بسیاری از سرمایهگذاران بهاشتباه عملکرد پورتفولیو خود را تنها بر اساس میزان بازده میسنجند.
سرمایهگذاران کمی هستند که ریسک متحملشده برای رسیدن به آن بازده را هم در نظر میگیرند.
از دهه 1960، سرمایهگذاران میدانستند که چگونه ریسک را با تغییر بازده بسنجند و اندازه بگیرند اما سنجهای نبود که ریسک و بازده را با هم ببیند.
عناوین مطلب:
امروزه سه ابزار اندازهگیری عملکرد وجود دارد که میتوان برای ارزیابی پورتفولیو از آنها کمک گرفت. نسبتهای ترینر (Treynor)، شارپ (Sharpe) و جنسن (Jensen)، هر سه عملکرد ریسک و بازده را در یک کمیت ترکیب میکنند اما با هم تفاوتهایی هم دارند.
اما کدامشان از همه بهتر است؟ شاید ترکیبی از هر سه!
بیشتر بخوانید: مراحل مدیریت ریسک در بورس و بازارهای مالی
نکات مهم در اندازه گیری عملکرد پورتفولیو
- اندازه گیری عملکرد پورتفولیو یک معیار کلیدی برای گرفتن تصمیمات سرمایهگذاری است.
- سه ابزار برای اندازهگیری عملکرد وجود دارد که میتوان برای ارزیابی پورتفولیو از آنها کمک گرفت. این سه ابزار عبارتاند از: نسبتهای ترینر، شارپ و جنسن.
- بازده پورتفولیو تنها بخشی از ماجراست. تا وقتی که میزان بازده با عامل ریسک تعدیل نشده باشد، سرمایهگذار نمیتواند تصویر کاملی از سرمایهگذاری خود را ببیند.
1. نسبت ترینر
جک ال ترینر (Jack L. Treynor) اولین کسی بود که به سرمایهگذاران سنجهای ترکیبی برای عملکرد پورتفولیو ارائه کرد که عامل ریسک را هم شامل میشد.
هدف ترینر پیدا کردن ابزاری برای اندازهگیری عملکرد بود که همه سرمایهگذاران، فارغ از ترجیحات شخصیشان درباره ریسک، بتوانند از آن استفاده کنند.
بیشتر بخوانید: تفاوت تحمل ریسک (RT) و ظرفیت ریسک (RC) چیست؟
ترینر مفهوم «خط بورس اوراق بهادار (security market line)» را معرفی کرد که رابطه بین بازده پورتفولیو و نرخهای بازده بازار را مشخص میکند و شیب خط، نوسان نسبی بین پورتفولیو و بازار را اندازه میگیرد که به آن بتا (beta) گفته میشود (بتا نشاندهنده ریسک سیستماتیک است که با متنوعسازی پورتفولیو از بین نمیرود).
ضریب بتا سنجه نوسان پورتفولیوی سهام نسبت به خود بازار است. هر چه شیب خط بزرگتر باشد، به ازای یک واحد ریسک، بازده بیشتری بدست میآوریم و نسبت بازده به ریسک بزرگتر میشود.
مقیاس ترینر که به عنوان نسبت پاداش به نوسان (reward-to-volatility) هم شناخته میشود، به این صورت تعریف میشود:
برای درک بهتر، فرض کنید بازده سالانه S&P 500 (پورتفولیو بازار) در یک دوره دهساله برابر با 10% و بازده میانگین سالانه اوراق خزانه (Treasury bills (که نماینده خوبی برای نرخ بازده بدون ریسک هستند)) برابر با 5% است.
حال فرض کنید ارزیابی فعالیت سه مدیر پورتفولیو (مسئول پورتفولیو سرمایهگذاری یک صندوق که استراتژی آن را اجرا و معاملات روزمره پورتفولیو را مدیریت میکند) مختلف در همین بازه دهساله به این صورت است:
حال، عدد ترینر برای هر یک از آنها به این شکل به دست میآید:
هر چه عدد ترینر بیشتر باشد، پورتفولیو بهتر است. اگر بخواهیم مدیر پورتفولیو یا خود آن را تنها بر اساس عملکرد ارزیابی کنیم، مدیر ج بهترین نتیجه را به دست آورده است.
اما اگر بخواهیم ریسکی که هر مدیر برای به دست آوردن بازده مورد نظر متحمل شده را هم در نظر بگیریم، مدیر ب دستاورد بهتری داشته است. در این مورد، هر سه مدیر عملکرد بهتری از مجموع بازار داشتهاند.
عدد ترینر تنها از ریسک سیستماتیک استفاده کرده و فرض میکند که سرمایهگذار، خود به اندازه کافی سبد سرمایهگذاریاش را متنوعسازی کرده است؛ بنابراین ریسک غیرسیستماتیک (که به عنوان ریسک قابل حذف از طریق متنوعسازی هم شناخته میشود) در نظر گرفته نمیشود.
بیشتر بخوانید: اهمیت تنوع بخشی به سبد سرمایه گذاری؛ نحوه متنوع سازی پرتفوی
2. نسبت شارپ
نسبت شارپ عیناً شبیه نسبت ترینر است؛ تنها با این تفاوت که در این نسبت، ریسک برابر با انحراف معیار پورتفولیو است و مثل نسبت ترینر تنها ریسک سیستماتیک را که با بتا نشان داده میشود در نظر نمیگیرد.
این نسبت که توسط بیل شارپ (Bill Sharpe) ابداع شده است، تا حد زیادی شبیه کار دیگر او، یعنی مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای (capital asset pricing model) یا CAPM است و علاوه بر این، از ریسک کل برای مقایسه پورتفولیوها با خط بازار سرمایه (capital market line) استفاده میکند.
نسبت شارپ به این صورت به دست میآید:
با استفاده از همان مثال ترینر که بالاتر گفته شد و با فرض این که S&P 500 در یک بازه دهساله دارای انحراف معیار 18% بوده است، به این صورت میتوانیم نسبت شارپ را برای این مدیران پورتفولیو محاسبه کنیم:
در اینجا هم میبینیم که بهترین پورتفولیو لزوماً آن موردی نیست که بیشترین بازده را داشته است. بهترین پورتفولیو آن است که بیشترین بازده تعدیلشده با ریسک (risk-adjusted return) را داشته باشد که در این مورد پورتفولیو صندوقی که توسط مدیر 1 اداره میشود بهترین است (منظور از بازده تعدیلشده با ریسک این است که اثر ریسک از میزان بازده حذف شود؛ یعنی برای مثال اگر کسی دو برابر ریسک کند و در ازای آن بازده دو برابری به دست آورد، در اصل بازدهیاش تغییر نکرده است).
بنیادیترین اصل سرمایه گذاری در بورس چیست؟
در نسبت شارپ برخلاف نسبت ترینر، مدیر پورتفولیو هم بر اساس نرخ بازده و هم بر حسب متنوعسازی ارزیابی میشود (این نسبت با استفاده از انحراف معیار در مخرج، کل ریسک پورتفولیو را در نظر میگیرد).
3. معیار جنسن
عنوان معیار جنسن از نام مبدا آن یعنی مایکل سی جنسن (Michael C. Jensen) گرفته شده است. برای محاسبه معیار جنسن هم مثل معیارهای عملکردی که در قسمتهای قبل توضیح داده شد، از CAPM استفاده میشود.
معیار جنسن میزان بازدهی را محاسبه میکند که اضافه بر بازده مورد انتظار (expected return) پورتفولیو به دست میآید. این معیار بازده با نام آلفا (alpha) هم شناخته میشود.
نسبت جنسن میزان بازدهی را مشخص میکند که میتوان آن را به توانایی مدیر در کسب بازده بالاتر از میانگین نسبت داد. این بازدهی با ریسک بازار تعدیل شده است.
هر چه این نسبت بالاتر باشد، بازده تعدیلشده با ریسک بهتر خواهد بود. پورتفولیویی که دائماً بازده اضافی مثبت داشته باشد، آلفای مثبت و آن که به طور مداوم بازدهی اضافی منفی دارد، آلفای منفی خواهد داشت.
فرمول محاسبه آلفای جنسن به صورت زیر شکسته میشود:
اگر فرض کنیم که نرخ بدون ریسک 5% و بازده بازار برابر با 10% باشد، آلفای این صندوقها چقدر میشود؟
بازده مورد انتظار پورتفولیو را محاسبه میکنیم:
با تفریق بازده مورد انتظار پورتفولیو از بازده واقعی (actual return)، آلفای پورتفولیو را محاسبه میکنیم:
کدام مدیر بهترین عملکرد را داشته است؟ بهترین عملکرد متعلق به مدیر B است؛ چون با این که مدیر C هم همان بازده سالانه را داشته است، انتظار میرفت که مدیر B بازده کمتری به دست آورد. علت این است که بتای پورتفولیوی مدیر B به میزان قابل توجهی کمتر از بتای پورتفولیوی مدیر C است.
برای مثال اگر میخواهید عملکرد مدیر یک صندوق را در یک دوره پنجساله و با استفاده از بازههای سالانه ارزیابی کنید، باید بازده سالانه صندوق منهای نرخ بازده بدون ریسک برای هر سال را به دست آورید و آن را به بازده سالانه بازار منهای همان نرخ بدون ریسک مرتبط کنید.
بیشتر بخوانید: صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت چیست؟ + سوددهی آنها
در مقابل، در نسبت ترینر و شارپ، برای کل بازه زمانی مورد نظر و تمام متغیرهای داخل فرمول (پورتفولیو، بازار و دارایی بدون ریسک) از بازده میانگین استفاده میشود.
با این وجود، آلفای جنسن هم مثل معیار ترینر، صرف ریسک را با بتا (ریسک سیستماتیک که با متنوعسازی از بین نمیرود) محاسبه میکند و بنابراین فرض میکند که پورتفولیو از تنوع کافی برخوردار است. در نتیجه، این نسبت بیشتر از همه برای سرمایهگذاریهایی مثل صندوق سرمایهگذاری مشترک (mutual fund) مناسب است و به کار میرود.
حرف آخر
معیارهای اندازهگیری عملکرد، عاملی کلیدی در تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
سرمایهگذاران با استفاده از این ابزارها اطلاعات لازم برای ارزیابی میزان کارایی سرمایهگذاریشان را به دست میآورند. به یاد داشته باشید که بازده پورتفولیو تنها بخشی از داستان است.
سرمایهگذار بدون ارزیابی سود با تعدیل ریسک نمیتواند تمام تصویر را درباره سرمایهگذاری خود ببیند و این مسئله میتواند به تصمیمات نامطمئن بینجامد.
شما در بورس، علاوه بر خرید و فروش سهام:
- میتوانید در داراییهایی مانند طلا و مسکن سرمایهگذاری کنید
- در صندوقهای سرمایه گذاری بدون ریسک، سود ثابت بگیرید
برای شروع سرمایهگذاری، افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
نام شرکت | ویژگیها | امتیاز | لینک ثبتنام |
---|---|---|---|
کارگزاری آگاه |
|
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود: