تقریباً از هر 18 نفر در سراسر جهان، یک نفر صاحب کسب و کار خویش است.
برخی از آنها شرکتی را راهاندازی میکنند تا بتوانند از فرصتها استفاده کنند، برخی دیگر – از جمله بسیاری از کارآفرینان در کشورهای در حال توسعه – این کار را به عنوان یک ضرورت مطلق انجام میدهند، زیرا این کار امیدوارکنندهترین راه برای درآمدزایی در محل زندگی آنهاست.
مسیر کارآفرینی مستلزم مهارتها و تواناییهایی است که فرد باید آنها را بیاموزد. به همین دلیل، کارآفرین متعلق به هر موقعیت جغرافیایی که باشد و هرگونه انگیزهای که داشته باشد، میتواند از یادگیری این مهارتهای متنوع سود ببرد.
عناوین مطلب:
نقطه شروع خوبی است اگر در ابتدا به بسیاری از افسانهها و تصورات غلط پیرامون کارآفرینی بپردازیم. فهم و دوری از این باورهای نادرست میتواند به رهبران استارتاپها و کسب و کارهای نوپا کمک کند تا مواردی را کشف کنند که واقعاً برای دستیابی به موفقیت در کسب و کارشان به آنها نیاز دارند.
در این مطلب برخی از تصورات رایج درمورد کارآفرینان را بیان میکنیم و توضیح میدهیم که چرا اشتباه هستند.
لیست اشتباهات:
- 1. کارآفرینان از ابتدا کارآفرین متولد میشوند
- 2. تنها چیزی که نیاز دارید، یک ایده خوب است
- 3. شروع یک کسبوکار جدید آزادی را تضمین میکند
- 4. راه اندازی یک شرکت به سرعت منجر به ثروت میشود
- 5. فقط پول باعث ایجاد انگیزه در کارآفرینان و کارمندان آنها میشود
- 6. کسبوکارها یا شکوفا میشوند یا شکست میخورند
- 7. تمام مسئولیت بر عهده کارآفرین است
- 8. برای موفقیت در کسبوکار یک راز طلایی وجود دارد
- 9. کسبوکارها در راس خود به یک شخص با مدرک آکادمیک مرتبط نیاز دارند
- 10. ترک کردن کسبوکار، کار بازندگان است
- 11. کارآفرینان زندگی شخصی ندارند
- 12. کارآفرینان مدام ریسک میکنند
- 13. کارآفرینان پول خود را از سرمایهگذاران خطرپذیر جذب میکنند
- 14. کارآفرینان ایدههای بینظیری دارند
- 15. کارآفرینان همگی جوان هستند
.
1. کارآفرینان از ابتدا کارآفرین متولد میشوند
بسیاری از افراد تصور میكنند كه كارآفرینان از ابتدا همینطور کارآفرین متولد میشوند – و اینکه فقط افرادی كه استعدادهای طبیعی و ذاتی خاصی دارند میتوانند كارآفرین باشند.
با این حال، واقعیت این است که تقریباً هر کسی میتواند در صورت کسب مهارتهای لازم، کارآفرین شود.
درست است، برخی از افراد ممکن است سریعتر با ملزومات کارآفرینی سازگار شوند، اما هیچ قانونی وجود ندارد که بگوید فقط افراد خاصی میتوانند بنیانگذار شرکتها باشند.
کارآفرینان ممکن است برونگراهایی پرجنب وجوش یا درونگراهایی آرام باشند.
آنها ممکن است متفکرانی با تاکید بر “تصویر کلان (Big Picture)” باشند یا افرادی باشند که هنگام اندیشیدن بیشتر بر روی جزئیات اجرای یک ایده تمرکز میکنند. کارآفرینی یک مهارت آموخته شده و قابل فراگیری است، نه یک توانایی ذاتی.
البته لازم است این نکته را در نظر بگیرید که درست است کارآفرینی میتواند فراگرفته شود اما طبق آمار و تجربیات، همه افراد با هر ویژگی شخصیتی نیز نمیتوانند کارآفرین شوند. طبیعی است که برخی نتوانند ویژگیها و مهارتهای لازم برای موفقیت در کارآفرینی را بیاموزند.
این به معنی عدم کفایت آنها نیست، بلکه آنها قطعا برای سبکهای کاری دیگری ساخته شدهاند. بنابراین، برای کارآفرین شدن نیاز نیست کارآفرین زاده شده باشید اما به هر حال ویژگیها و پتانسیلهای خاصی را میطلبد که ممکن است مطابق با شخصیت تمام افراد نباشد.
2. تنها چیزی که نیاز دارید، یک ایده خوب است
بسیاری از مردم بر این باورند که تنها چیزی که برای دستیابی به کارآفرینی موفق و رسیدن به یک زندگی رویایی لازم است، داشتن یک ایده خارقالعاده برای راهاندازی یک شرکت است.
این باور، یک مفهوم کاملا نادرست نیست، اما به نوبه خود گمراهکننده است.
حتی بهترین ایدهها – ایدههایی که توانایی دگرگون کردن کل یک صنعت را دارند – برای تحقق نیاز به اجرای مناسب دارند.
ایدهها مهم هستند، اما برنامهریزی، استعداد، رهبری، ارتباطات، و عوامل دیگری نیز اهمیت دارند.
3. شروع یک کسبوکار جدید آزادی را تضمین میکند
فرار و رهایی از سیستم کارمندی سنتی با حداقل 40 ساعت کار مداوم در هفته، بسیاری از افراد را وسوسه میکند تا کسبوکار خود را راهاندازی کنند.
آنچه بسیاری از مردم بدان پی میبرند این است که با رها کردن و پشت سر گذاشتن برنامههای قدیمی و از میان برداشتن محدودیتهایی که پیشتر درمورد قدرت خلاقیتشان داشتهاند، میتوانند به نیازها و خواستههای جدیدی رسیدگی کنند.
مطمئناً همینطور است، از برخی جهات آزادی بیشتری نصیب افراد خواهد شد، اما کارآفرینی اغلب نیاز به فداکاریهای بزرگی دارد. این مسئله میتواند بخشهای مختلفی از زندگی شما را درگیر کند و گاه و بی گاه مستلزم صرف زمان و انرژی باشد.
یک کلام، وقتی ساعت 5 بعدازظهر میشود، کار به پایان نمیرسد.
4. راه اندازی یک شرکت به سرعت منجر به ثروت میشود
برخی کارآفرینان به اشتباه معتقدند که شروع یک کسب وکار، آنها را به سرعت در مسیر درآمد قابل ملاحظهای قرار میدهد.
اگرچه برخی از شرکتها بلافاصله به موفقیت میرسند، اما برخی دیگر زمان بیشتری برای رسیدن به اهدافشان نیاز دارند.
زمانبندی مناسب برای گسترش شرکت و نیز رشد پایدار، دو وظیفه بزرگ برای کارآفرینان است.
5. فقط پول باعث ایجاد انگیزه در کارآفرینان و کارمندان آنها میشود
تصوری اشتباه وجود دارد مربوط به ایده “سریع ثروتمند شو”، که فرض میکند پول بهترین روش برای ایجاد انگیزه در کارمندان است.
آمارهای اخیر نشان داده است که افرادی که پس از سال 2000 به دنیا آمدهاند، (که تعدادشان در شرکتها و ادارات به شکل فزایندهای در حال افزایش است)، ترجیح میدهند مشغول کاری شوند که از آن لذت میبرند و بابت آن دستمزد کمی بگیرند، به جای آنکه بابت انجام کاری که از آن متنفر هستند دستمزد بالاتری دریافت کنند.
غلبه بر این تصور غلط، وظیفه سنگینی را بر دوش کارآفرین میگذارد و آن هم اینکه یک کارآفرین نه تنها باید یک مدل کسب و کار موفق که منجر به درآمدزایی میشود را ایجاد کند، بلکه باید فرهنگ شرکتی را به گونهای خلق و هدایت کند که کارمندان را با شور و اشتیاق درگیر کار سازد.
شاید از خود بپرسید که آیا این مسئله برای خود کارآفرینان نیز صادق است؟
آیا کارآفرینان اگر نتوانند سود ایجاد کنند، کسبوکار را شروع میکنند؟
نمیتوان جواب قطعی داد اما سود مالی قطعا تنها انگیزه کارآفرینان برای راهاندازی کسبوکارهای کوچک نیست یا لااقل برای خیلی از کارآفرینان در اولویت اول نیست.
دستیابی به یک رویای مادام العمر، انگیزه اصلی کارآفرینان است. ثبات مالی معمولا در رتبه دوم لیست قرار دارد. ثبات مالی بدان معنی است که شما قادر به تحقق اهداف خود هستید. این لزوماً به معنای ثروتمند بودن و داشتن ماشین گرانقیمت نیست. قطعا پول یک محرک انگیزشی مهم است، اما آنطور که مردم تصور میکنند برای کارآفرینان مهم نیست.
خیلی جالب است که طبق آمار، میزان پولی که در اختیار دارید میتواند بر میزان خوشحالی شما تأثیر بگذارد.
این آمار با این جمله معروف که “با پول نمیتوان خوشحالی را خرید” در تناقض است.
بنابراین شما نمیتوانید از کارآفرینانی که انگیزه مالی دارند گله کنید. محرکها و مشوقهای دیگری برای شروع کسبوکار شخصی شما نیز وجود دارد. کارآفرینان از انعطافپذیری و کنترل برخوردار هستند. در ابتدا بحث کردیم که در صورت یادگیری مهارتهای مدیریتی میتوانید زندگی شخصی خوبی داشته باشید. وقت شما میتواند انعطافپذیر باشد؛ به گونهای که بر زندگی و تصمیمات خود کنترل داشته باشید. همچنین لازم نیست به جز خودتان به کس دیگری پاسخ دهید.
به جا گذاشتن یک میراث گرانبها، یکی دیگر از عوامل انگیزشی برای کارآفرینان است. تجارت آنها میتواند حتی پس از مرگشان دوام داشته باشد که یک میراث ارزشمند برای خانواده و نسلهای آینده او نیز به حساب میآید.
یکی دیگر از انگیزههای اصلی کارآفرینان، برخورداری از آزادی است. مردم در مشاغل خود معمولا آزادی محدودی دارند. 75٪ كارمندان معتقدند که رئیسشان انگیزه کافی به آنها و سایر اعضای تیم نمیدهد. عدم انگیزه در شغل میتواند مردم را ترغیب به ترک شغل فعلی و روی آوردن به کارآفرینی کند. قطعا، پول تنها نیروی محرکه در این تصمیم نیست بلکه افراد خواهان آزادی بیشتری در زندگی کاری خود هستند.
6. کسبوکارها یا شکوفا میشوند یا شکست میخورند
از آنجا که معدودی از استارتاپها به موفقیت خیرهکننده دست مییابند و توجه همگان را به خود جلب میکنند، اتخاذ دیدگاه “همه چیز یا هیچ چیز” درمورد مکتب کارآفرینی آسان است.
به نظر میرسد نرخ بالای ناکامی مطلق برای کسبوکارهای جدید این دیدگاه را تأیید میکند.
با این حال، کارآفرینان باید درک کنند که برای اعلام شکست یک کسبوکار یا تصمیم به فعال نگه داشتن آن، صبر و شکیبایی زیاد و همچنین استراتژیهای دقیقی مورد نیاز است.
برخی از شرکتهایی که در ابتدای کار متزلزل هستند یا نرخ رشد کمتری دارند، فعالیت خود را برای دستیابی به رشد سالم و مطلوب ادامه میدهند و در موارد بسیاری به اهداف مد نظر خود میرسند.
7. تمام مسئولیت بر عهده کارآفرین است
تصور غلط دیگر در مورد اداره یک کسبوکار جدید این است که همه چیز فقط به شخص کارآفرین بستگی دارد.
این باور ممکن است در مراحل اولیه صحیح باشد، اما جدی گرفتن این ایده در ادامه کار، با احتمال بسیار زیادی منجر به فرسودگی و شکست میشود.
همکاری و هنر تخصیص وظایف، به شدت در سلامت و موفقیت یک شرکت نقش دارند. هیچ کس نمیتواند به تنهایی از عهده این وظایف بر بیاید.
8. برای موفقیت در کسبوکار یک راز طلایی وجود دارد
در کسبوکار، بسیاری از کارآفرینان موفق این تصور را القا میکنند که به نوعی کلید مخفی موفقیت را یافتهاند. با این حال این تصور، ایدههای قبلی کارآفرینان که با ناکامی مواجه شدند، سخت کوشی و صبر و شکیبایی سنتی آنها، یا هر یک از سایر عوامل لازم برای ایجاد یک شرکت قوی و موفق را در نظر نمیگیرد.
واقعیت این است که کلید مخفی موفقیت وجود ندارد. اگر کلیدی هم در کار باشد، موفقیت کارآفرین قطعا نیاز به دستهکلیدی از ایدهها، افراد و منابع مختلف دارد که باید در زمان و مکان مناسب کنار یکدیگر جمع شوند.
9. کسبوکارها در راس خود به یک شخص با مدرک آکادمیک مرتبط نیاز دارند
ارزش و ضرورت هنگام ورود به کارآفرینی گیجکننده است.
مطلب مرتبط: 15 گام برای کارآفرینی و ایجاد کسب و کارهای کوچک
از یک طرف، آموزش رسمی مزایای بیشماری را ارائه میدهد. از سوی دیگر، بازار کارآفرینان را ملزم به داشتن مدرک MBA یا سایر مدارج کسبوکاری نمیکند.
بعنوان مثال، برخی از صاحبان استارتاپها دارای مدارجی در موضوعاتی مانند مهندسی هستند. آنها از دانش فنی عمیق خود برای شناسایی شکافهای فناوری و ابداع راهحلهایی ناب استفاده میکنند. سایر بنیانگذاران استارتاپهای موفق، هیچ مدرک تحصیلی خاصی ندارند.
10. ترک کردن کسبوکار، کار بازندگان است
یک تصور غلط و ناشیانه این ایده است که کارآفرینان باید تا ته همه چیز بروند و هرگز توقف نکنند – مهم نیست چه چیزی باشد.
اما واقعیت این است که لزوما همه ایدهها در یک شرکت پایدار شکوفا نمیشوند.
کارآفرینان موفق غالبا قبل از یافتن ایدهای که از هر جهت مطلوب باشد، راههای زیادی را رفته و ایدههای بسیاری را امتحان میکنند. ترک یک کسبوکار ممکن است یک شکست به نظر برسد اما در واقع این اتفاق بخشی رایج از سفر کارآفرین است و میتواند درسهای بسیار مهمی را به وی بیاموزد.
بنابراین دانستن اینکه چه زمانی باید از کسبوکار خارج شوید و به سراغ ایده بعدی بروید، بسیار مهم است.
گاهی اوقات، خروج به موقع از یک کسب و کار شکستخورده یا رو به افول، نه تنها از بیشتر هدر رفتن پول و سرمایه جلوگیری میکند بلکه میتواند تجربهای مفید و آموزنده برای کارآفرین در راهاندازی و مدیریت کسب و کارهای بعدی او باشد.
جالب است بدانید که خروج از کسب و کار نه تنها در هنگام افول بلکه گاهی در اوج موفقیت یک کسب و کار نیز صورت میگیرد؛ البته نه به عنوان از کار انداختن آن بیزینس بلکه در قالب واگذاری آنها به گروهی دیگر و رفتن به سراغ کسب و کاری جدید.
این استراتژی بسیاری از کارآفرینان موفق است که در یک کسب و کار ماندگار نمیشوند و پس از شکوفا کردن یک ایده، شرکت فعلی را فروخته و به سراغ ایده جدید میروند.
11. کارآفرینان زندگی شخصی ندارند
بسیاری از مردم فکر میکنند که کارآفرینان 24 ساعت شبانه روز و 365 روز سال را کار میکنند.
کار بدون توقف به این معنی است که شما برای خانواده، دوستان و فعالیتهای اوقات فراغت خود زمان نخواهید داشت. اگرچه این واقعیت است که کارآفرینان میتوانند ساعتها بیوقفه کار کنند، اما به این معنی نیست که نمیتوانند زندگی شخصی داشته باشند.
بخشی از “رئیس خود بودن” بدان معنی است که شما میتوانید تا حد زیادی برنامهریزی خودتان را داشته باشید. البته شاید نتوانید هر زمان که خواستید، استراحت کنید اما هنوز هم به اندازه کافی برای فعالیتهای خانوادگی و اجتماعی زمان وجود خواهد داشت.
یکی از مهمترین عوامل موفقیت در کارآفرینی، تسلط بر مهارتهای مدیریت زمان است.
اگر بتوانید یک روتین کاری مناسب ایجاد کنید، در یافتن وقت آزاد مشکلی نخواهید داشت. مطمئناً، هنگامی که 100 فعالیت مختلف را در لیست کارهای خود دارید، فشار بر روی شما بسیار زیاد خواهد بود اما شما نمیتوانید همه کارها را یکباره انجام دهید – شما میتوانید در هر زمان فقط یک کار را انجام دهید. به برنامهریزی خود پایبند بمانید و به جز کاری که در آن لحظه به آن مشغول هستید، نگران کارهای دیگر نباشید.
کارآفرینان باید تا آنجا که امکان دارد عملکرد چندوظیفهای خود را محدود کنند. چندوظیفهای بودن، بهرهوری را کاهش میدهد.
حال، چگونه عملکرد چندوظیفهای را محدود کرده و بهرهوری را افزایش دهید؟
- برای بررسی و پاسخ به ایمیلها و نظرات، زمانهای خاصی را تعیین کنید
- لیست کارهای خود را اولویتبندی کنید
- تلفن خود را سایلنت کنید
- تا حد امکان از رسانههای اجتماعی (برای استفاده شخصی) خارج شوید
اینها صرفا نکاتی برای شروع کار هستند.
پاسخگویی به تماسها و ایمیلها در حالی که شما مشغول انجام یک کار هستید، استفادهای ناکارآمد از وقت است.
در عوض، به لیست کارهای خود متعهد بمانید و حتما ابتدا روی مهمترین کارها تمرکز کنید. هنگامی که مشغول کار هستید، وقت خود را در رسانههای اجتماعی تلف نکنید مگر اینکه به کار مرتبط باشد. کارآفرینانی که میتوانند مهارتهای مدیریت زمان خود را ارتقا دهند، زمان زیادی برای زندگی شخصی خود خواهند داشت.
12. کارآفرینان مدام ریسک میکنند
کارآفرینان لزوما خطرات زیادی را نمیپذیرند یا خود را همیشه در شرایط پرخطر قرار نمیدهند.
قطعا خطرات و ریسکهای زیادی در شروع و اداره کسبوکارهای شخصی وجود دارد اما کارآفرینان یاد میگیرند که چگونه مرتکب ریسکهای محاسبه شده شوند.
در واقع، مسئله اصلی متعادل کردن ریسک و پاداش است. اگر مایل نیستید برخی از خطرات را بپذیرید، شانس دریافت بازده بالا را نخواهید داشت. مطمئن باشید اگر خطری وجود نداشت، همه افراد این کار را میکردند.
کارآفرینان قمارباز نیستند. قمار بر شانس استوار است.
مطمئنا ممکن است کارآفرینان در طول زمان خوششانس یا بدشانس باشند اما در نهایت، شما نمیتوانید برای اداره کسبوکار خود به شانس تکیه کنید.
باید از اشتباهات خود درس بگیرید. بعضی اوقات ریسک میکنید اما هیچ بازدهی برای شما ندارد. این اتفاق طبیعی است. همه ایدهها به سادگی موفق نخواهند شد. کلید ثابت قدم ماندن با وجود اشتباهات، محدود کردن ریسکهای عمده و تعیینکننده است. شما نمیتوانید مرتکب ریسکی شوید که درصورت عدم موفقیت، شرکت شما را از کار بیاندازد.
بنابراین، کارآفرینان برخی خطرات را میپذیرند و مرتکب ریسکهای زیادی میشوند اما قمارباز نیستند. آنها خطرات و ریسکهای محاسبه شده را در نظر میگیرند.
13. کارآفرینان پول خود را از سرمایهگذاران خطرپذیر جذب میکنند
همه کارآفرینان سرمایه خود را از سرمایهگذاران خطرپذیر جذب نمیکنند.
پس افراد برای راهاندازی یک شرکت از کجا وجوه مورد نیاز را تامین میکنند؟
اگر نگاهی به برترین منابع بودجه بیندازیم متوجه میشویم که جذب پول از سرمایهگذاریهای خطرپذیر در این لیست قرار دارد اما استفاده از وامها و اعتبارات شخصی و همچنین جذب پول از افراد خانواده یا دوستان، رتبه بالاتری را بعنوان پرکاربردترین راههای تامین بودجه دارند.
اگر میخواهید یک کارآفرین موفق باشید، باید تا حد امکان پول و سرمایه خود را به کار بگیرید. شما نمیتوانید تضمینکننده تأمین مالی خود از طریق بانکها، فرشتگان سرمایهگذار یا VC ها (صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر) باشید.
این مسئله دقیقا مربوط به ریسکپذیری کارآفرینان میشود که قبلاً درمورد آن بحث کردیم؛ کارآفرینان ریسک میکنند و ریسک کردن بر روی پول خود بخشی از کارآفرین بودن است.
هنگامی که شما از خانواده و دوستان خود پول جمع میکنید، سرمایه آنها را در معرض خطر و ریسک قرار دادهاید، که این اتفاق لزوماً چیز بدی نیست. مطمئنا شما در هر حالتی نمیخواهید خودتان را ناامید کنید اما وقتی مسئولیت بازپرداخت بدهی به عزیزانتان روی دوشتان باشد، انگیزه فوقالعادهتری برای دستیابی به اهداف مطلوبتان خواهید داشت.
اینکه برای شروع یک کسبوکار به چقدر پول نیاز دارید بستگی به صنعت مورد نظر دارد.
شروع یک تجارت ممکن است از آنچه فکر میکنید نیاز به سرمایه کمتری داشته باشد. بنابراین در بسیاری از موارد میتوانید با بررسی دقیق، پول کافی برای راهاندازی استارتاپ خود را از پساندازها و اعتبارات شخصی یا با وام گرفتن از خانواده و دوستان خود جمع آوری کنید و نیازی هم به تأمین بودجه از طریق سرمایهگذاران خطرپذیر نیست.
14. کارآفرینان ایدههای بینظیری دارند
برخی فقط به این دلیل که ایده بیهمتایی ندارند، کسب و کار خود را راهاندازی نمیکنند. لازم نیست برای اینکه کارآفرین باشید چرخ را از اول اختراع کنید.
هیچ مشکلی وجود ندارد اگر بخواهید یکی از ایدههای موجود را برداشته و با کمی اصلاح و تغییر پیادهسازی کنید. اگر در مجامع استارتاپی حضور داشته باشید به زودی یکی از مفاهیم اصلی که خواهید آموخت این مسئله است که ایده به خودی خود هیچ ارزشی ندارد بلکه ویژگیهای شخص کارآفرین و اعضای تیم اوست که موفقیت را تضمین میکند.
کار کردن بر روی ایدههای موجود اتفاقا برای افرادی که در حال کسب اولین تجربههای کارآفرینی هستند، مسیری کمخطرتر و هوشمندانهتر به نظر میرسد.
چراکه اگر شما بدون دانش و تجربه کافی بخواهید کارآفرینی خود را با یک ایده بزرگ و فوق العاده آغاز کنید ممکن است با شکست سختی مواجه شوید و ایدهتان نیز سوخت شود. در عوض میتوانید با آزمودن عملکرد خود بعنوان یک کارآفرین با ایدههای سادهتر، هم به موفقیتهای اولیه دست پیدا کنید و هم در صورت شکست، تجربه مثبت و مفیدی کسب کنید.
15. کارآفرینان همگی جوان هستند
برای کارآفرینی هیچ محدوده سنی خاصی وجود ندارد.
برخی ممکن است به دلیل اینکه سنشان بالا رفته است دیگر سراغ کارآفرینی نروند که این تصمیم یا از روی عدم اطلاع کافی است یا بهانهجویی.
اگر از شرایط کار فعلی خود ناراضی هستید و ذهنیت، سرمایه و منابع کافی را در اختیار دارید، به سراغ کارآفرینی بروید.
میانگین سن کارآفرینی در ایالات متحده 40 سال و در انگلیس 47 سال است. افراد مسنتر، به دستاوردهای بیشتری در زندگیشان رسیده اند و میدانند که رسیدن به ثبات مالی چه هزینههایی در بر دارد. تجربه داشتن، یک مزیت مهم است. هرچند کارآفرینی در جوانان نیز در حال افزایش است.
متولدین بعد از سال 2000 میلادی تمایل زیادی به کارآفرین شدن دارند.
بالغ بر 70 درصد جوانان علاقهمند به راهاندازی کسب و کار خودشان هستند. بیش از نیمی از آنها برنامه دارند تا در سال آینده شرکتی برای خود تاسیس کنند. این روندها شاید در آینده میانگین سنی کارآفرینان را تغییر دهد اما در هر حال، این باور افسانهای بیش نیست که کارآفرینان همگی جوان هستند.
نتیجهگیری
کارآفرینی آسان نیست و سوءتفاهمهای بسیاری نیز درمورد ویژگیهای یک کارآفرین وجود دارد.
در نهایت بعنوان جمعبندی باید بدانید:
- کارآفرینی ژنتیکی نیست و میتوان آن را آموخت.
- داشتن یک ایده خوب، همه چیز نیست و شما نیاز به اجرا و مدیریت خوب دارید.
- حتی کارآفرینی هم محدودیتهای خود را دارد و به معنای آزادی مطلق نیست.
- دستیابی به سود زمان میبرد و صبر و شکیبایی میخواهد.
- علاوه بر پول، محرکهای روحی و روانی بسیاری هستند که به کارآفرینان و کارمندان انگیزه میدهند.
- عملکرد کسب و کارها صفر و یکی نیست، بلکه ممکن است برخی به موفقیت نسبی و متوسط برسند.
- تمام مسئولیتها بر عهده کارآفرین نیست و باید تخصیص وظایف مناسبی صورت گیرد.
- برای موفقیت در کارآفرینی هیچ کلید مخفی وجود ندارد و مجموعه از عوامل منجر به موفقیت میشوند.
- برای کارآفرین شدن نیاز نیست حتما فرد تحصیلکردهای باشید.
- ترک کردن یک کسبوکار در زمان مناسب و با استراتژی مناسب میتواند تصمیم بسیار هوشمندانهای باشد.
- کارآفرینان با تسلط بر مهارتهای مدیریت زمان میتوانند برای زندگی شخصی خود نیز وقت بگذارند.
- کارآفرینان ریسکپذیرند اما قمارباز نیستند بلکه مرتکب ریسکهای حساب شده میشوند.
- بسیاری از کارآفرینان سرمایه اولیه لازم را از منابع مالی خود و خانوادهشان تامین میکنند، نه VCها.
- کارآفرینان لزوما ایدههای شگفت انگیزی ندارند. گاه میتوان با اجرا و مدیریت مناسب یک ایده موجود آن را شکوفا کرد.
- کارآفرینی محدوده سنی خاصی ندارد و هم جوانان، هم افراد مسنتر امکان موفقیت در کارآفرینی را دارند.
شما در بورس، علاوه بر خرید و فروش سهام:
- میتوانید در داراییهایی مانند طلا و مسکن سرمایهگذاری کنید
- در صندوقهای سرمایه گذاری بدون ریسک، سود ثابت بگیرید
برای شروع سرمایهگذاری، افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
نام شرکت | ویژگیها | امتیاز | لینک ثبتنام |
---|---|---|---|
کارگزاری آگاه |
|
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود: