جسی لیورمور (Jesse Livermore) با اسم کامل «جسی لوریستون لیورمور» در دنیای معاملهگری، یک اسطوره محسوب میشود.
در آن زمان تصور اکثر مردم این بود که قیمت سهامهای مختلف به صورت شانسی تغییر میکند و قابل تحلیل و پیش بینی نیست؛ به همین دلیل معمولا بر روی سهام قمار میکردند.
به گفته لیورمور او با فکر کردن پولدار نشد، بلکه با صبر زیاد پولدار شد. جسی لیورمور درسهای مهم و زیادی برای معاملهگران دارد که در ادامه بررسی خواهیم کرد.
عناوین مطلب:
نکات کلیدی
- جسی لیورمور در جریان سقوط بازار سودی معادل 100 میلیون دلار کسب کرد.
- او مدیر صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) نبود و با پول دیگران معامله نمیکرد.
- لیورمور در 20 سالگی توانسته بود 10000 دلار پول نقد جمع کند تا راهی وال استریت شود.
- بعد از روز 24 اکتبر سال 1907 میلادی، او معروف به خرس بزرگ وال استریت شد.
- مهمترین کتاب جسی لیورمور، «چگونه در بورس معامله کنیم (How to Trade in Stocks)» است.
زندگینامه جسی لیورمور
او از سن 14 سالگی به عنوان پادو در یکی از کارگزاریهای بوستون شروع به کار کرد.
استعداد فوقالعاده او در ریاضیات باعث شد که او به وجود الگوهایی در نوسانات قیمتها پی ببرد و این زمانی بود که اکثر مردم نوسانات قیمت را تصادفی میدانسته و روی سهام قمار میکردند.
بیشتر بخوانید: چه تفاوتی میان سرمایه گذاری و قمار وجود دارد؟
او نخستین ترید خودش را با خرید 5 دلار از سهمی آغاز کرد که سیستمش سیگنال خرید داده بود و دو روز بعد سهم را با 15.3 دلار سود نقد کرد.
در آن روزها مغازههایی برای قمار روی نوسانات زنده بازار وجود داشت و جس لیورمور با سیستمش آنقدر در این مغازه ها موفق عمل کرد که تمام این مغازه ها ورود جس را به محل کسبشان ممنوع کردند.
بالاخره جسی لیورمور در ابتدای 20 سالگی توانست 10000 هزار دلار پول نقد جمع کرده و راهی بازار وال استریت شود.
تجربیات جسی لیورمور
یکی از مهمترین درس هایی که او در 5 سال اول تریدش گرفته بود این بود که وقتی شروع به استفاده از یک سیستم مطمئن کرد، نظم را کاملا رعایت کند و هیچگاه خارج از سیستم معاملاتیاش، معاملهای نکند.
بیشتر بخوانید: نظم در معامله گری چیست و چگونه باعث موفقیت تریدرها میشود؟
البته این درس برایش چند هزار دلار هزینه داشت. جسی به سرعت در وال استریت ورشکست شد و به بوستون بازگشت.
او شروع به بررسی دلایل شکستش در وال استریت کرد و متوجه شد که سیستم او یک سیستم بی نقص اسکالپینگ (گرفتن سودهای جزئی) است که بر مبنای قیمت زنده عمل میکند و به سرعت و با مقداری سود خارج میشود.
پس جس به سرعت و با چند ترید موفق در مغازهها پولش را به دست آورد و شروع به تدوین سیستمی جدید برای خرید و فروش در وال استریت کرد.
این اتفاق در زمانی رقم خورد که در وال استریت، تنها هنگامی میتوانست قیمت خریداری نماد مورد نظر را فهمید که رسید تراکنش توسط کارگزاری ارسال شود و به دست ما برسد.
با تمرکز بیشتر روی حرکات بزرگ و طراحی یک سیستم خوب، لیورمور شروع به کسب درآمد از بورس وال استریت کرد. در برهه زمانی خاصی جس پی برد که بازار به قله رسیده و زمان سقوط فرا رسیده است.
او شروع به فروش کرد اما قیمتها هر روز بالاتر میرفت تا اینکه او با ضرر هنگفت از بازار خارج شد.
مدتی بعد بازارها شروع به ریزش میکنند و حاصل تمامی ضررهای بزرگ جسی، فقط یک درس بود: اهمیت عاملی به اسم زمان
از نظر جسی لیورمور، یک تحلیلگر باید بتواند زمان دقیق ورود و خروج از معامله را درست تشخیص دهد تا بتواند موفق شود.
لیورمور زمان برگشت بزرگ 1907 را چنان درست تشخیص داد که در روز 24 اکتبر 1907 سه میلیون دلار سود کرد!
این فروشهای او چنان تاثیرگذار بود که مورگان (از کسانی که چند سال قبل از این سقوط با دادن 20 میلیون دلار به وال استریت آن را از ورشکستگی نجات داد) شخصاً از جس خواست که فروش را متوقف کند.
چون در صورت ادامه دادن به تنهایی بازار را نابود میکرد. بعد از این روز او به خرس بزرگ وال استریت مشهور شد.
قواعد و استراتژی جسی لیورمور
یکی از مهمترین دستاوردهای لیورمور در ترید، تشخیص محدودههای مقاومت و حمایت توسط اوست. اصل دیگری که برخی از معاملهگران بازار بعد از او هم رعایت میکنند، خرید پلهای است.
لیورمور همیشه به صورت پلهای به معاملات وارد میشد. البته با رعایت این نکته که در خرید، همیشه قیمت خرید در پله دوم بالاتر از اول بود، قیمت خرید در پله سوم بالاتر از دوم و…. در فروش هم به عکس.
بیشتر بخوانید: مفهوم خرید پلهای سهام در بورس
او همیشه قبل از ورود به یک ترید محاسبه میکرد که چه تعداد سهم خواهد خرید و همیشه حدود 20 درصد سرمایهای که برای این ترید را کنار گذاشته بود درگیر میکرد.
اگر قیمت در جهت میلش پیش میرفت در پلههای بعدی بقیه سرمایه را رد میکرد و در غیر این صورت با ضرر کمی خارج میشد.
لیورمور برای هر معامله یک عامل زمان هم قائل بود و پیش از ورود میدانست که این ترید تا چه زمانی باز است و به عبارت دیگر او نقطه خروج با ضرر زمانی هم داشت.
روش جس لیورمور بدین ترتیب بود:
- او صبر میکرد تا بازار جهت دار شود.
- صنایع پیشرو در جهت بازار را بررسی کرده و سهام پیشرو در آنها را شناسایی می کرد.
- حجم یکی از ارکان اصلی سیستم او بود.
- آنقدر صبر می کرد تا نماد مورد نظر سیگنال بدهد و سپس با اطمینان و بدون تجدید نظر وارد می شد.
- به محض حرکت سهم در جهت دلخواه، خرید پلهای را شروع می کرد.
- صبور با سهم همراه میشد و به نوسانات کوچک قانع نمیشد.
این اصول ممکن است بسیار ساده بنظر برسند اما اجرایی کردن آن ها ساده نیست و نیازمند یک روان فولادیست.
بنابر گفتهها و استراتژیهای جسی لیورمور میتوان چندین درس دیگر هم از این معاملهگر افسانهای گرفت که در ادامه به شرح و توضیح 5 مورد از آنها میپردازیم.
یکی از نقل قولهای معروف او این است:
درس دیگری که زود یاد گرفتم این بود که هیچ چیز جدیدی در وال استریت وجود ندارد. نمیتواند وجود داشته باشد زیرا معاملات سهام به اندازه تپهها قدیمیاند.
1. سهام قوی را تنها در بازار گاوی بخرید و سهام ضعیف را تنها در بازار خرسی بفروشید
بازارهای خرسی و گاوی به هنگام افت و رشد قیمتها اتفاق می افتند.
سهام، در کل یا به عنوان یک بازار، توسط یک شاخص اصلی، (شاخص بورس) نشان داده میشود.
بنابراین، اگر این شاخص در روندی صعودی قرار گیرد، تمرکز باید روی خرید قویترین سهام باشد. هنگامی که این شاخص در روندی نزولی قرار گیرد، تمرکز باید روی Short کردن ضعیفترین سهام باشد.
توجه داشته باشید که معاملات آتی و اختیار معامله نباید به صورت خودسرانه و بدون نظم انجام شود؛ بلکه نیاز به شناخت کافی و داشتن یک استراتژی معاملاتی خوب دارد.
2. اگر زمینه معاملات مهیا نیست، معامله نکنید
در سادهسازی مراحل یک معامله گفتیم که تدوین یک استراتژی و یک برنامه معاملاتی زمان و تمرین میخواهد، اما بعد از اینکه درست تنظیم شد، تنها کاری که باید بکنید دنبال کردن آن است.
اگر بازار زمینه معاملاتی را بر اساس برنامه معاملاتی شما فراهم نمیکند، نباید وارد معامله شوید. فکر کردن نبود که باعث شد پول زیادی بدست آورم، بلکه همیشه نشستن بود که پول کلان برایم میرساند.
3. با حد ضرر معامله کنید و پیش از انجام معامله سطح حد ضرر را بشناسید
هر معاملهای، فارغ از اینکه از بیرون چقدر خوب به نظر میرسد، ممکن است با شکست مواجه شود.
بنابراین همیشه حد ضرری برای خود مشخص کنید و مطمئن شوید که در صورت یک حد مشخصی از ضرر، دارایی باقی مانده شما را نجات میدهد و جلوی ضرر بیشتر را میگیرد.
معامله گران موفق روزانه در مورد اینکه چه زمان باید از معامله خارج شوند تردیدی ندارند. آنها، حتی پیش از ورود به معامله، میدانند چه زمان، کجا، و چگونه باید از آن خارج شوند.
بیشتر بخوانید: چرا در معاملات حد ضرر نمیگذاریم؟
4. میانگین کم نکنید
کاهش میانگین یعنی اینکه شما به معاملهای که وارد ضرر شده پول بیشتری تزریق کنید.
اگر هم اکنون حجم خریدتان به حداکثر رقم رسیده (رقمی که برنامه معاملاتی شما اجازه میدهد)، اضافه کردن پول به آن موقعیت معاملاتی (خرید بیشتر سهم) تنها شما را از اصولتان دور میکند.
کاهش میانگین میتواند خیلی زود سرمایه شما را تحلیل ببرد خصوصا اگر چندین بار این کار را انجام دهید، زیرا قیمت باز هم علیه شما خواهد بود.
من نسبت به ضررهای مرتبط با کاهش میانگین خرید هشدار دادهام، روشی که بسیار رایج است.
تعداد افراد زیادی سهام را به فرض در 500 تومان خریداری میکنند، و دو سه روز بعد اگر بتوانند آن را در 470 تومان بخرند مشتاق میشوند که با خرید چند سهم دیگر میانگین خود را کاهش دهند، تا قیمت میانگین خریدشان مثلا به 485 تومان برسد.
اگر در 500 تومان خرید کردهاید و ارزش سهام 30 تومان کاهش پیدا کرده، چه منطقی در خرید بیشتر از آن سهم وجود دارد؟ اگر قیمت به 440 تومان رسید با نگرانی مضاعف آن چه میکنید؟
5. تعداد زیادی از سهام را دنبال نکنید
تمرکز و تلاش خود را با دنبال کردن چندین سهام مختلف از دست ندهید. به جای آن، روی معامله قویترین سهام در بازار گاوی و ضعیفترین سهام در بازار خرسی تمرکز کنید.
این کار باعث محدود کردن تعداد سهامی میشود که هربار معامله میکنید. اگر به دنبال بیش از این باشید، نمیتوانید تمام سهام خود را دنبال و آنها را به شکل مطلوب معامله کنید.
هرچه تعداد سهامی که دنبال میکنید بیشتر باشد، احتمال اینکه حرکات مهمی که منتظرشان هستید را از دست بدهید بیشتر خواهد شد.
معامله موفق
جس لیورمور معاملهگری بسیار موفق بود، اما او در این بین چندین بار شکست را تجربه کرد و ثروت خود را بارها از دست داد و دوباره به دست آورد.
او عامل ضررهای بزرگ خود را فقط در دو نکته بیان میکند:
- تدوین نکردن قوانین معامله خود به طور کامل
- عدم پیروی از قوانین خود
این دو مشکل هنوز هم ممکن است باعث ضرر معاملهگران شوند، همانطور که پیش از این شدهاند. جس لیورمور یکی از طرفداران بزرگ ایجاد یک سیستم معاملاتی و پایبندی به آن به هنگام انجام معامله بود.
لیورمور سرانجام در تاریخ 28 نوامبر سال 1940 میلادی در شهر منهتن نیویورک از دنیا رفت.
سوالات متداول
جسی لیورمور کیست؟
جسی لوریستون لیورمور ملقب به خرس بزرگ وال استریت بود که جایگاه ویژهای بین اکثر معاملهگران دارد.
استراتژی جسی لیورمور چه بود؟
او به صبر کردن و پایبند بودن به استراتژی شخصی بسیار اهمیت میداد.
دلیل ملقب شدن جسی لیورمور به خرس بزرگ چه بود؟
او روز 24 اکتبر 1907 سه میلیون دلار بر اثر گرفتن پوزیشن شورت سود میکند و به این لقب معروف میشود.
کلام آخر
در اینکه جسی لیورمور معاملهگر بزرگی بوده است، شکی نیست اما در مورد روشها و استراتژیهای مدیریت سرمایه این معاملهگر هنوز منابعی در دسترس نیست و بسیار بحث برانگیز است.
به نظر ما هیچوقت نباید پندهای این معاملهگر را پشت گوش انداخت؛ مخصوصا اصل صبر و امتناع از مارتینگل کردن در هنگام ضرر.
مقالات مرتبط:
شما در بورس، علاوه بر خرید و فروش سهام:
- میتوانید در داراییهایی مانند طلا و مسکن سرمایهگذاری کنید
- در صندوقهای سرمایه گذاری بدون ریسک، سود ثابت بگیرید
برای شروع سرمایهگذاری، افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
نام شرکت | ویژگیها | امتیاز | لینک ثبتنام |
---|---|---|---|
کارگزاری آگاه |
|
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
سلام و خدا قوت
زاویه دیدم رو به هر معامله ای عوض کرد. هر موقع که سیستم خودمو زیر پا گذاشتم ضرر کردم.
تشکر میکنم.
سلام وقت بخیر
ممنون از همراهی شما
باسلام دوستان من مطالب اوريجينال را نيز در مورد ليورمور مطالعه کردم ظاهرا ايشان خودکشي نکرده اند بلکه اين خودکشي توسط دولت آمريکا ساختگي بوده است. اين خرس وال استريت بخاطر کارهايش اقتصاد آمريکا را در شروع جنگ جهاني دوم مختل کرده بود و قتلش در آن زمان ضروري به نظر ميرسيد.
سلام جناب علیزاده این که خودش با هر پوزیشن ورشکسته میشده چطوری تهدیدی برای بزرگترین سرمایه داری جهان محسوب میشده؟