ترند تریدینگ همچنین فرصتی برای معامله در هر مرحله از چرخه بازار را فراهم میکند، زیرا در این استراتژی باید بهجای یک کوین واحد، به روند گروهی از داراییها توجه کنید. بهعنوان مثال، اگر مشاهده کردید که توکنهای صرافیها در حال رشد هستند، میتوانید وارد این بازارها شوید تا زمانیکه توجه بازار از توکنهای صرافیها بهسمت توکنهای مربوط به بازیها معطوف شود.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
استفاده از شاخص قدرت نسبی نیز تا حدی مبتنی بر استفاده از روند است؛ با این حال، استفاده از شاخص قدرت نسبی میتواند به شما کمک کند که پیش از شروع روند آن را شناسایی کنید.
شاخص قدرت نسبی اندیکاتوری مربوط به مومنتوم بازار است که به شما نشان میدهد یک دارایی چهزمان بیشازحد خریده یا فروخته شده است.
شاخص قدرت نسبی بازهای بین 0 تا 100 دارد، هنگامیکه عددی زیر 30 را نشان دهد، دارایی معمولاً بیشفروش شده است و هنگامیکه این عدد بیشتر از 70 باشد، دارایی اغلب بیشخرید شده است.
بیشتر بخوانید: شناسایی سینگال فروش با استفاده از اندیکاتور RSI
شاخص قدرت نسبی معمولاً در بازههای 14 روزه استفاده میشود؛ اما میتوان از آن در بازههای زمانی دیگر نیز استفاده کرد. در واقع، شاخص قدرت نسبی برای استفاده در بازههای دوهفتهای ایدهآل است، اما این شاخص برای یافتن روندها و فرصتهای بلندمدت در مثلاً بازههای زمانی 50 روزه نیز میتواند موثر عمل کند.
اگرچه استراتژی اصلی در مورد نحوه استفاده از شاخص قدرت نسبی خرید نزدیک به 30 و فروش نزدیک به 70 خواهد بود، چند راه دیگر برای معامله با شاخص قدرت نسبی وجود دارد.
بیشتر بخوانید: روش تشخیص بیشفروش و بیشخرید
یکی از این استراتژیهای معاملاتی این است که در قیمتی نزدیک یا پایینتر از 30 بهجای خرید فوری، منتظر معکوسشدن روند بمانید. معمولاً، پس از اندکی تغییر جهت، قیمت مجدداً کاهش پیدا میکند و سپس بهسمت سقفهای کوتاهمدت باز میگردد. در این حالت، نقطه ورود باید زمانی باشد که قیمت کاهش یافته و سپس از سقف پیشین فراتر برود.
تقاطع میانگین متحرک
میانگینهای متحرک (MA) بسیار ساده اما بسیار قدرتمند هستند. آنها میتوانند نشانه خوبی از روند کلی بازارها باشند و همچنین، میتوانند تغییرات روند را نشان دهند.
بهترین راه برای یافتن این تغییرات روند، بررسی نقاط تقاطع میانگینهای متحرک است که معمولاً به دو شکل استفاده میشود. یکی بررسی نمودار قیمت همراه با یک میانگین متحرک است. اگر قیمت از میانگین متحرک پایینتر برود، میتواند نشانهای از روند نزولی باشد؛ عکس این امر نیز صادق است.
علاوه بر این، روش دیگری نیز برای استفاده از میانگینهای متحرک وجود دارد که در ادامه آن را بررسی میکنیم.
تقاطع طلایی و تقاطع مرگ
برای استفاده از تقاطع طلایی (golden cross) و تقاطع مرگ (death cross)، باید دو یا در برخی موارد شاید سه میانگین متحرک را در تایمفریمهای مختلف ترکیب کنید. در این حالت، اگر تایمفریم کوتاهتر از تایمفریم بلندتر عبور کرد، با نشانهای از تغییر روند روبهرو هستید.
تقاطع طلایی عبارتی کلی برای زمانی است که میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین متحرک بلندمدت عبور میکند و بالاتر میرود. تقاطع طلایی در اغلب موارد برای میانگینهای متحرک 50 و 200 روزه استفاده میشود. در مقابل، تقاطع مرگ نشانهای برای همان حرکت ولی در جهت معکوس است.
نکتهای که باید به آن توجه کنید این است که از این استراتژی میتوان برای هر تایمفریمی حتی سهروزه یا ششروزه استفاده کرد.
میانگین متحرک همگرایی واگرایی یا مکدی
مانند اندیکاتور قبلی، این اندیکاتور نیز بر اساس میانگینهای متحرک طراحی شده است و مومنتوم بازار را نشان میدهد. با این حال، تفاوتهای زیادی بین تقاطعهای میانگینهای متحرک و میانگینهای متحرک همگرایی واگرایی یا همان مکدی (MACD) وجود دارد.
اولین تفاوت این است که اندیکاتور مکدی نه بر پایه میانگینهای متحرک معمول، بلکه بر پایه میانگینهای متحرک نمایی (EMA) بنا شده است. بهبیان ساده، میانگینهای متحرک نمایی برخلاف میانگینهای متحرک ساده بیشتر متمرکز بر حرکات اخیر قیمت هستند.
بیشتر بخوانید: تفاوت بین میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی چیست؟
هنگامیکه از مکدی در نموداری استفاده میکنید، شاهد خطی هستید که با کمکردن میانگین متحرک نمایی 26 روزه از میانگین متحرک نمایی 12 روزه به دست میآید. همچنین، خط مبنای شما میانگین متحرک نمایی 9 روزه است. این اندیکاتور برای تفسیر راحتتر، اغلب در نمودارهای میلهای رسم میشود.
هنگامیکه این اندیکاتور از خط مبنا عبور کرد و بالاتر رفت، باید وارد معاملات خرید شوید و با پایینرفتن آن نسبت به خط مبنا، باید از معاملات فروش استفاده کنید. با این حال، مکدی در بسیاری موارد سیگنال اشتباه هم میدهد و بهتر است همراه با اندیکاتور دیگری مانند شاخص قدرت نسبی استفاده شود.
بیشتر بخوانید: سیگنالهای اشتباه مکدی
از آنجا که هر دو اندیکاتور خبر از تغییر مومنتوم میدهند و البته به روشهای متفاوتی محاسبه میشوند، ترکیب این دو میتواند ایده خوبی باشد؛ زیرا احتمال اینکه هر دو سیگنال اشتباه بدهند کم است. همچنین، مانند تقاطعهای میانگینهای متحرک، از مکدی نیز میتوان در تمام تایمفریمها استفاده کرد. همیشه میتوانید از تایمفریمهای مختلف و برای اهداف کوتاهمدت و بلندمدت از این اندیکاتور استفاده کنید.
میانگین هزینه دلاری
میانگین هزینه دلاری (DCA) مناسب افرادی است که علاقهای به معاملات کوتاهمدت ندارند و ترجیح میدهند روی گزینههایی سرمایهگذاری کنند که واقعاً به آنها اعتقاد دارند. بنابراین، تایمفریم در این استراتژی مادامالعمر است.
میانگینگیری از هزینه دلاری برای بازار ارزهای دیجیتال عالی است، زیرا در صورت ورود در زمان نامناسب، نوسانات زیاد قیمت ممکن است سرمایهگذاری شما را خراب کند. این استراتژی به شما کمک میکند که در مجموع، با قیمت مناسبتر و پایینتری دارایی موردنظر را بخرید.
برای استفاده از استراتژی میانگین هزینه دلاری باید بهطور مداوم یک دارایی مشخص را بخرید. ایده خوب این است که در روز اول هر ماه میزان مشخصی خرید کنید. به این ترتیب، مطمئن میشوید که وقتی قیمت بالاست میزان کمتری خریدهاید و وقتی قیمت پایینتر است، بیشتر خرید کردهاید.
در نهایت، ممکن است گاهی با قیمتهای نجومی این دارایی مشخص را بخرید، اما از آنجا که در نهایت میانگینگیری میکنید، همیشه میانگین قیمت خرید شما پایینتر خواهد بود.
بهعنوان مثال، اگر بین ژانویه 2018 تا مارس 2021 (بهمن 96 تا فروردین 1400)، اول هر ماه 150 دلار بیتکوین خریده بودید، با صرف هزینه 23,550 دلار، 3.04 بیتکوین میداشتید که اگر این میزان را فقط در ژانویه 2018 صرف خرید بیتکوین میکردید، فقط 1.69 بیتکوین عاید شما میشد.
درست است که اگر همهچیز را در کف قیمت بخرید، سود بهتری به دست میآورید. اما در عمل، چنین اتفاقی بعید است.
با این حال، راهی برای افزایش اثر میانگین هزینه دلاری وجود دارد: میتوانید وقتی به نظر میرسد قیمت در کف است، بیشتر بخرید و وقتی قیمت بالاتر رفت، خرید خود را محدود کنید.
همچنین، میتوانید از اندیکاتورهای مختلفی که در این مقاله به آنها اشاره شد، استفاده کنید تا روندها و سیگنالها را پیدا کنید یا تعیین کنید که آیا یک دارایی بیشارزشگذاری یا کمارزشگذاری شده است. بهعنوان مثال، در بهار 2021 که رشد صعودی چشمگیری داشتیم و بیتکوین به 64,000 دلار رسید، بهتر بود که میزان خرید خود را کمتر میکردید؛ زیرا احتمالاً قیمت پس از تجربه اوج، افت خواهد کرد.
با این حال، نیازی نیست بیش از حد فکر کنید و وسواس به خرج بدهید. میتوانید بعضی از خریدهای خود را زمانبندی کنید، اما اگر این کار را بیشازاندازه انجام دهید، قدرت استراتژی میانگین هزینه دلاری یا همان DCA را از دست خواهید داد. بنابراین، فقط در مواردی که بازار تلاطمهای شدید دارد، در برنامه خود استثناء قائل شوید.
سخن پایانی
در پایان، امیدواریم از این مقاله نکته جالب و مفیدی پیدا کرده باشید. شاید نتوانسته باشید استراتژی معاملاتی مشخصی برای خودتان انتخاب کنید؛ اما نکته مهم این است که ابتدا روش معاملاتی خود را تعیین کنید.
اگر ترجیح میدهید معاملهگری روزانه باشید، حجم محتوای زیادی در اینترنت پیدا خواهید کرد، اما مراقب کلاهبرداریها هم باشید. بهخصوص در معاملات روزانه، بسیاری از افراد به اصطلاح حرفهای سعی میکنند دورههای گرانقیمتی به شما بفروشند که هیچ کمکی به شما نمیکند.
اما، برای داشتن استراتژیهای معاملاتی کارامد فقط کافی است به روشهای ساده و اثباتشده وفادار بمانید؛ بنابراین، پیشنهاد میکنیم از محتوای رایگان اما متنوع موجود در اینترنت استفاده کنید.
برای معاملات بلندمدت نیز محتوای رایگان زیادی در اینترنت پیدا خواهید کرد، البته ممکن است محتوای مربوط به استراتژیهای معاملاتی بلندمدت بهاندازه استراتژیهای مربوط به معاملات روزانه زیاد نباشد.
و در آخر، پیش از شروع معاملات مطمئن شوید که از یک استراتژی خاص پیروی میکنید. از آنچه آموختهاید استفاده کنید تا یک استراتژی معاملاتی سودآور ایجاد کنید و سپس وارد عمل شوید.
حتماً روند معاملات خود را پیگیری کنید تا ببینید که آیا استراتژیهای معاملاتی شما جواب میدهند یا خیر. اگر از استراتژیهای معاملاتی خود نتیجه نمیگیرید، روشهای مختلف دیگری امتحان کنید تا در نهایت رویکرد موثر خود را پیدا کنید. به همین دلیل، باید در تمام مدت معاملهگری نسبت سود به زیان مناسبی با کمترین ضرر ممکن داشته باشید تا اگر استراتژی خاصی برای شما جواب نداد، متحمل ضرر هنگفت نشوید.
منبع: coinbureau.com
شما در بورس، علاوه بر خرید و فروش سهام:
- میتوانید در داراییهایی مانند طلا و مسکن سرمایهگذاری کنید
- در صندوقهای سرمایه گذاری بدون ریسک، سود ثابت بگیرید
برای شروع سرمایهگذاری، افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
نام شرکت | ویژگیها | امتیاز | لینک ثبتنام |
---|---|---|---|
کارگزاری آگاه |
|
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
احسنت بسیار آموزنده و کارآمد بود,
عالی بود. جامع و مفید
سلامت و موفق باشید
عالی بود واقعا نکات ساده و کلیدی واساسی …. ✌ شادوماناوپرسودباشید
سلامت و پیروز باشید
اسکلپینگ چطور؟ من یه مقاله تو آتی سرمایه در مورد اسکلپینگ خوندم روش جالبیه و آیا به عنوان یک استراتژی معاملاتی هم استفاده میشه؟
ممنونم از سایت خوبتون
در همین مطلب هم بهش اشاره کرده با عنوان “اسکالپ”
در این صفحه میتونید بیشتر بخونید:
https://www.bourseiness.com/47702/scalping-trading