قرارداد برتن وودز (Bretton Woods Agreement)

قرارداد برتون وودز (به انگلیسی Bretton Woods) یکی از توافقات مهمی است که میان کشورهای بزرگ جهان در سال 1944 امضا شد و به واسطه آن، دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی به رسمیت شناخته شد.

در واقع به وسیله این توافقنامه، یک سیستم جدید پولی جهانی ایجاد شد که در آن به جای استاندارد طلا، از دلار به عنوان ارز جهانی استفاده می‌شود.

عناوین مطلب:

از همان زمان، آمریکا به عنوان قدرت غالب در عرصه اقتصاد جهانی جایگاه خود را تثبیت کرد. در ادامه قصد داریم تا درباره نحوه شکل‌گیری قرارداد برتون وودز و سپس دلایل فروپاشی آن صحبت کنیم.

نکات کلیدی

  • قرارداد برتون وودز توافقنامه‌ای بود که به وسیله آن، یک سیستم جدید پولی جهانی ایجاد شد که دلار آمریکا را جایگزین استاندارد طلا معرفی کرد.
  • در آن زمان ایالات متحده آمریکا، سه چهارم از عرضه طلای جهان را در اختیار داشت؛ به این ترتیب، تنها ارزی که به اندازه کافی از پشتوانه طلا برخوردار بود، دلار آمریکا بود.
  • با امضای توافقنامه برتون وودز، ضمن به رسمیت شناخته شدن دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی، دو بانک جهانی (World Bank) و صندوق بین‌المللی پول (IMF) نیز ایجاد شدند. این دو نهاد، سازمان‌هایی با حمایت ایالات متحده بودند که جهت نظارت بر سیستم پولی جدید تاسیس شده بودند.

برتون وودز چیست؟

در اواخر جنگ جهانی دوم و در تاریخ 22 جولای سال 1944، بیش از 700 نماینده از 44 کشور جهان، در مکانی به نام برتون وودز واقع در ایالت نیوهمپشایر (New Hampshire) آمریکا به منظور تاسیس یک نظام پولی جدید، گرد هم آمدند.

در واقع این تجمع به این صورت شکل گرفت که کشورهای تحت حمایت متفقین در جنگ جهانی دوم، به برتون وودز آمده بودند تا مشکلات اقتصادی خود را حل و فصل کنند.

آمریکا، روسیه و بریتانیا مهم‌ترین کشورهای عضو متفقین بودند که در جنگ جهانی دوم علیه متحدین (آلمان، ایتالیا و ژاپن) جنگیدند. البته لازم به ذکر است که کشورهای دیگری نیز به متفقین کمک می‌کردند.

در ادامه خلاصه‌ای از نتیجه امضای این توافقنامه ذکر شده است:

  • تمام کشورهای امضاکننده توافقنامه‌ برتون وودز، بایستی به جای طلا، دلار ذخیره کنند و آمریکا نیز موظف است به میزان دلارهای صادر شده، در خزانه خود‌ طلا نگهداری کند.
  • بانک‌های مرکزی کشورهای امضاکننده قرارداد برتون وودز این اختیار را دارند که هر زمانی بخواهند، ذخاير دلار خود را با مراجعه به بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو)، به طلا تبدیل کنند. بنابراین؛ آمریکا با تکيه بر اين تعهد عملا به تنها ضامن نظام پولی بين‌المللی تبدیل شد.
  • براساس قرارداد برتون وودز، بانک‌های مرکزی کشورها متعهد شدند که نرخ تبادل را بین ارز رایج خود و دلار آمریکا ثابت نگه ‌دارند. چنانچه ارزش پول یک کشور نسبت به دلار ضعیف می‌شد، بانک مرکزی اقدام به خرید گسترده‌ آن ارز در بازار می‌کرد. 

همانطور که می‌دانید، این خرید گسترده باعث کاهش عرضه آن ارز و در نتیجه افزایش قیمت آن می‌شود. در مقابل؛ اگر قیمت ارزی افزایش پیدا می‌کرد، بانک مرکزی به چاپ بیشتر آن روی می‌آورد؛ چراکه این امر باعث افزایش عرضه و در نتیجه کاهش قیمت ارز موردنظر می‌شود.

این روش، یک سیاست پولی است که معمولا توسط بانک‌های مرکزی به منظور کنترل تورم استفاده می‌شود.

  • براساس توافق صورت گرفته در این قرارداد؛ اعضای کشورهای امضاکننده توافقنامه بایستی از جنگ‌های تجاری بین خود اجتناب کنند. 

به‌عنوان مثال؛ این کشورها نباید قیمت ارزهای خود را در جهت افزایش تجارت پایین بیاورند. البته امکان قانون‌گذاری در بازار ارزهای هر کشور وجود دارد.

به‌عنوان مثال؛ چنانچه یک سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی موجب بی‌ثباتی اقتصاد یک کشور شود، آن‌ها این اختیار را دارند که در برابر این مسئله اقدامات لازم را انجام دهند. همچنین این امکان وجود دارد که این کشورها بعد از جنگ، ارزش ارز خود را بازتنظیم کنند.

دلار آمریکا، جایگزینی برای استاندارد طلا

همانطور که اشاره کردیم؛ قبل از امضای توافقنامه برتون وودز، اکثر کشورها از استاندارد طلا پیروی می‌کردند؛ به این صورت که هر کشوری تضمین می‌کرد ارز خود را به اندازه‌ پشتوانه‌ طلای موجود در خزانه‌اش صادر کند.

اما پس از قرارداد برتون وودز، اعضای آن توافق کردند که دلار آمریکا را جایگزین طلا کنند و ارز خود را نسبت به دلار آمریکا بسنجند. اما کم‌وبیش استاندارد طلا برقرار بود.

حال سوال اینجاست که چرا دلار آمریکا برای این موضوع انتخاب شد؟

ایالات متحده آمریکا، سه چهارم از عرضه طلای جهان را در اختیار داشت؛ به عبارت دیگر هیچ ارز دیگری غیر از دلار نبود که به اندازه کافی از پشتوانه طلا برخوردار باشد تا بتواند این مقدار طلا را جایگزین کند.

در آن زمان که قرارداد برتون وودز بسته شد، ارزش هر دلار 1.35 اونس طلا بود؛ بنابراین کنترل ذخایر ارزی نسبت به دلار راحت‌تر انجام می‌شد. به طور کلی؛ برتون وودز باعث شد که کشورها کم‌کم از استاندارد طلا به سمت استاندارد دلار آمریکا مهاجرت کنند.

بعد از آنکه دلار جایگزین طلا شد، ارزش دلار نسبت به سایر ارزها افزایش یافت.

به این ترتیب؛ با وجود اینکه ارزش دلار در برابر طلا یکسان باقی ‌مانده بود، ولی تقاضای بیشتری برای دلار ایجاد شد. البته ناگفته نماند که این تقاضای زیاد، موجب فروپاشی سیستم برتون وودز در سه دهه بعد شد.

بیشتر بخوانید: طلا و بیت‌کوین چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی دارند؟

لزوم امضای این توافقنامه چه بود؟

کشورهای جهان تا مدت‌های زیادی در سیستم پولی خود، از استاندارد طلا استفاده می‌کردند. اما با شروع جنگ جهانی اول، کشورها تصمیم گرفتند که برای تامین هزینه‌ها، کم‌کم این استاندارد را کنار بگذارند.

در همان بحبوحه جنگ جهانی اول، نقض استاندارد طلا موجب افزایش بیش از حد تورم شد؛ چراکه عرضه پول، تقاضا را تحت تاثیر قرار داد. بعد از جنگ جهانی اول؛ کشورها رفته‌رفته به امنیتی که در سایه استاندارد طلا وجود داشت برگشتند.

البته در آن زمان، ابر تورم ایجاد شده باعث سقوط شدید ارزش پول شده بود؛ به حدی که مردم گاهی برای خرید یک قرص نان، به یک چرخ دستی پر از پول احتیاج داشتند.

تقریبا همه چیز داشت خوب پیش می‌رفت، اما یک رکود بزرگ اتفاق افتاد و مجددا تمام معادلات را برهم زد. بعد از سقوط بازار سهام آمریکا در سال 1929، سرمایه‌گذاران مجبور شدند که به تجارت کالا روی بیاورند.

این موضوع باعث شد تا قیمت طلا افزایش پیدا کند و در نتیجه مردم دلارهای خود را به طلا تبدیل کردند. از طرفی؛ فدرال رزرو با افزایش نرخ بهره و حمایت از ذخایر طلای کشور، اوضاع را بدتر کرد.

توافقنامه برتون وودز باعث شد که کشورها در پیروی دقیق از استاندارد طلا، انعطاف‌پذیر عمل کنند. علاوه بر این؛ برتون وودز شرایطی را ایجاد کرد که در آن، نوسانات اقتصادی کمتری نسبت به یک سیستم ارزی بدون هیچ‌گونه استانداردی به وجود آمد.

در واقع کشورهای عضو در برتون وودز این اختیار را داشتند که در صورت لزوم، برای اصلاح “عدم توازن اساسی” در خزانه خود، ارزش ارز خود را تغییر دهند.

نقش بانک جهانی (World Bank) و صندوق بین‌المللی پول (IMF) در قرارداد برتون وودز

با امضای توافقنامه برتون وودز، کشورهای امضاکننده این قرارداد دو نهاد جهانی را تشکیل دادند؛ بانک جهانی و صندوق بين‌المللی پول.

بانک جهانی موظف بود که با اعطای اعتبار‌های آسان، به بازسازی کشورهای آسيب‌ديده از جنگ کمک کند.

صندوق بین‌المللی پول نیز نقش سرپرست در نظام پولی جدید را برعهده داشت و با نظارت بر رابطه ميان پول‌ها و اعطای کمک به کشورهایی که درگیر مشکلات بودند، مانع از ایجاد آشفتگی در نظام پولی می‌شد.

با توجه به موقعيت مالی ايالات متحده در آن زمان، بدون شک اين کشور در هر دو نهاد جايگاهی بسيار قدرتمند در اختیار داشت. به این ترتیب؛ کشورهای بسیاری شروع به ذخیره دلار آمریکا کردند که باعث قدرتمندی مطلق ایالات متحده شد.

برتون وودز بدون وجود صندوق بین‌المللی پول نمی‌توانست به درستی کار کند؛ زیرا کشورهای عضو به آن احتیاج داشتند تا از کاهش ارزش ارز ملی‌ خود جلوگیری کنند.

آن‌ها در واقع به یک بانک مرکزی جهانی نیاز داشتند تا در صورت لزوم به تنظیم ارزش ارز خود و در شرایطی که توانایی لازم برای تامین بودجه مورد نظر برای این کار را ندارند، بتوانند از آن‌ بانک وام دریافت کنند.

در غیر این صورت، آن‌ها تنها با موانع تجاری روبه‌رو بودند و مجبور می‌شدند تا نرخ بهره را بالا ببرند.

بعد از مدتی کشورهای عضو توافق برتون‌ وودز تصمیم گرفتند به صندوق بین‌المللی پول همانند یک بانک مرکزی جهانی نگاه نکنند؛ اما در عوض موافقت کردند تا با طلا و ارزهای ملی به صندوق بین‌المللی پول کمک مالی کنند.

بعد از این توافق؛ هر کشور عضو سیستم برتون‌ وودز این حق را داشت که به مقدار مورد نیاز خود و با محدودیت نسبت مشارکتش در صندوق، وام دریافت کند.

علاوه بر این؛ صندوق بین‌المللی پول مسئول اجرای توافق برتون‌ وودز نیز بود.

بانک جهانی برخلاف اسمی که دارد، یک بانک مرکزی جهانی نبود.

در واقع بانک جهانی در زمان قرارداد برتون ‌وودز، با هدف تأمین وام برای کشورهای اروپایی آسیب دیده در جنگ جهانی دوم تشکیل شد. در حال حاضر نیز، هدف بانک جهانی اعطای وام به پروژه‌های توسعه اقتصادی در کشورهای دارای بازار نوظهور است.

انحلال سیستم برتون وودز

در سال 1971، یک رکود تورمی بسیار گسترده در ایالات متحده رخ داد. لازم به ذکر است که رکود تورمی ترکیبی از تورم و رکود اقتصادی است که منجر به بیکاری و رشد اقتصادی منفی در کشور می‌شود.

بیشتر بخوانید: رکود تورمی چیست؟

در آن زمان رئیس جمهور آمریکا، ریچارد نیکسون، به منظور جلوگیری از کاهش خطرناک ارزش ناشی از وجود مقادیر بیش از حد ارز در حال گردش، تصمیم گرفت ارزش دلار آمریکا در برابر طلا را کاهش دهد. او ارزش دلار را ابتدا به 1.38 اونس طلا و سپس به 1.42 اونس رساند.

این تصمیم نتیجه مطلوبی به همراه نداشت و منجر به هجوم مردم به سمت ذخایر طلای آمریکا در پایگاه فورت ناکس (Fort Knox) جهت تبدیل دلارها به طلا شد؛ دلارهایی که به سرعت ارزش خود را از دست می‌دادند.

فورت ‌ناکس یکی از پایگاه‌های ارتش آمریکا در ایالت کنتاکی است که علاوه بر کاربردهای نظامی، محل نگهداری ذخایر طلای ایالات متحده است.

عمر سیستم برتون وودز کمتر از 30 سال بود. اواخر دهه 1960، محدودیت‌های موجود در برتون وودز، فشار زیادی بر فدرال رزرو وارد می‌کرد که تحمل آن برای آمریکا غیرممکن بود.

این کشور از هزینه‌های جنگ ویتنام ناراضی بود و توانایی لازم برای رقابت در تولیدات خارجی ارزان‌تر را نداشت. از طرفی؛ کشورهایی مانند فرانسه که تقاضای دریافت طلا در ازای دلارهایشان را داشتند، باعث اتمام ذخایر طلای آمریکا شدند.

تمام این مشکلات باعث شد تا در نهایت در 15 آگوست 1971، ریچارد نیکسون در یک تصمیم ناگهانی، قانون دریافت طلا در قبال دلار را لغو کند.

این تصمیم به “شوک نیکسون” معروف شد. بعد از این اتفاق؛ طلا با سرعت زیادی به 120 دلار در هر اونس طلا رسید و تا پایان دهه 1970 میلادی، تمام کشورها ارزهای خود را به حالت شناور درآوردند.

اگرچه این رویداد مهر پایانی بر قرارداد برتون وودز بود؛ اما وابستگی کشورها به دلار آمریکا همچنان ادامه دارد.

بیشتر بخوانید: فرمان اجرایی 6102 چه بود و چه ارتباطی با ارز‌های دیجیتال دارد؟

دلایل فروپاشی سیستم برتون وودز

بیشتر اقتصاددانان معتقدند که نظام برتون وودز از زمان اجرا در پایان جنگ جهانی دوم، تا اواسط دهه 1960 به خوبی عمل کرده ‌است. 

تجارت جهانی در خلال این دوره رشد کمابیش شتابانی داشته و کشورهای عمده اروپایی بیشتر محدودیت‌های ارزی بعد از جنگ خود را تا سال ۱۹۵۸ لغو کردند.

افزون بر این؛ ژاپن و اروپا خرابی‌های بر جای مانده از جنگ جهانی دوم را بازسازی کردند و رشد اقتصادی در دنیا حاصل شد.

با این که در ظاهر موفقیت‌هایی به دست آمده بود، اما برخی مشکلات مهم در نظام برتون وودز بروز یافت که سرانجام منجر به فروپاشی آن شد.

دلایل فروپاشی نظام برتون وودز را می‌توان به صورت زیر طبقه‌بندی کرد:

1. کمبود ذخایر کافی

طراحان نظام برتون وودز تصور می‌کردند که طلا دارایی اولیه ذخیره بین‌المللی خواهد بود.

اما عرضه طلا در اقتصاد جهانی فقط با نرخ 1 تا 1.5 درصد در سال در حال رشد بود، با این که تجارت جهانی در دهه 1960 با نرخی نزدیک به 7 درصد در سال رشد می‌کرد.

بنابراین نگرانی‌هایی بروز کرد که ممکن است که ذخایر طلا به سرعتی که برای رودررویی با کسری تراز پرداخت‌ها لازم است، رشد نکند.

اگر ذخایر طلا متناسب با کسری تراز پرداخت‌ها رشد نکند، این ریسک وجود داشت که کشورها از محدودیت‌های تجاری از قبیل تعرفه‌های گمرکی برای کاهش کسری تراز پرداخت‌های خود استفاده کنند که این سیاست‌ها می‌توانستند سود برآمده از تجارت و نرخ رشد اقتصاد جهانی را کاهش دهند.

2. نبود اطمینان

به دلیل تضمین طلا، دلار محور نظام بود زیرا آمریکا حاضر بود طلا را در قیمت هر اونس 35 دلار خریداری یا به فروش رساند.

لیکن دلارهای نگهداری شده توسط بانک‌های مرکزی اروپا به میزان بیشتری در مقایسه با موجودی طلای آمریکا شروع به افزایش کرد.

این موجودی طلا نیز به دلیل کسری تراز پرداخت‌های آمریکا در حال کاهش بود. اگر تمام بانک‌های مرکزی اروپایی تصمیم می‌گرفتند تمام دلارهای خود را به طلا تبدیل کنند، آمریکا طلای کافی برای تبدیل این دلارها نداشت.

علاوه بر این؛ سپرده‌های دلاری بیشتری نیز بیرون از آمریکا در دست افراد خارجی بود که به دلارهای اروپایی معروف شد.

صاحبان این سپرده‌ها نیز می‌توانستند خواستار تبدیل دلار به طلا شوند؛ بنابراین نوعی بی‌اعتمادی نسبت به دلار به وجود آمد. یعنی سلب اعتماد از چیزی که ذخیره اصلی نظام پولی شده بود.

3. تعدیل تراز پرداخت‌ها

این مسئله به این حقیقت مربوط می‌شد که در عملکرد واقعی نظام برتون وودز، کشورها کسری یا مازاد تراز پرداخت‌های خود را تمدید کرده بودند.

این موضوع به ویژه برای آمریکا که با کسری تراز پرداخت‌ها و آلمان غربی که با مازاد تراز پرداخت‌ها روبه‌رو بودند صادق بود. به نظر می‌رسد که سازوکار تعدیل اثربخشی وجود نداشته است؛ زیرا نیروهای خودکار عدم تعادل‌ها را برطرف نمی‌کردند.

4. قطع رابطه دلار با طلا و توافق‌نامه اسمیت سونیین

در پانزده اوت سال 1971 رخداد مهمی در خصوص عملکرد برتون وودز روی داد.

در آن سال به دلیل ادامه کسری تراز پرداخت‌ها، افزایش تورم و کاهش رشد اقتصادی، نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا قابلیت تبدیل دلار به طلا را لغو کرد. این کار به مفهوم کنار گذاشتن محور اصلی نظام برتون وودز بود.

تبدیل‌ناپذیری دلار به طلا یک تغییر سیاست کلیدی بود، زیرا ماهیت نظام را دگرگون کرد. در واقع بدون تضمین طلا هیچ تکیه‌گاهی برای ارزش دلار وجود نداشت. 

بانک‌های مرکزی خارجی با این مشکل روبه‌رو بودند که آیا آن‌ها باید به خرید و فروش دلار با ارزش‌های برابری رسمی پیشین ادامه دهند یا خیر. بعد از این اقدام، آشفتگی بسیاری در نظام پولی بین‌المللی پدید آمد.

در دسامبر سال 1971، نمایندگان کشورهای پیشرفته صنعتی در واشنگتن در مؤسسه اسمیت سونیین به منظور ایجاد یک سری ترتیبات تازه نرخ ارز، تشکیل جلسه دادند و با افزایش قیمت هر اونس طلا از 35 دلار به 38 دلار موافقت کردند. به عبارت دیگر؛ ارزش دلار 9 درصد کاهش یافت.

ارزش مارک آلمان و ین ژاپن به ترتیب 13 و 17 درصد افزایش یافت. افزون بر این؛ دامنه مجاز نوسانات از 1 به 2.25 درصد افزایش پیدا کرد.

بدین ترتیب؛ نرمش بیشتری در نرخ ارز از آنچه که در ترتیبات برتون وودز مجاز مطرح شده بود، اعلام گردید.

بعدها در ژوئن سال 1972، انگلستان پوند را شناور کرد. در اوایل سال 1972 شش کشور اصلی بازار مشترک اروپا یعنی بلژیک، فرانسه، ایتالیا، لوکزامبورگ، هلند و آلمان غربی نیز پول‌های خود را نسبت به دلار شناور کردند.

با توجه به کسری‌های عظیم تراز پرداخت‌های آمریکا در سال 1972، بار دیگر این احساس پدید آمد که قرارداد اسمیت سونیین نیز چندان راهگشا نیست و باز هم نیاز به کاهش ارزش دلار خواهد بود.

این پیش‌بینی منجر به انجام سوداگری ارزی به زیان دلار شد و در فوریه سال 1973، ارزش دلار آمریکا بار دیگر در برابر طلا کاهش پیدا کرد. به‌طوری‌که قیمت هر اونس طلا به 42.22 دلار افزایش یافت.

بدین ترتیب در مارس 1973 نظام برتون وودز به طور کامل فروپاشید و نظام نرخ ارز شناور مدیریت شده پدید آمد.

سخن پایانی

آغاز قرارداد برتون وودز در سال 1944، باعث شد که کشورها دلار را به عنوان پشتوانه ارزهای خود انتخاب کنند. علاوه بر این؛ طلا نیز پشتوانه‌ دلار شده بود و به این ترتیب، قدرت ایالات متحده در اقتصاد جهانی به یک قدرت غالب بدل شد.

هنگامی‌ که سیستم برتون وودز فروپاشید، ارتباط بین دلار و قیمت طلا قطع شد؛ اما همچنان دلار به عنوان یک استاندارد پولی و پشتوانه‌ای برای سایر ارزها باقی ماند.

در این مطلب؛ به طور مفصل درباره قرارداد برتون وودز، نحوه تشکیل و فروپاشی آن در سال‌های بعدی صحبت کردیم. امیدواریم که این مقاله مورد توجه شما قرار گیرد.

آیا این مطلب مفید بود؟
‌بله‌‌خیر‌
این اصطلاح در واژه‌نامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژه‌های اقتصادی و مالی را ببینید ...

شما در بورس، علاوه بر خرید و فروش سهام:

  • می‌توانید در دارایی‌هایی مانند طلا و مسکن سرمایه‌گذاری کنید
  • در صندوق‌های سرمایه گذاری بدون ریسک، سود ثابت بگیرید

برای شروع سرمایه‌گذاری، افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

نام شرکتویژگی‌هاامتیاز
کارگزاری آگاه
  • باشگاه مشتریان با جایزه
  • نرم‌افزار معاملاتی پیشرفته
  • دریافت اعتبار معاملاتی
  • خرید آنلاین صندوق‌ سرمایه‌گذاری
  • ثبت‌نام آنلاین برای کد بورسی
ثبت نام در بورس

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

نام خدماتویژگی‌ها
دوره‌های آموزش تحلیل تکنیکال
  • دوره‌های حضوری + غیرحضوری
  • شناخته‌شده‌ترین اساتید
  • در سطح مقدماتی، متوسط و پیشرفته
  • ارائه مدرک معتبر گذراندن دوره
blank

جدیدترین واژه‌ها و اصطلاحات

هج فاند
هج فاند (Hedge Fund) یا صندوق پوشش ریسک نوعی مشارکت محدود بین سرمایه‌گذاران خصوصی است. سرمایه‌ی هج فاندها...
سهام خزانه
سهام عادی یا ممتاز یک شرکت سهامی که توسط همان شرکت مجددا خریداری شده است را به‌عنوان سهام خزانه  (به...
خزانه
خزانه امروز محل تمرکز نقدینه دولت، دریافت‌ها و پرداخت‌های آنها است. یکی از مهم‌ترین وظایف خزانه، جمع...
نسبت قیمت به درآمد
نسبت میان قیمت و درآمد هر سهم شرکت را نسبت قیمت به درآمد (یا نسبت P/E) می‌نامند. اگر نسبت P/E یک شرکت...
سوگیری
بایاس (Bias) یا سوگیری به هر نوع خطای سیستماتیک در طرح (Design)، انجام (Counduct) و آنالیز مطالعه می‌گویند...
بودجه بندی سرمایه‌ای
بودجه‌بندی را فرایند تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود می‌دانند. مجموع کوشش‌هایی که صرف تدوین و تخصیص...
شاخص NFP
شاخص NFP یکی از عوامل اصلی ایجاد نوسان در بازارهای مالی است و روند حرکت قیمت را در هر ماه مشخص می‌کند....
کالای عمومی
در علم اقتصاد کالاها بر اساس 2 ویژگی رقابت پذیری و تخصیص پذیری به چهار دسته تقسیم می‌شوند. کالایی که...
blank