استدلال قانعکننده اقتصاددانان و افراد دانشگاهی این است که تا حدی از بیکاری، طبیعی محسوب میشود و قابل حذف نیست. اما با این حال، افزایش سطح بیکاری هزینههای زیادی را به شخص، جامعه و کشور تحمیل میکند.
مسئله ناخوشایندتر این است که بیشتر این هزینهها از سوی افراد غیر مفید جامعه است اما در مقابل آن منفعتی وجود ندارد که این هزینهها را که به همه افراد تحمیل میشود، جبران کند.
نرخ بیکاری میتواند به شیوههای مختلفی اندازهگیری شود و به نحوه تفسیر شخص بستگی دارد. علاوه بر این، کمکاری هم میتواند برای اقتصاد جامعه بسیار مضر باشد.
عناوین مطلب:
ارقام مربوط به کمکاری دربرگیرنده افرادی است که در مشاغل ساده و با تخصص پایین یا درآمد پایین مشغول به کارند. در این صورت ساعات کافی برای کار تماموقت و مزایا یا میزان کافی برای کسب درآمد لازم برای زندگی این افراد فراهم نیست.
نکته: در این مقاله به جای مفهوم «unemployment» از واژه «بیکاری» و به جای «underemployment» از «کمکاری» استفاده شده است. افرادی که در دسته کمکاران در نظر گرفته میشوند، کسانی هستند که مهارت بالایی دارند ولی در شغلی با درآمد کم یا شغلی که به مهارت خاصی نیاز ندارد کار میکنند.
همچنین شامل کسانی میشود که به صورت پارهوقت کار میکنند اما ترجیح میدهند که به صورت تماموقت مشغول به کار باشند. این مفهوم با بیکاری متفاوت است. کمکاری شامل افرادی میشود که در حال کارند اما از تمام ظرفیتشان استفاده نمیشود. بیکاری شامل افرادی است که فعالانه به دنبال کار میگردند اما نمیتوانند موقعیت شغلی مورد نظر را پیدا کنند.
وجود شرایط اضطراری در هر کشور و جهان باعث میشوند که وضعیت بیکاری و کمکاری، هر دو به شرایط نابهسامانی برسند. برای مثال در همهگیری ویروس کووید 19، تنها در دو هفته اول، بیش از 10 میلیون آمریکایی شغل خود را از دست دادند.
بیشتر بخوانید: نابرابری اقتصادی چیست؟ آیا وجود آن در جوامع امری ناگزیر است؟
مروری بر نکات مهم
- هزینههایی که بیکاری به جامعه تحمیل میکند فراتر از تنها هزینه مالی است.
- افراد بیکار نه تنها درآمد خود را از دست میدهند، بلکه با چالشهایی هم روبرو میشوند که سلامت فیزیکی و روانیشان را تحت تاثیر قرار میدهد.
- بیکاری زیاد اثرات و هزینههایی در ابعاد اجتماعی دارد.
- هزینههای بیکاری برای دولت فراتر از پرداخت حقوق و مزایای بیمه بیکاری به افراد است. در واقع دولت، حاصل تولید شخصی که بیکار شده را هم از دست میدهد و این عامل باعث کاهش تولید ناخالص داخلی (gross domestic product) یا GDP میشود.
- بیکاری تنها روی خود شخص اثر نمیگذارد؛ بلکه همسر، شریک زندگی و فرزندان او را هم درگیر میکند.
هزینههای بیکاری برای خود شخص
تصور این که بیکاری چه هزینههایی را به شخص بیکار تحمیل میکند، چندان کار دشواری نیست.
وقتی کسی شغل خود را از دست میدهد، اثری فوری روی استاندارد زندگی او میگذارد. پیش از رکود بزرگ مالی دهه 2000 میلادی، نرخ میانگین پسانداز در ایالات متحده در حال میل کردن به سمت صفر (و گاهی حتی کمتر از صفر) بود.
حتی کسانی که از بیمه بیکاری یا انواع دیگر حمایتهای دولت برخوردار هستند، معتقدند که این میزان کافی نیست و تنها به اندازه 50 درصد یا کمتر از درآمد معمولشان را جبران میکند. این یعنی مصرف مردم بسیار کمتر از حالت عادی است.
البته پیامدهای اقتصادی این مسئله فراتر از تنها کاهش مصرف است. خیلی از مردم در روز مبادا و شرایط سخت از پسانداز بازنشستگی خود استفاده میکنند و تمام کردن این پساندازها اثرات منفی بلندمدتی دارد.
طولانی شدن بیکاری میتواند باعث از بین رفتن مهارتها شود؛ چرا که استعدادهایی که میتوانستند مفید واقع شوند را هدر میدهد. در عین حال، تجربه بیکاری (چه مستقیم و چه غیرمستقیم) میتواند نحوه برنامهریزی افراد برای آیندهشان را دستخوش تغییر کند.
تجربه بیکاری طولانیمدت میتواند آنها را نسبت به آینده شکاک و بدبین کند. به طور مشابه، نبود درآمد به دلیل بیکاری، میتواند خانوادهها را وادار به نادیده گرفتن فرصت تحصیل فرزندانشان کرده و اقتصاد را از این مهارتهای آینده محروم کند.
هزینههای دیگری هم هستند که به دنبال بیکاری برای فرد ایجاد میشوند. مطالعات نشان دادهاند که بیکاری طولانیمدت به سلامت روانی افراد صدمه میزند. همچنین میتواند باعث بدتر شدن وضعیت سلامت فیزیکی و کاهش طول عمر شود.
هزینههای بیکاری برای جامعه
محاسبه هزینههای بیکاری برای جامعه دشوار است اما همچنان مهم و واقعی است.
زمانی که بیکاری مشکل شایع و فراگیری میشود، اغلب تقاضا برای حمایتگرایی و اعمال محدودیت جدی بر مهاجرت افزایش مییابد.
حمایتگرایی نه تنها میتواند باعث مقابله به مثل مخرب کشورها با هم شود، بلکه کاهش تجارت به وضعیت اقتصادی شرکای تجاری هم لطمه میزند.
تاثیر بیکاری بر اقتصاد کشور
احتمالاً اگر از زاویه حسابهای بانکی ببینیم، هزینههای بیکاری برای اقتصاد مشهودتر میشود.
بیکاری میتواند باعث افزایش پرداختهای ایالتی و فدرال (در آمریکا) برای بیمه بیکاری، حمایت غذایی و همچنین حمایت در حوزه سلامت و درمان شود. حتی کسانی هم که از حمایتهای دولت برخوردار میشوند، نمیتوانند به اندازه قبل خرج کنند.
در واقع حاصل تولید آن افراد از اقتصاد کم شده و باعث کاهش تولید ناخالص داخلی میشود؛ به دنبال این مسئله، کشور از تخصیص بهینه منابع خود فاصله میگیرد.
این مسئله، نظریه ژان باتیست سه (Jean-Baptiste Say) را که میگوید «تولید کالاها، تقاضای خودش را هم ایجاد میکند»، زیر سوال میبرد.
مسئله مهم دیگر این است که نرخ بالای بیکاری، هزینههایی را هم به شرکتها تحمیل میکند. قسمت زیادی از پول لازم برای پرداخت بیمه بیکاری، از طریق دریافت مالیات از کسبوکارها حاصل میشود.
نرخ بالای بیکاری چه تاثیری بر اقتصاد میگذارد؟
نرخ بالای بیکاری از جنبههای زیادی روی اقتصاد تاثیر میگذارد. افراد بیکار تمایل دارند که کمتر خرج کنند و ممکن است بدهی بیشتری به بار بیاورند.
سخن آخر
دولتها نگران پیامدهای تورم هستند اما بیکاری هم مسئلهای همانقدر جدی است.
بیکاری میتواند باعث ایجاد ناآرامی اجتماعی و نارضایتی در مردم شود اما محدود به این نیست. نرخ بالای بیکاری میتواند روی کسبوکارها و سلامت اقتصاد کشور هم تاثیر منفی بگذارد.
بعضی از آثار مهلک و زیانبار بیکاری، ظریف و ماندگارند. اعتماد و اطمینان مصرفکننده و کسبوکار، کلید بازیابی و ترمیم اقتصاد هستند.
افراد باید به آینده خود اطمینان داشته باشند تا روی توسعه مهارتهاشان سرمایهگذاری کرده و مبلغی را پسانداز کنند. اقتصاد برای رشد خود در آینده، به این افراد احتیاج دارد. هزینهها و مشکلاتی که بیکاری به بار میآورد، فراتر از مسئلهای مانند بیمه بیکاری است.
شما در بورس، علاوه بر خرید و فروش سهام:
- میتوانید در داراییهایی مانند طلا و مسکن سرمایهگذاری کنید
- در صندوقهای سرمایه گذاری بدون ریسک، سود ثابت بگیرید
برای شروع سرمایهگذاری، افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
نام شرکت | ویژگیها | امتیاز | لینک ثبتنام |
---|---|---|---|
کارگزاری آگاه |
|
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود: