به طور خلاصه و ساده ریسک مالی (به انگلیسی Financial Risk) به معنای خطر از دست دادن پول و یا دیگر داراییهاست.
در بحث بازارهای مالی میتوان ریسک را مقدار پولی که یک نفر ممکن است در یک معامله یا سرمایهگذاری از دست بدهد، تعریف کرد؛ پس ریسک از دست دادن پول به معنای واقعی نیست؛ بلکه میتواند پولی باشد که ممکن است از بین برود.
به بیان دیگر بسیاری از سرویسهای مالی و یا تراکنشهای درون خود یک ریسک ضرر ذاتی دارند و این همان چیزی است که به آن ریسک مالی میگوییم. این مفهوم به طور گسترده در سناریوهای مختلف قابل اجراست و میتواند در بازارهای مالی، مدیریت یک کسبوکار و یا کارهای دولتی و کشوری به کار گرفته شود.
عناوین مطلب:
پروسه و عملیات ارزیابی و چگونگی رفتار با ریسک مالی، به عنوان مدیریت ریسک شناخته میشود.
اما قبل از اینکه در مورد مدیریت ریسک صحبت کنیم، باید یک اطلاعات اولیه درباره ریسک مالی و انواع آن داشته باشیم.
راههای بسیاری برای دستهبندی و تعریف ریسکهای مالی وجود دارد و از مثالهای قابل توجه میتوان به ریسک سرمایهگذاری، ریسک اجرایی، ریسک انطباق و ریسک سیستمی اشاره کرد.
انواع ریسک مالی
همانطور که گفته شد راههای مختلفی برای دستهبندی ریسکهای مالی وجود دارد و تعریف آنها کاملا به حوزه به کارگیریشان مربوط میشود. در این مقاله یک دید کلی در مورد انواع ریسک که در بخش قبلی از آنها نام بردیم، به شما میدهد.
ریسک سرمایهگذاری
همانطور که از اسمش پیداست، ریسک سرمایهگذاری به خطرات مربوط به سرمایهگذاری و معاملهگری مربوط است. انواع مختلفی از ریسک سرمایهگذاری وجود دارد؛ اما اکثر آنها بر اساس نوسانات قیمت بازار تعریف میشوند.
ریسک بازار، نقدینگی و اعتبار از جمله خطراتی هستند که زیرمجموعه ریسک سرمایهگذاری شناخته میشوند.
ریسک بازار
ریسک بازار همان خطرات مربوط به نوسانات قیمت داراییهاست؛ برای مثال اگر علی مقداری بیتکوین خریداری کند، در معرض ریسک بازار قرار گرفته است؛ زیرا نوسان زیاد بازار ارز دیجیتال میتواند باعث کاهش قیمت و ضرر علی شود.
مدیریت ریسک در این بخش شامل در نظر گرفتن مقدار ضرری است که علی در صورت حرکت قیمت بیتکوین بر خلاف سیستم معاملاتیاش متحمل خواهد شد، میباشد. قدم بعدی درست کردن یک استراتژی است که مشخص میکند، آلیس در برابر حرکات بازار چگونه عمل کند.
به طور معمول سرمایهگذاران با ریسک بازار مستقیم و غیرمستقیم سر و کله میزنند. ریسک بازار مستقیم همان مقدار ضرری است که یک معاملهگر در صورت ایجاد تغییر منفی در میانگین قیمت یک دارایی میبیند. مثال قبلی نشاندهنده همین ریسک بازار مستقیم است (علی قبل از سقوط قیمت بیتکوین، مقداری از آن را خریداری کرده است).
از آن طرف یک خطر ثانویه که کمتر مشهود بوده و به نوعی فرعی است، به عنوان ریسک بازار غیر مستقیم تعریف میشود؛ برای مثال در بازار بورس، ریسک نرخ سود به طور غیر مستقیم بر روی قیمت سهام تاثیر میگذارد که طبق تعریف یک ریسک بازار غیر مستقیم محسوب میگردد.
برای مثال اگر محمد سهام یک شرکت را خریداری کند، ممکن است که قیمت داراییهای او به دلیل نوسان نرخ به طور غیر مستقیم تحت تاثیر قرار بگیرد.
با بالا رفتن نرخ سود، کار شرکت برای برای رشد و سودآور بودن سختتر شده و از آن طرف نیز با وجود نرخهای بالاتر سرمایهگذاران ترغیب میشوند که سهام خود را بفروشند.
نیازی به گفتن نیست که نرخ سود هم به صورت مستقیم و هم غیر مستقیم بر روی بازارهای مالی تاثیر میگذارد؛ برای مثال برای سهامی که درآمد ثابت دارند، نرخ سود به عنوان یک ریسک بازار مستقیم شناخته میشود؛ پس میتوان این پدیده را با توجه به نوع دارایی مورد بحث، در دستهبندی ریسک مستقیم و یا غیر مستقیم قرار داد.
ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی به ریسکی میگویند که با وجود آن یک سرمایهگذار و یا معاملهگر نمیتواند یک دارایی خاص را بدون تغییر شدید در قیمتش، به سرعت خریداری کرده و یا بفروشد.
برای مثال فرض کنید که علی 1000 واحد از یک ارز دیجیتال را با قیمت هر واحد 10 دلار خریداری کرده است. حال فرض میکنیم که قیمت آن ارز دیجیتال تا چندین ماه ثابت بماند و همان حوالی 10 دلار معامله شود.
در یک بازار با حجم بالا که نقدینگی در آن زیاد است، علی میتواند 1000 واحد ارز دیجیتال خود را به راحتی بفروشد و حتی سود کند؛ اما در صورتی که نقدینگی در بازار مورد نظر وجود نداشته باشد، تنها چند خریدار اندک برای رمزارزهای او وجود داشته و مجبور است در نهایت مقدار قابل توجهی از کوینهای خود را با قیمت کمتر به فروش برساند.
ریسک اعتبار
ریسک اعتبار به ریسکی میگویند که در آن یک فرد که به کسی پول قرض داده است، در اثر اشتباه شریکش، ضرر کند. اگر در مثالهای بالا محمد از علی مقداری پول برای سرمایهگذاری قرض کند، علی در معرض ریسک اعتبار قرار گرفته است. به بیان دیگر ممکن است که محمد به علی پولی را برنگرداند و در صورت اشتباه محمد، این علی است که سرمایه خود را از دست داده است.
در مقیاس گستردهتر، در صورتی که ریسک اعتبار یک کشور به یک سطح غیرمنطقی برسد، ممکن است که یک بحران اقتصادی در آن کشور به وجود بیاید. بدترین بحرانهای اقتصادی در طی 90 سال اخیر، بر اثر زیاد شدن ریسک اعتبار کشورها اتفاق افتاده است.
چندی پیش در بحران اقتصادی سال 2008، دولت آمریکا مقدار زیادی وام به افراد با وضعیت مالی پایین پرداخت کرده بود و بعد از ورشکستگی شرکت برادران لیمن، ریسک اعتبار به سطح جهانی نفوذ کرد و منجر به یک رکود اقتصادی بسیار بزرگ شد.
ریسک اجرایی
ریسک اجرایی، به ریسک و خطری میگویند که بر اثر شکست در فعالیتهای داخلی یک فرآیند، سیستم و یا روند تولید اتفاق میفتد. این شکستها اغلب بر اثر اشتباهات انسانی و یا کلاهبرداریها به وجود میآیند.
برای کاهش ریسک اجرایی، هر کمپانی و کارخانهای باید در کنار اتخاذ روشهای قدرتمند و مدیریت داخلی موثر، برخی ممیزیهای امنیتی را نیز اعمال کند.
مثالهای زیادی از کارمندان و کارگرانی وجود دارد که به دلیل مدیریت اشتباه، مدیران یک شرکت، ضررهای جبران ناپذیری به سرمایههای آن شرکت زدهاند. این فعالیتهای اشتباه ضررهای بزرگی را در سراسر جهان به همه، به خصوص صنعت بانکداری، وارد کرده است.
شکستهای اجرایی ممکن است بر اثر حوادث خارجی که به صورت غیر مستقیم بر روی فعالیتهای کمپانی تاثیر میگذارند، به وجود بیاید؛ از جمله مثالهای این اتفاقات میتوان به تصمیمات کلان اشتباه در سطح دولت، زلزله، سیل و دیگر حوادت طبیعی و غیرطبیعی دیگر اشاره کرد.
ریسک انطباق (قانونی)
ریسک انطباق به ریسکهایی میگویند یک شرکت و یا موسسه درگیر مسائل قضایی شده و به همین دلیل ضرر میکند. برای دور شدن از چنین ریسکهایی بسیاری از شرکتهای روشهای مختلفی؛ مانند سیستم ضد پولشویی و یا شناسایی مشتری استفاده میکنند.
اگر مشکلات حقوقی گریبانگیر یک شرکت و یا کارخانه شود، ممکن است باعث تعطیل شدن کلی آن موسسه گردیده و یا در حالت بهتر پرداخت خسارت و جریمههای مختلف را به آن شرکت تحمیل کند. بسیاری از شرکتهای سرمایهگذاری و بانکها به دلیل شکایتهای حقوقی و تحریمها با شکستهای قانونی مواجه شده و از بین رفتهاند. اختلاس و فساد از دیگر مثالهای ریسک انطباق است.
ریسک سیستمیک
ریسک سیستمیک شامل اتفاقاتی است که یک تاثیر منفی بر روی یک بازار و یا صنعت خاص میگذارد؛ برای مثال فروپاشی و ورشکستگی شرکت برادران لیمن در سال 2008 باعث ایجاد یک بحران اقتصادی جدی و سنگین در آمریکا و بعد در کل جهان گردید.
ریسک سیستمیک توسط ارتباط بسیار قوی بین کمپانیهای مختلف در یک صنعت مشابه شکل میگیرد؛ مثلا اگر همان شرکت برادران لیمن به طور عمیق در دیگر بخشهای اقتصادی ایالات متحده آمریکا وارد نشده و ارتباطی با دیگر بانکها و شرکتها نداشت، ورشکستگی او تاثیر چندانی بر روی کل اقتصاد جهان نمیگذاشت.
یک راه آسان برای فهمیدن و به یاد داشتن مفهوم ریسک سیستمیک، تصور کردن اثر دومینو است که وقتی یک تکه از دومینو سقوط میکند، بقیه تکهها نیز به دنبال آن میفتند.
گفتن این نکته مهم است که در همان بحران سال 2008 صنعت فلزات گرانبها رشد فوقالعادهای را تجربه کرد؛ پس میتوان نتیجه گرفت که برای کاهش ریسک سیستمیک، ایجاد تنوع در سیستم اقتصادی میتواند بسیار مفید واقع شود.
تفاوت ریسک سیستمیک و سیستماتیک
با وجود شباهت اسمی، ریسک سیستمیک با ریسک سیستماتیک تفاوت داشته و نباید یکسان پنداشته شوند.
تعریف ریسک سیستماتیک شامل فعالیتهای گستردهتری بوده و فقط مربوط به مسائل مالی و اقتصادی نمیشود.
ریسک سیستماتیک علاوه بر فاکتورهای اقتصادی، مسائل اجتماعی – سیاسی را نیز درگیر خود میکند. مواردی مانند نرخ تورم، نرخ سود بانکی، جنگها، حوادث طبیعی و تغییرات عظیم سیاستهای دولتی از جمله ریسکهای سیستماتیک هستند.
به طور کلی ریسک سیستماتیک شامل اتفاقاتی است که در بخشهای مختلف بر روی یک جامعه و کشور تاثیر میگذارد. این تاثیرات میتواند بر روی صنایع، کشاورزی، عمران و ساختساز، معدن، تولید، اقتصاد و … باشد؛ پس در نتیجه این نوشتهها، اگر بتوان ریسکهای سیستمیک را با کم کردن ارتباط صنایع و یا تنوع در فعالیتهای اقتصادی کم کرد، ریسکهای سیستماتیک به این صورت کاهش پیدا نمیکنند.
سخن پایانی
در این مقاله در مورد انواع ریسکهای مالی شامل؛ ریسک سرمایهگذاری، ریسک اجرایی، ریسک انطباق (قانونی) و ریسک سیستمیک صحبت کردیم. در ریسک اقتصادی مواردی مانند، ریسک بازار، ریسک نقدینگی و ریسک اعتبار را نیز به شما معرفی کردیم.
در بحث ریسک مالی، دوری کردن از ریسکهای مالی به طور کامل کاری غیرممکن است و بهترین کار برای یک سرمایهگذار این است که تا جایی که میتواند این ریسکها را کاهش داده و به نوعی کنترل کند. فهمیدن و درک انواع ریسک مالی میتواند اولین قدم در درست کردن یک استراتژی موثر و خوب برای مدیریت ریسک باشد.
در بورس و بازارهای مالی استفاده از مفاهیمی مثل حد ضرر و یا قیمت هدف یکی از مثالهای مدیریت ریسک است.
شما در بورس، علاوه بر خرید و فروش سهام:
- میتوانید در داراییهایی مانند طلا و مسکن سرمایهگذاری کنید
- در صندوقهای سرمایه گذاری بدون ریسک، سود ثابت بگیرید
برای شروع سرمایهگذاری، افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
نام شرکت | ویژگیها | امتیاز | لینک ثبتنام |
---|---|---|---|
کارگزاری آگاه |
|
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود: