تئوری داو (Dow Theory)

تئوری داو (به انگلیسی Dow Theory) شامل یک چارچوب و یک سری مفاهیم در تحلیل تکنیکال می‌شود که از نوشته‌های چارلز داو در مورد تئوری‌های بازار برگرفته شده است.

برای تشخیص روندها و تصمیم‌گیری درست باید اطلاعات کافی و درستی از مفاهیم تحلیل تکنیکال داشته باشیم؛ زیرا در این دنیای غیرقابل‌پیش‌بینی این آگاهی و دانش است که می‌تواند ما را به سمت موفقیت هدایت کند.

عناوین مطلب:

تئوری داو در تحلیل تکنیکال یکی از چندین مفهوم مهم است که در این مقاله به طور کامل به بررسی آن خواهیم پرداخت.

نکات کلیدی

  • تئوری داو برگرفته از نوشته‌های چارلز داو است و برای افرادی که به تحلیل تکنیکال علاقه‌مندند بسیار مفید است.
  • طبق تئوری داو هر بازار دارای سه روند و هر روند اصلی دارای سه‌فاز است.
  • تئوری داو اذعان می‌دارد که روندها تمایل دارند به مسیر خود ادامه دهند مگر اینکه یک بازگشت واضح سبب تغییر مسیر آن‌ها شود.

نظریه داو چیست؟

«چارلز» داو مؤسس و ویرایشگر «وال‌استریت ژورنال» و یکی از بنیان‌گذاران Dow Jones & Company بود.

او به‌عنوان بخشی از شرکت کمک کرد که اولین شاخص سهام بورس با نام شاخص حمل‌ونقل Dow Jones (DJT) را بسازند و بعد از آن نیز شاخص دیگری با نام میانگین صنعتی Dow Jones (DJIA) را تولید کردند.

داو هرگز تئوری‌های خود را به‌صورت نوشته درنیاورد و هرگز از آن‌ها به‌عنوان تئوری یاد نکرد؛ اما بسیاری از افراد از سرمقاله‌های او در وال‌استریت ژورنال بهره بردند.

پس از مرگ او یکی از دیگر نویسندگان وال‌استریت ژورنال با نام «ویلیام همیلتون» افکار و مقاله‌های او را در کنار هم جمع‌آوری کرده و چیزی را به وجود آورد که امروزه از آن با نام «تئوری داو» یاد می‌کنیم.

البته تئوری‌های داو، درست مانند هر فرضیه و نظریه دیگری، مصون از خطا نبوده و قابل دست‌کاری و تفسیر است.

اصول اولیه تئوری داو چیست؟

اصول تئوری داو بسیار هم سو و هم‌راستای فرضیه‌ای با نام “بازار مؤثر” هستند.

داو باور داشت که بازار همه چیز را کم‌رنگ می‌کند؛ به این معنی که تمام اطلاعاتی که ما اکنون داریم قبلاً بر روی قیمت‌ها تأثیر خود را گذاشته‌اند.

برای مثال اگر انتظار برود که یک کمپانی گزارش درآمد بسیار خوب و مثبتش را بدهد، این موضوع قبل از اینکه اتفاق بیفتد تأثیرش را روی بازار گذاشته است.

در این شرایط درخواست و تقاضا برای سهام آن‌ها قبل از انتشار گزارش بالا می‌رود و ممکن است که بعد از بیرون آمدن آن گزارش درآمد مثبت، قیمت تغییرات چندانی را تجربه نکند.

بیشتر بخوانید: 7 فاکتوری که برای خرید سهام با تحلیل بنیادی باید لحاظ کنید!

داو در برخی مواقع متوجه شد که قیمت سهام یک کمپانی در بورس بعد از آمدن یک خبر خوب کاهش پیدا می‌کند؛ زیرا این خبر آن طور که انتظار می‌رفت، خوب نبوده است!

در واقع افراد انتظار داشتند آن خبر خوب ارزش سهام را افزایش دهد، حال‌آنکه اغلب پیش از آنکه خبری به بیرون درز کند، وقایع تأثیر خود را اعمال کرده‌اند و پس از آن نمی‌توان انتظارات غیرواقعی داشت.

این قوانین از نظر بسیاری از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران، به‌خصوص آن‌هایی که به طور گسترده از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند، هنوز هم درست است.

اما از آن طرف کسانی که از تحلیل‌های بنیادی استفاده می‌کنند با این موضوع موافق نیستند؛ زیرا از نظر آن‌ها ارزش بازار بر روی قیمت یک سهم تأثیر نمی‌گذارد.

روند‌های بازار

برخی از افراد معتقدند که کارهای داو، روندهای بازار را خلق کرد که امروزه به‌عنوان عنصری اساسی و ضروری در دنیای اقتصاد شناخته می‌شود و اغلب برای تصمیم‌گیری درباره حرکت بعدی بسیار حیاتی هستند.

تئوری داو باور دارد که سه روند مختلف در بازار وجود دارد که به‌صورت زیر هستند:

روند اصلی

روند اصلی بین چند ماه تا چندین سال باقی خواهد ماند و همان‌طور که از نامش پیداست حرکت اصلی و بزرگ بازار را مشخص می‌کند.

روند ثانویه

روند ثانویه بین چند هفته تا چندین ماه باقی می‌ماند.

روند سوم

این روندها در کمتر از یک هفته و یا ده روز میل به ازبین‌رفتن دارند. در برخی موارد این روند‌ها در طی چند ساعت یا یک روز نیز از بین می‌روند و دوام بسیار کمی دارند.

با بررسی این سه نوع روند، سرمایه‌گذاران می‌توانند فرصت‌های سودآور را شناسایی کنند و با اقدام به‌موقع سود خوبی کسب نمایند.

روند اصلی و اولیه مهم‌ترین روند برای تعیین سیستم معاملاتی است؛ اما فرصت‌های مطلوب و سودآور در زمان کم روی روند‌های ثانویه و سوم اتفاق میفتند که معمولاً هم در تناقض و تضاد با روند اصلی است.

بیشتر بخوانید: معرفی کتاب سیستم معاملاتی ایچیموکو نوشته مانش پاتل

برای درک بهتر به این مثال دقت کنید اگر باور داشته باشید که یک ارز دیجیتال روند اصلی مثبتی دارد؛ اما در روند ثانویه کمی حرکات منفی مشاهده می‌کنید، بهتر است که خرید نسبتاً کمی را انجام دهید و هنگام بالارفتن ارزش و قیمت آن، شروع به فروش کنید.

دراین‌بین یک مشکل وجود دارد و آن این است که باید بتوانید با نگاه‌کردن و بررسی یک روند تشخیص دهید که کدام یک از انواع روند است و اینجاست که تحلیل‌های تکنیکال عمیق‌تر وارد کار می‌شوند.

امروزه سرمایه‌گذاران و معامله‌گران از ابزارهای تحلیلی زیادی برای تشخیص نوع روند موردنظرشان استفاده می‌کنند تا بتوانند درست‌ترین و سودآورترین تصمیم ممکن را بگیرند.

بیشتر بخوانید: مزایا و معایب تحلیل روند چیست؟ + استراتژی‌های ترید در جهت روند

3 فاز روند اصلی یا اولیه

داو در تئوری‌های خود مشخص کرد که در یک روند اصلی سه ‌فاز مختلف وجود دارد؛ برای مثال 3 فاز اصلی در یک روند مثبت و روبه‌بالا به شرح زیر است:

ذخیره و توده (Accumulation)

بعد از گذشتن از یک روند منفی و روبه‌پایین، ارزش و قیمت یک دارایی پایین بوده و احساسات و تمایلات بازار غالباً منفی است.

سرمایه‌گذاران باهوش در این دوره شروع به ذخیره‌سازی و انباشت سهام می‌کنند و منتظر بالارفتن قیمت سهام می‌مانند.

مشارکت عمومی (Public Participation)

حال تعداد بیشتری از افراد حاضر در بازار فرصت‌هایی را که سرمایه‌گذاران باهوش می‌دیدند را مشاهده می‌کنند و در نتیجه عموم مردم به طور فعال شروع به خرید می‌نمایند. در طی این فاز قیمت‌ها به طور مداوم افزایش می‌یابند.

افراط و توزیع (Distirbution)

در فاز سوم، عوام به حدس و گمان خود ادامه می‌دهند؛ اما روند در نزدیکی پایان خودش قرار دارد.

در این شرایط سرمایه‌گذاران باهوش و سازندگان بازار شروع به توزیع سهام خود می‌کنند؛ برای مثال سهام خود را در بورس به افرادی می‌فروشند که هنوز متوجه نزدیک بودن پایان روند نشده‌اند.

تئوری داو می‌گوید در یک بازار روبه‌پایین و منفی این فازها کاملاً برعکس می‌شوند؛ یعنی با توزیع توسط افرادی که روند را تشخیص داده‌اند شروع شده و با مشارکت عمومی ادامه پیدا می‌کند.

در فاز و مرحله آخر نیز سرمایه‌گذاران باهوش اقدام به خرید سهام افرادی می‌کنند که تغییر بازار را متوجه نشده و هنوز در حال فروش سهام خود هستند.

تئوری داو

هیچ تضمینی وجود ندارد که این قوانین و اصول که در تئوری داو عنوان شده کاملاً درست از آب دربیایند؛ اما هزاران معامله‌گر و سرمایه‌گذار پیش از انجام هر عملی این موارد را در نظر می‌گیرند تا از تصمیم خود مطمئن شوند.

ارتباط تقاطع‌ شاخص‌ها

داو باور داشت که یک روند اصلی که در یک شاخص بازار مشاهده می‌شود؛ باید توسط یک شاخص دیگر مورد تأیید قرار بگیرد.

در آن زمان دو شاخصی که مورداستفاده قرار می‌گرفتند همان شاخص‌های حمل‌ونقل و میانگین صنعتی Dow Jones بود.

در آن هنگام بازار حمل‌ونقل ارتباط بسیار نزدیکی با بازار صنعت داشت. این مورد دلیل منطقی و درستی داشت؛ زیرا هرچه مواد و وسایل بیشتری ساخته شود؛ نیاز به حمل‌ونقل برای انتقال مواد اولیه و ارسال محصولات نیز بالاتر می‌رود.

به همین دلیل یک ارتباط واضح بین بازار صنعت تولید و بازار حمل‌ونقل وجود داشت، اگر یکی از آن‌ها قدرتمند و سالم بود، دیگری نیز همین وضع را داشت.

به‌هرحال این ارتباط تقاطع شاخص‌ها امروزه کاربرد چندانی ندارد؛ زیرا بسیاری از محصولات دیجیتال بوده و نیاز به حمل‌ونقل فیزیکی وجود ندارد.

اهمیت حجم معاملات

امروزه اکثر سرمایه‌گذاران می‌دانند که داو به حجم، به‌عنوان یک اندیکاتور ثانویه اعتقاد زیادی داشت.

او باور داشت که یک روند قدرتمند باید با یک حجم بالای معاملات همراه شود. طبق تئوری داو هرچه حجم معاملات بالاتر برود، احتمال اینکه حرکت فعلی قیمت بر روی روند بازار تأثیر بیشتری بگذارد، بالاتر است.

اما اگر حجم معاملات پایین باشد، فعالیت‌های مربوط به قیمت ارتباط چندانی با روند بازار ندارند.

روندها تا زمان تأیید یک بازگشت قیمتی معتبر هستند

داو باور داشت که اگر بازار در یک روند قرار داشته باشد، روی روند باقی خواهد ماند؛ برای مثال اگر سهام یک شرکت بعد از انتشار یک خبر خوب و مثبت بالا برود، به حرکت رو به بالای خودش ادامه خواهد داد تا اینکه یک بازگشت قیمتی قطعی اتفاق بیفتد.

این باور در تئوری داو تقریباً مشابه باوری در فیزیک است که می‌گوید یک جسم تمایل دارد به مسیر خود ادامه دهد مگر اینکه نیرویی خلاف جهت به آن وارد شود و آن را وادار به تغییر مسیر کند.

به همین دلیل طبق تئوری داو با بازگشت‌های قیمتی باید با شک و تردید رفتار شود تا زمانی که به‌عنوان یک روند اصلی جدید شناسایی شوند.

نکته مهم اینجاست که تمایز دادن یک روند ثانویه با بازگشت قیمتی یک روند اصلی بسیار سخت است و اکثر سرمایه‌گذاران در این مورد دچار اشتباه شده و یک روند ثانویه منفی را به‌عنوان بازگشت و برعکس شدن روند اصلی شناسایی می‌کنند.

بنابراین باید در تشخیص این دو نهایت دقت را به کار ببندیم؛ زیرا یک اشتباه کوچک می‌تواند ضررهای بزرگی به ما وارد کند.

سخن‌ پایانی

برخی از منتقدین اعتقاد دارند که تئوری داو منقضی شده و تاریخ مصرفش تمام شده است و این باور را به‌خصوص در مورد تقاطع شاخص‌ها دارند که در متن نیز به آن اشاره کردیم.

بااین‌حال هنوز هم بسیاری از سرمایه‌گذاران تئوری داو را مناسب دانسته و به آن احترام می‌گذارند و این موضوع نه فقط به دلیل پیداکردن فرصت‌های اقتصادی و سودآور با استفاده از این تئوری؛ بلکه به دلیل پایه‌گذاری مفهوم روندهای بازار توسط داو نیز هست.

در مورد تئوری داو و اصول و قوانین آن می‌توان به‌اندازه یک کتاب کامل اقتصادی صحبت کرد؛ زیرا بسیاری از افراد اعتقاد دارند که چارلز داو پدر علم تحلیل تکنیکال است.

در این مقاله از بورسینس سعی کردیم که مبانی تئوری داو را به شما معرفی کنیم تا کمی در مورد پیدایش تئوری داو و انواع روند‌ها اطلاعات کسب کنید و با آگاهی بیشتری در مسیر سرمایه‌گذاری قدم بردارید.

آیا این مطلب مفید بود؟
‌بله‌‌خیر‌
این اصطلاح در واژه‌نامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژه‌های اقتصادی و مالی را ببینید ...

شما در بورس، علاوه بر خرید و فروش سهام:

  • می‌توانید در دارایی‌هایی مانند طلا و مسکن سرمایه‌گذاری کنید
  • در صندوق‌های سرمایه گذاری بدون ریسک، سود ثابت بگیرید

برای شروع سرمایه‌گذاری، افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

نام شرکتویژگی‌هاامتیاز
کارگزاری آگاه
  • باشگاه مشتریان با جایزه
  • نرم‌افزار معاملاتی پیشرفته
  • دریافت اعتبار معاملاتی
  • خرید آنلاین صندوق‌ سرمایه‌گذاری
  • ثبت‌نام آنلاین برای کد بورسی
blankثبت نام در بورس

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

نام خدماتویژگی‌ها
دوره‌های آموزش تحلیل تکنیکال
  • دوره‌های حضوری + غیرحضوری
  • شناخته‌شده‌ترین اساتید
  • در سطح مقدماتی، متوسط و پیشرفته
  • ارائه مدرک معتبر گذراندن دوره
blank

جدیدترین واژه‌ها و اصطلاحات

هج فاند
هج فاند (Hedge Fund) یا صندوق پوشش ریسک نوعی مشارکت محدود بین سرمایه‌گذاران خصوصی است. سرمایه‌ی هج فاندها...
سهام خزانه
سهام عادی یا ممتاز یک شرکت سهامی که توسط همان شرکت مجددا خریداری شده است را به‌عنوان سهام خزانه  (به...
خزانه
خزانه امروز محل تمرکز نقدینه دولت، دریافت‌ها و پرداخت‌های آنها است. یکی از مهم‌ترین وظایف خزانه، جمع...
نسبت قیمت به درآمد
نسبت میان قیمت و درآمد هر سهم شرکت را نسبت قیمت به درآمد (یا نسبت P/E) می‌نامند. اگر نسبت P/E یک شرکت...
سوگیری
بایاس (Bias) یا سوگیری به هر نوع خطای سیستماتیک در طرح (Design)، انجام (Counduct) و آنالیز مطالعه می‌گویند...
بودجه بندی سرمایه‌ای
بودجه‌بندی را فرایند تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود می‌دانند. مجموع کوشش‌هایی که صرف تدوین و تخصیص...
شاخص NFP
شاخص NFP یکی از عوامل اصلی ایجاد نوسان در بازارهای مالی است و روند حرکت قیمت را در هر ماه مشخص می‌کند....
کالای عمومی
در علم اقتصاد کالاها بر اساس 2 ویژگی رقابت پذیری و تخصیص پذیری به چهار دسته تقسیم می‌شوند. کالایی که...
blank