دیل کارنگی را باید به کسانی که فکر میکنند یک فرد نمیتواند دنیا را تغییر دهد معرفی کرد.
دیل کارنگی چه کسی بود؟ قبل از اینکه «دیل کارنگی» به یک نام آشنا برای بسیاری از افراد تبدیل شود، دیل کارنگی یک مرد عادی بود.
او در سال 1888 میلادی، در یک خانواده کشاورز فقیر در ایالت میزوری آمریکا متولد شد. دیل کارنگی قبل از اینکه به عنوان مدرس سخنرانی در سازمان غیرانتفاعی YMCA مشغول شود، یک فروشنده دورهگرد بود.
عناوین مطلب:
کتاب تاثیرگذار او با نام «How to Win Friends and Influence People» که در ایران با نام «آیین دوستیابی» توسط انتشارات مختلف منتشر شده است توجه بسیاری از افراد را در آمریکا جلب کرد و باعث شد «موسسه دیل کارنگی» به سایر کشورهای دیگر دنیا گسترش پیدا کند.
دیل کارنگی در سال 1955 در کوینز نیویورک چشم از جهان فروبست.
شروع محقرانه
دیل کارنگی، نویسنده و سخنران معروف در 24 نوامبر 1888 در Maryville ایالت میزوری به دنیا آمد. والدین او، جیمز ویلیان و آماندا الیزابت کارنگی، کشاوران فقیری بودند.
دیل به عنوان یک پسر، مهارتی در ورزش نداشت ولی یاد گرفت که میتواند از طریق کلمات، دوستانی بیابد و عزت و احترام بدست آورد.
در دبیرستان، دیل کارنگی به طور مداوم در مجامع Chautauqua (شهری در جنوب غربی نیویورک) شرکت میکرد. دیل کارنگی پس از شرکت در رویدادهای سخنرانی که در این شهر برگزار میشد تصمیم گرفت به تیم مناظره مدرسه ملحق شود، جایی که به یک سخنور ماهر تبدیل شد.
بعد از اتمام دبیرستان در سال 1906، کارنگی وارد کالج معلمان ایالتی در Warrensburg شد. خانواده او استطاعت پرداخت خرج روزانه 1 دلاری را نداشت، بنابراین کارنگی مجبور بود در خانهشان زندگی کند و روزانه با اسب به محل تحصیل رفت و آمد داشته باشد.
او از این زمانی که برای رفت و آمد صرف میشد برای تمرین سخنرانی و بهبود سبک سخنوری خود استفاده میکرد.
با شرکت در مسابقات سخنرانی عمومی، بسیاری از جوایز را بدست آورد و مهارت او به قدری افزایش یافته بود که سایر دانشآموزان پیشنهاد میکردند در ازای آموزش سخنرانی، به او مبالغی پرداخت کنند.
حرفه اولیه
بعد از فارغالتحصیل شدن از کالج در سال 1908، کارنگی به عنوان یک فروشنده دورهگرد و مدتی بعد به عنوان فروشنده برای یک کسب و کار دیگر مشغول به کار شد. در نهایت زمانی که 500 دلار پسانداز داشت (که برای نقل مکان به نیویورک و تلاش برای بازیگرشدن کافی بود) شغل خود را ترک کرد.
کارنگی مدت کوتاهی در یک آکادمی هنرهای دراماتیک مطالعه کرد و نقش دکتر هارتلی را در یک تئاتر عهدهدار شد. تجربه تئاتر برای کارنگی خوشایند نبود و متوجه شد تئاتر برای او نیست.
مدتی بعد، کارنگی در ارتش ایالات متحده شروع به خدمت کرد و کمی بیش از یکسال در طول جنگ جهانی اول به خدمت مشغول بود.
بعد از مرخصی از خدمت در ارتش، به عنوان مدیر کسب و کار برای یک دوره سخنرانی که توسط Lowell Thomas تعلیم داده میشد استخرام شد.
کلاسهای آموزش سخنرانی
بعد از تجربه بازیگری کوتاه، دیل کارنگی به یاد آورد که دانشآموزان حاضر بودند برای یادگیری سخنرانی به او پول پرداخت کنند. همچنین متوجه شد که مهارت او در سخنرانی و سخنوری بود که به عنوان یک فروشنده به او کمک بزرگی کرد.
او پیشنهاد تدریس سخنرانی برای بزرگسالان را به سازمان YMCA ارائه داد و فضایی بدست آورد تا کلاسهای شبانه در ازای درصدی سود برگزار کند.
کلاسهای او خیلی زود موفق شد. دیل کارنگی با تمرکز بر نیازهای روزانه فعالان کسب و کار، به دانشپذیرانش یاد داد چگونه به خوبی مصاحبه کنند، ارائههای ترغیب کننده داشته باشند و روابط مثبتی ایجاد کنند.
دانشپذیران او اغلب با داستانهای موفقیت خودشان که دلیل آن آموزشها و توصیههای دیل کارنگی بود به کلاس میآمدند.
در طول 2 سال، دورههای دیل کارنگی آنقدر به محبوبیت رسید که دیل تصمیم گرفت دورهها را از YMCA خارج کرده و موسسه خود با نام «موسسه دیل کارنگی» را برای تعلیم دانشپذیران در حال رشد تاسیس کند.
در سال 1913، کارنگی اولین کتاب خود با نام «Public Speaking and Influencing Men of Business» که در دورههای خود از آن استفاده میکرد را نوشت.
کمی بعدتر از منتشر شدن کتاب بود که کارنگی، شکل املائی نام خود را از “Carnagey” به “Carnegie” تغییر داد. ایدهای که باعث شد مردم تصور کنند بین او و خانواده مشهور کارنگی (اندرو کارنگی ثروتمند مشهور) رابطهای خانوادگی وجود دارد، در حالیکه دیل کارنگی هیچ رابطهای با آنها نداشت.
آیین دوستیابی
در طول دودهه آینده، کارنگی دروس خود را بازبینی کرد تا با نیازهای دانشپذیران حرفهای خود سازگاری بیشتری داشته باشد.
او متوجه شد موفقترین افراد در کسب و کار در هر صنعتی، آنهایی نیستند که بیشترین اطلاعات و مهارتهای فنی را دارند بله آنهایی هستند که مهارت خوبی در ارتباطات با مردم دارند.
دانشپذیران او باید علاوه بر تکنیکهای سخنرانی در بین مردم باید مهارتهای بیشتری کسب میکردند، آنها باید مهارتهای اجتماعی و ایجاد ارتباط را فرا میگرفتند تا در بین رهبران صنایع مختلف متمایز شوند.
پس از تصمیم به آموزش چنین مهارتهایی، کارنگی متوجه شد هیچ کتابی در این زمینه وجود ندارد.
در سال 1936 بعد از سالها تحقیق مشتاقانه و خواندن صدها بیوگرافی برای درک چگونگی دستیابی به موفقیتهای بزرگ، کارنگی کتاب «آیین دوستیابی» را منتشر کرد.
با وجودیکه تیراژ اولیه کتاب 5 هزار نسخه بود، به یک کتاب پرفروش تبدیل شد و جمعیتی که تشنه رشد فردی بودند را به خود جلب کرد. فروش کتاب در طول زندگی دیل کارنگی به حدود 5 میلیون نسخه رسید و کتاب به تمام زبانهای برتر دنیا ترجمه شد.
تاثیر کارنگی روی آموزش بزرگسالان و رشد فردی
با موفقیت کتاب «آیین دوستیابی»، موسسه دیل کارنگی محبوبیت بسیار زیادی کسب کرد. در طول زندگی دیل کارنگی، موسسه به 750 شهر مختلف آمریکا و 15 کشور مختلف گسترش یافت.
در سال 1953، کارنگی دفتر مرکزی موسسه را به یک ساختمان در منهتن نیویورک منتقل کرد.
تا زمان مرگ او در سال 1955، حدود 450 هزار نفر در سراسر دنیا در دورههای کارنگی شرکت کرده بودند.
با وجود تمرکز کارنگی روی تعلیمات خود، او به نوشتن بیوگرافیها نیز پرداخته است. زیرا خود باور داشت بهترین راه برای یادگیری رازهای موفقیت، خواندن تاریخچه و بیوگرافی افراد موفق است.
در سال 1932، کارنگی یک بیوگرافی از لینکلن منتشر کرد.
سایر کتابهای او:
- Little Known Facts about Well Known People (1934)
- Five Minute Biographies (1937)
- Biographical Roundup (1944)
- How to Stop Worrying and Start Living (1948)
بعد از اینکه اولین ازدواج او در سال 1931 به طلاق ختم شد، کارنگی با دورتی پرایس وندرپول (Dorothy Price Vanderpool) در سال 1944 ازدواج کرد.
همسر دوم کارنگی نقش زیادی در گسترس موسسه دیل کارنگی و مخصوصا کمک به توسعه دورهها و پیشرفت کلاسها برای آموزش زنان حرفهای شاغل داشت.
دیل کارنگی در 1 نوامبر 1955 بر اثر بیماری هوچکین در سن 66 سالگی درگذشت.
دورهها و کتابهای کارنگی به عنوان یکی از پیشروان رشد شخصی و آموزش بزرگسالان، الهامبخش نویسندگان برای نگارش کتابها در زمینه غیرداستانی (کتابهای خودیاری و رشد شخصی) بود.
با وجود انتشار کتابهای بسیار زیاد رشد شخصی در طول دههای گذشته، کتاب آیین دوستیابی همچنان کارآمدی و اثرگذاری در بین مردان و زنان شاغل و حرفهای را حفظ کرده است.
پس از مرگ دیل کارنگی، موسسه دیل کارنگی به گسترش خود ادامه داده و در حال حاضر یکی از محترمترین شرکتهای آموزشی فعال در بیش از 90 کشور دنیاست.
یکی از پیامهای اصلی کارنگی این بود “خودتان را فراموش کنید، برای دیگران کاری انجام دهید”.
10 جمله کوتاه دیل کارنگی
1. بسیاری از ما بیش از حدی که تصور میکنیم شهامت داریم.
2. به یاد بسپارید که خوشحالی به کسی که هستید یا چیزی که دارید وابسته نیست، بلکه فقط به چیزی که فکر میکنید بستگی دارد.
3. فقط امروز را در اختیار دارید و فقط از امروز مطمئن هستید. از امروز استفاده کنید. به چیزی علاقهمند شوید. خودتان را تکان دهید. یک سرگرمی را دنبال کنید. بگذارید نسیم اشتیاق در شما جریان یابد. امروز را با ذوق و لذت زندگی کنید.
4. وقتی با مردم سروکار دارید، به خاطر داشته باشید که با موجوداتی احساساتی طرف هستید و نه منطقی.
5. موفقیت، بدست آوردن چیزی است که میخواهید. خوشحالی، خواستن چیزی است که اکنون دارید.
6. شانستان را امتحان کنید! کل زندگی یک شانس است. شخصی که دورتر از همه میرود، معمولا همان فردی است که عمل میکند و شهامت دارد.
7. بیعملی ترس و تردید را پرورش میدهد. عمل کردن، اعتماد به نفس و شهامت را میپرواند. اگر میخواهید ترس را تسخیر کنید، نباید در خانه بنشینید و فکر کنید بله باید بیرون بروید و دست به عمل بزنید.
8. یکی از غمانگیزترین چیزها که درباره ذات انسانی میدانم این است که همه ما تمایل به تعویق انداختن داریم. همه ما رویای یک باغچه جادویی پر از گلهای رز را در افق در سر میپرورانیم، به جای اینکه از رزهایی که همین امروز در حال شکوفه زدن هستند لذت ببریم.
9. خوشحالی و خوشبختی به هیچ عامل بیرونی بستگی ندارد، بلکه فقط با نگرش و ذهنیت شما حاکم میشود.
10. اگر به کاری که میکنید اعتقاد دارید، اجازه ندهید چیزی در کار جلوی شما را بگیرد. بسیاری از بهترین کارهای انجام شده در دنیا به نظر غیرممکن میرسیدند.
درسهایی از دیل کارنگی
آلیس شرودر در کتاب «گلوله برقی» که شرح زندگی وارن بافت، یکی از ثروتمندترین افراد روی زمین است نوشته که وارن بافت در مدرسه در ارتباط با سایرین دچار مشکل بود.
وارن بافت شروع به تست تکنیکهای دیل کارنگی کرد و با وجودیکه مشکل ارتباطات اجتماعی وارن بافت در مدرسه یکشبه رفع نشد ولی توصیههای کتاب برای او کارساز بود.
چندسال بعد، وارن بافت در ابتدای حرفهی خود یک دوره دیل کارنگی را گذراند تا بتواند بر ترس سخن گفتن در بین جمع غلبه کند. وارن بافت میخواست با اصول دیل کارنگی ارتباط بهتری با سایرین برقرار کند.
تا امروز، گواهینامه کلاس دیل کارنگی همچنان در دفتر کار وارن بافت آویزان است. در مستندی که توسط HBO تهیه شده وارن بافت گفت تکنیکهای دیل کارنگی زندگی او را تغییر دادند.
کتاب آیین دوستیابی در سال 1937 منتشر شد و با وجودیکه نظریه رادیکالی در آن وجود ندارد، توصیههایی اصولی ارائه میکند که امروز نیز مفید و کارآمد است.
ما برخی از این توصیهها را در ادامه به طور خلاصه میآوریم. برای شرح کامل، بهتر است کتاب آیین دوستیابی را تهیه کنید و بخوانید.
توصیه اول: از انتقاد، شاکی بودن و محکوم کردن دیگران بپرهیزید
دیل کارنگی میگوید: هر فرد نادانی میتواند انتقاد و شکایت کند و دیگران را محکوم کند و بسیاری از افراد نادان نیز همین کار را میکنند، اما درک داشتن و بخشش، نیازمند شخصیت و کنترل خویشتن است.
کارنگی توضیح داده افرادیکه در موقعیت رهبر یک کسب و کار هستند باید زمانی که یک شخص زیردست انتظارات را برآورده نکرده یا زمانی که رقبا برتری پیدا کرده این موضوع را بیان کند ولی به طریقی که از نارضایتی اجتناب شود و ترغیب به بهبود کار مدنظر باشد.
توصیه دوم: موفقیت دیگران را ستایش کنید
تواناییها با انتقاد پژمرده و با تشویق کردن شکوفا میشوند. در ستایش کردن اسراف کنید ولی به روشی اصالتدار و واقعی اینکار را انجام دهید.
به یاد داشته باشید که همه ما خواهان قدردانی و تشویق هستیم و هرکاری میکنیم تا به آن دست یابیم. ولی هیچکس دورویی یا تملق را دوست ندارد.
توصیه سوم: همدلی کنید
کارنگی میگوید تنها راه برای اثرگذاری روی سایر افراد این است که درباره چیزی که آنها میخواهند صحبت کنید و به آنها نشان دهید چگونه آنرا بدست آورند.
دیل کارنگی جملهای از هنری فورد را نقل میکند که میگوید “اگر رازی برای موفقیت وجود داشته باشد، این است که بتوانیم از دیدگاه و چشم شخص دیگری نگاه کنیم و چیزها را علاوه بر دیدگاه خود، از چشماندازی که دیگران دارند ببینیم.”
توصیه چهارم: دلربایی را دست کم نگیرید
Charm ارزشمند است.
چارلز شواب (مدیر سابق صنایع فولادسازی آمریکا) ادعا داشت لبخند او یک میلیون دلار ارزش دارد!
کارنگی میگوید او احتمالا حقیقت را میگفت. برای چارلز شواب، جذابیت و تحسین برانگیز بودنش و توانایی ترغیب مردم به دوست داشتنش به میزان زیادی در موفقیت بزرگ او نقش داست.
توصیه پنجم: مردم را تشویق کنید درباره خودشان صحبت کنند
کارنگی میگوید بسیاری از مردم حتی در شرایط ناخوشایند اگر شروع به صحبت در مورد خودشان کنند، نرم میشوند.
به دقت گوش دادن به سخنان یک نفر، معادل بهترین تمجیدهایی است که میتوانید در مورد او انجام دهیم.
توصیه ششم: بدانید چه زمانی باید پیشنهاد کنید و چه زمانی دستور مستقیم بدهید
کارنگی میگوید به جای داد زدن بر سر زیردستان در محل کار، بهتر است آنها را با ارائه پیشنهادات و حتی سوال به مسیر درست هدایت کنید.
مثلا بگویید “بهتر است اینکار را انجام دهی” یا “فکر نمیکنی اینکار جواب میده؟” به جای اینکه بخواهید دستور بدهید و داد و بیداد کنید.
کارنگی میگوید به افراد فرصت دهید تا کارها را خودشان انجام دهند و از اشتباهاتشان یاد بگیرند.
توصیه هفتم: به اشتباهات خود اعتراف کنید
کارنگی میگوید بهترین رهبران در کسب و کار، خودشان را خیلی بزرگ نمیکنند و نمیخواهند خود را کامل و بینقص جلوه دهند.
اعتراف به اشتباه، حتی زمانی که آن اشتباه رفع نشده میتواند سایرین را مجاب کند رفتارشان را تغییر دهند.
توصیه هشتم: به کرامت و شان دیگران احترام بگذارید
اگر یک رهبر کسب و کار هشتید که نیروی کار را برکنار میکنید یا تنزیل درجه میدهید آنها باید بدانند که برایشان شان و احترام قائل هستید.
از جنبه کاربردی، یک رهبر بهتر است با کارمندی که به خوبی نتوانسته همکاری کند روابط خوب را حفظ کند زیرا ممکن است راه آنها مجددا به هم تلاقی داشته باشد و شاید بعدا با هم کار کنند.
توصیه نهم: تلاش نکنید برنده بحث باشید
حتی اگر بتوانید استدلال طرف مقابل را در هم بکوبید، در واقع به چیز خاصی دست نیافتید. کارنگی میگوید حتی اگر مردی برخلاف استدلال خود قانع شود در حقیقت همچنان به استدلال خود اعتقاد دارد.
اگر به دنبال این هستید که شخصی را متقاعد کنید، از ابتدا به دنبال بحث و مشاجره نباشید.
توصیه دهم: دوستانه برخورد کنید، حتی زمانی که طرف مقابل خشمگین است
پاسخ خشم را با خشم دادن در ذات آدمیست. ولی کارنگی میگوید وقتی در عین تلاش برای متقاعدسازی، با حفظ خونسردی از دید شخص مقابل به قضیه نگاه کنید از چیزهایی که میتوانید بدست آورید متعجب میشوید.
حداقل، طرف مقابل از اینکه شما خونسرد هستید، شرمسار خواهد شد.
توصیه یازدهم: هرچه زودتر یک نقطه مشترک پیدا کنید
با تاکید بر روی چیزی که آنرا باور دارید و درست میدانید شروع کنید. تاکید کنید که هر دو طرف به دنبال یک نتیجه هستید و تنها تلاش شما روشهایی است که در پیش گرفتهاید ولی هدفتان یکی است.
توصیه دوازدهم: کاری کنید دیگران نتیجهای که در ذهن دارید را هدف خود بدانند
هیچکس را نمیتواند مجبور کرد به چیزی باور پیدا کند. کارنگی میگوید به همین دلیل است افرادی که قدرت متقاعدسازی بالایی دارند، میدانند که قدرت پیشنهاد دادن بیشتر از درخواست و دستور است.
کارنگی میگوید شما باید یک بذر بکارید و وقتی شکوفه داد، دیگران را مسئول موفقیت خود بدانید.
شما در بورس، علاوه بر خرید و فروش سهام:
- میتوانید در داراییهایی مانند طلا و مسکن سرمایهگذاری کنید
- در صندوقهای سرمایه گذاری بدون ریسک، سود ثابت بگیرید
برای شروع سرمایهگذاری، افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
نام شرکت | ویژگیها | امتیاز | لینک ثبتنام |
---|---|---|---|
کارگزاری آگاه |
|
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
عالی.
سلام وقت بخیر.
متشکرم خیلی خوب و.جامع توضیح دادید موفق باشید