توانایی شما در مدیریت زمان به عنوان مدیر به اندازه هر کار دیگری، تعیینکننده موفقیت یا شکستتان است. زمان منبعی ضروری و غیرقابل جایگزین برای موفقیت است. این ارزشمندترین دارایی شماست. نمیتوان آن را پسانداز کرد یا زمان از دست رفته را بازیافت. هر کاری که باید انجام دهید نیازمند زمان است و هر چه بهتر از زمان خود استفاده کنید، موفقتر خواهید بود و پاداشهای بزرگتری دریافت خواهید کرد.
مدیریت زمان برای برخورداری از حداکثر سلامتی و بهرهوری شخصی حیاتی است. میزان کنترلی که بر زمان و زندگی خود دارید، شاخصی مهم از میزان آرامش درونی، هماهنگی و سلامت ذهنی شما است. احساس عدم توانایی در کنترل زمان منبع اصلی استرس، نگرانی و افسردگی است. هر چه بهتر بتوانید رویدادهای مهم زندگی خود را سازماندهی و کنترل کنید، هر لحظه احساس بهتری خواهید داشت، انرژی بیشتری دارید، بهتر میخوابید و کارهای بیشتری انجام میدهید.
1. قاطعانه تمرکز کنید
تمرکز و فقط پرداختن به یک کار از الزامات مهم دستیابی به موفقیتهای بزرگ است. تمرکز یعنی وقتی کار روی مهمترین وظیفهتان را شروع کردید، تصمیم بگیرید که آن را با پشتکار و بدون انحراف و حواسپرتی انجام دهید. توانایی شما برای تمرکز قاطعانه بر مهمترین نوع استفاده از زمانتان، الزام شماره یک برای موفقیت است.
عناوین مطلب:
با هوشمندی، توانایی و خلاقیت میتوانید به همه الزامات دیگر دست یابید، اما اگر در یک زمان نتوانید روی یک کار خاص تمرکز کنید، نمیتوانید موفق شوید. باید کارهای مهم را اول انجام دهید، در هر زمان یک کار انجام دهید و کارهای نه چندان مهم را اصلا انجام ندهید. اگر نتوانید خود را موظف کنید تا قاطعانه تمرکز کنید، همیشه مشغول کار بر وظایف کم اولویت خواهید بود.
همیشه زمان لازم را برای اولویتهای مهمتان در نظر بگیرید. زمان لازم برای انجام آن کار را تجسم کنید و سپس ۳۰ درصد آن زمان را به عنوان حاشیه اطمینان به زمان اصلی اضافه کنید تا مزاحمتها، فوریتها و مسئولیتهای غیرمنتظره را نیز لحاظ کرده باشید. با این حاشیه اطمینان ۳۰ درصدی به احتمال زیاد به تخمین درست زمان لازم برای انجام کار، نزدیک میشوید. این یکی از رازهای دستیابی به سطوح بالای بهرهوری در کار است.
به قول اِرل نایتینگِل «هر موفقیت بزرگ در زندگی با تمرکز طولانی و پایدار حاصل میشود».
2. تککاری را تمرین کنید
تککاری یکی از مهمترین تکنیکهای مدیریت زمان و اصول مدیریت زندگی است. وقتی کاری را شروع میکنید، تا اتمام ۱۰۰ درصد آن، به کار ادامه میدهید. تککاری مستلزم این است که کاری را بارها و بارها شروع نکنید، یا آن را کنار نگذارید تا سراغ کار دیگری بروید و بعد دوباره به کار اول برگردید. با تککاری، خود را موظف میدانید کاری که شروع کردهاید را کامل کنید و بعد سراغ کار دیگری بروید.
تککاری را در مکاتبات خود به کار گیرید. موارد بیاهمیت را فورا جدا کرده و فقط یکبار به اسناد مهم رسیدگی کنید، یعنی بلافاصله آنها را پر کرده یا به آنها پاسخ دهید.
اصل تککاری که توسط آلن لِیکِن کارشناس مدیریت زمان مطرح شد، حاصل مطالعات فراوان در حوزه زمان و حرکت است که نتیجه کار افرادی که مصمم تمرکز میکنند را با نتیجه کار افرادی مقایسه میکند که تا زمان اتمام کار بارها و بارها سراغ آن میروند، آن را رها میکنند و دوباره برمیگردند. این مطالعات نشان داد هر بار که کاری را رها میکنید و سراغ کار دیگری میروید، حرکت و آهنگ آن کار را از دست میدهید و مسیر انجام کار را گم میکنید. وقتی دوباره سراغ آن میروید، چارهای ندارید جز اینکه کاری که قبلا انجام دادهاید را مرور کنید و ببینید که هنگام ترک کار در چه مرحلهای بودهاید و سپس دوباره شروع کنید. این فرایند در مقایسه با وقتی که کاری را شروع میکنید و تا اتمامش ادامه میدهید، تا ۵ برابر زمان لازم برای انجام آن کار را بیشتر میکند.
به بیان ساده، تک کاری میتواند زمان لازم برای انجام کارهای مهم را تا ۸۰ درصد کاهش داده و کیفیت کار نهایی را به شدت افزایش دهد.
کلید دیگر تمرکز قاطعانه اجتناب از «جذابیت حواسپرتی» است. به جای اینکه به همه ایمیلها و تلفنهای خود پاسخ دهید، «آنها را رها کنید!» درِ اتاق را ببندید، همه وسایل را خاموش کنید و همه چیز را کنار بگذارید تا بتوانید روی وظیفهای کار کنید که در این مرحله بیشترین تمایز را در شرکت و کارتان ایجاد میکند. وقتی این کار را به عادت خود تبدیل کردید بهرهوری، عملکرد و خروجیتان تقریبا یکشبه دو یا سه برابر خواهد شد.
3. وقفهها را کنترل کنید
وقفههای غیرمنتظره و بدون هماهنگی از مهمترین تلفکنندههای وقت در کسبوکار و صنعت هستند. این وقفهها میتواند به شکل زنگ دریافت ایمیل کامپیوتر، زنگ تلفن، زنگ دریافت پیامک یا افرادی باشد که به اتاقتان میآیند تا با شما صحبت کنند.
به نظر میرسد که افراد بزرگترین تلفکنندگان وقت در دنیای کار هستند. پنجاه درصد زمان کار به گفتگوهای بیهوده با همکاران میگذرد. بسیاری افراد صبحها سر کار میآیند و شروع به گپ زدن با همکاران میکنند و تا ۲ تا ۳ ساعت بعد به این کار ادامه میدهند. در بسیاری از محیطهای کاری افراد تا ساعت ۱۱ صبح کار جدی را آغاز نمیکنند و فورا پس از آن وقت ناهار است. پس از ناهار برمیگردند و کمی دیگر با همکارانشان گپ میزنند و تا ۱:۳۰ یا ۲ بعدازظهر سر کارشان بر نمیگردند.
همه زمان کاری خود را کار کنید
قانون این است که «همه زمان کاری خود را به کار اختصاص دهید». وقتی به محل کارتان میروید، فورا کار را شروع کنید. با دیگران گپ نزنید، روزنامه نخوانید یا در اینترنت نچرخید. از آنجا که عصر دیروز برای امروز برنامهریزی کردهاید، فورا مهمترین کارتان را شروع کنید و به آن ادامه دهید، همه بخشها را یک به یک انجام دهید تا مهمترین کارتان را تمام کنید.
وقفهها را به حداقل برسانید
وقتی کسی به شما زنگ میزند، فورا سر اصل مطلب بروید. چیزی شبیه این بگویید «سلام. خوشحالم که صداتو میشنوم، چه کمکی از دست من ساخته است؟»
فورا به اصل مطلب بپردازید و وقت تلف نکنید. قبل از تماس، به سرعت فهرستی از نکاتی که میخواهید در این تماس مطرح کنید را یادداشت کنید. وقتی زنگ زدید، بگویید «میدانم چقدر کار داری. سه مورد هست که باید با تو در میان بگذارم. آنوقت میگذارم سر کارت برگردی».
این رویکرد، مودبانه و حرفهای است. اغلب افراد پرمشغله از اینکه فورا به اصل موضوع میپردازید و تلفن را قطع میکنید، سپاسگزار خواهند بود.
وقتی کسی برای گفتگو به دفترتان میآید، میتوانید بگویید «خیلی دوست دارم که همین الان با شما صحبت کنم، اما باید سر کارم برگردم. باید این کار را تا عصر تمام کنم».
وقتی این کلمات جادویی را بر زبان میآورید که «باید سر کارم برگردم»، آن شخص بارش را میبندد و میرود.
فورا برخیزید
برای به حداقل رساندن هزینه زمانی وقفههای غیرمنتظره، وقتی کسی به اتاقتان میآید، برخیزید، نزد او بروید و چیزی شبیه این بگویید «همین الان داشتم بیرون میرفتم، چه کاری از من ساخته است؟»
سپس با او از اتاق بیرون بیایید و به راهرو بروید، با او صحبت کنید و به حرفهایش گوش دهید. وقتی حرفش تمام شد، بگذارید سر کارش برگردد و شما هم به اتاق و کارتان برگردید.
پیتر دراکر در کتاب خود با عنوان «مدیر موثر» اشاره میکند که نه تنها افراد وقت شما را تلف میکنند، بلکه شما هم وقت دیگران را تلف میکنید. او پیشنهاد میکند که این شجاعت را داشته باشید و نزد دیگران بروید و بپرسید «من چه کاری میکنم که باعث اتلاف وقت شما است؟» وقتی از آنها میخواهید که در پاسخ به این سوال کاملا با شما صادق باشند، از ایدههایی که برای کمک به افزایش کارایی و اثربخشی آنها و خودتان میشنوید، شگفتزده خواهید شد.
4. تلفن را مدیریت کنید
تلفن میتواند خدمتکاری فوقالعاده یا اربابی وحشتناک باشد، مخصوصا اگر فکر کنید مجبورید به هر تماسی پاسخ دهید. برای کسب حداکثر بهرهوری، باید تلفن را سر جایش بگذارید تا در نهایت برده هر کسی نباشید که شمارهتان را میگیرد.
بهترین راه کنترل تماسهای تلفنی این است که منشی شما آنها را بررسی کند؛ در غیر اینصورت، تلفن را در حالت ساکت قرار دهید و تماسها را به صندوق پیغام صوتی هدایت کنید. تماسها و پیامهای کمی وجود دارند که نمیتوانند تا زمان مناسب برای پاسخگویی صبر کنند.
یکی از دلایلی که ما را برده جذابیت حواسپرتی میکند، کنجکاوی است. نمیتوانیم جلوی این کنجکاوی را بگیریم که چه کسی برایمان پیام فرستاده است یا اینکه چه کسی پشت خط است. تنها راه مقاومت در برابر وسوسه حواسپرتی این است که تلفن را خاموش کنید تا حتی صدای زنگش را هم نشنوید.
هرگاه با کارمندان و زیردستان یا با رئیس و مشتریان جلسه دارید، تماسهای دریافتی را در حالت انتظار قرار دهید. موبایلتان را خاموش کنید. اجازه هیچ نوع مزاحمتی را ندهید. به ندرت مسئله مهمی وجود دارد که امکان انتظار وجود نداشته باشد.
۱۰ دقیقه گفتگوی بدون مزاحمت بسیار بهرهورانهتر از ۳۰ یا ۴۰ دقیقه گفتگو با صدای زنگ تلفن و پاسخگویی به آنها در این میان است. بعدا میتوانید یک به یک به آن افراد زنگ بزنید.
5.ایمیل را مستخدم خود بدانید
روش شما در پرداختن به ایمیلها اثر بزرگی بر کارتان دارد. بعضی افراد برده ایمیلهایشان هستند. زنگ دریافت ایمیلشان روشن است و هر بار که ایمیلی دریافت میکنند، هر کاری را رها میکنند تا آن را بخوانند. در واقع، «کارشان را عوض میکنند» و دوباره به کار اولشان برمیگردند و بلافاصله شفافیت و بازده مهمترین کارهایشان را از دست میدهند.
دیگران میتوانند صبر کنند
بعضی از بهرهورترین افرادی که میشناسم، پاسخ خودکاری برای ایمیلهایشان تنظیم کردهاند. متن آن چیزی شبیه این است «من به خاطر مشغله زیاد فقط روزی دو بار به ایمیلهایم پاسخ میدهم. اگر ایمیلی برای من فرستادهاید، سعی میکنم هر چه زودتر به شما پاسخ دهم. اگر کارتان فوری است، با فلان شماره تماس بگیرید و با فلان شخص صحبت کنید».
روزنامهنگار پرمشغلهای داستانی از سفر دو هفتهای خود به اروپا تعریف کرد. در همه آن مدت به ایمیلش دسترسی نداشت. وقتی به کشورش بازگشت، بیش از ۷۰۰ ایمیل در انتظارش بود. میدانست که پاسخگویی به آنها ساعات متمادی و چندین روز طول خواهد کشید. پس نفس عمیقی کشید و دکمه «پاک کردن همه» را فشار داد.
نگرشش ساده بود. او گفت «من از اینکه برده کسانی باشم که برایم ایمیل میفرستند و انتظار پاسخ فوری دارند، اجتناب میکنم. در عوض، اگر یکی از این ایمیلها مهم باشد، هر کسی آن را فرستاده، دوباره خواهد فرستاد».
او حق داشت. ۹۰ درصد ایمیلهایی که پاک کرده بود، هرگز دوباره ارسال نشدند و ایمیلهای مهمی که پاک کرده بود، ظرف چند روز دوباره ارسال شدند.
تصمیم بگیرید که اجازه ندهید تا ایمیل کنترل زندگیتان را در دست بگیرد. در عوض خود را موظف کنید تا از ایمیل به عنوان ابزار کسبوکار استفاده کنید. پاسخهای سریع و مستقیم بدهید. ایمیلها را روزی ۲ بار یا کمتر چک کنید. حتی بهتر است در تعطیلات آخر هفته ایمیل را خاموش کرده و زمان بیشتری را با خانواده و دوستان بگذرانید یا به کارهای شخصی بپردازید.
خبر خوب اینکه احتمالا هرگز یک پیغام مهم را از دست نمیدهید. موارد کمی به خصوص در کسبوکار وجود دارند که نتوانند تا یکی دو روز بعد صبر کنند.
افراد موفق در استفاده از زمان بسیار متفاوت عمل میکنند. آنها میدانند منابعی مانند پول و سرمایه قابل برگشت هستند، ولی زمان ارزشمندترین سرمایه غیرقابل بازگشت است. اگر دیدگاه شما نسبت به زمان عوض شود میتواند تاثیر شگرفی بر زندگی و دستاورهایتان داشته باشد. در این مقاله به ارائه ۴ راز میپردازیم که افراد موفق آنها را میدانند و استفاده میکنند.
6.درک ارزش عدد ۱۴۴۰
این راز با اینکه بسیار ساده و بدیهی به نظر میرسد مهمترین نکته در مدیریت زمان است. میلیونرها و سایر افراد بسیار موفق نگاه متفاوتی به زمان دارند. اگر میخواهید بازنده باشید، اصلا به زمان فکر نکنید. اگر میخواهید یک کارمند فنی نخبه خوب یا یک مدیر میانی واقعا خوب باشید، از نوعی سیستم مدیریت وظایف الف.ب.پ استفاده کنید. ولی افراد فوق موفق دیدگاه متفاوتی دارند.
میلیونرها و فهرست انجام کارها
افراد بسیار موفق بسیار به زمان فکر میکنند. آنها همه دنیایشان را حول حداکثر کردن زمان خود و حفاظت از آن طراحی میکنند. در حقیقت، آنقدر به اهمیت زمان فکر میکنند که تقریبا احساس میکنند زمان پرواز میکند.
کمی وقت بگذارید و به ارزشمندترین چیزهای زندگی فکر کنید. چند دقیقه چشمانتان را ببندید و به فهرست چیزهایی فکر کنید که بیشترین ارزش را برایشان قائلید.
اگر مانند اغلب مردم باشید، فهرست چیزهای ارزشمند زندگیتان شامل موارد زیر است: دوستان، خانواده، همسر، پول، سلامتی، تفریح و البته زمان.
ارزشمندترین چیزها در زندگی
زمان ارزشمندترین دارایی شما در زندگی شما است و باید احساس کنید که هر لحظه میخواهد از دستتان فرار کند. ممکن است سالم باشید و سپس چاق یا بیمار شوید و بعد دوباره سلامتی خود را بازیابید. شاید همه پولتان را از دست بدهید و سپس آن را بازگردانید. دوستان بسیار مهم هستند اما بگویید چند دوست در دانشگاه داشتید که دیگر با آنها در ارتباط نیستید. یا حتی چه کسی جزو مهمانان عروسیتان بود و روز عروسی آخرین باری بود که او را دیدید؟ بله دوستان ارزشمندند ولی آنها را از دست میدهیم و دوستان جدیدی پیدا میکنیم.
اما در مورد زمان موضوع کاملا متفاوت است. هرگز نمیتوانید زمان بیشتری بسازید. وقتی روز تمام میشود، دیگر نمیتوانید آن را برگردانید.
زمان ارزشمندترین منبع در جهان است. بعضی ثروتمند به دنیا میآیند و بعضی فقیر. بعضی در دانشگاههای معتبر درس میخوانند و بعضی انصراف میدهند. بعضیها به طور ژنتیکی ورزشکارند، اما بعضی معلولیت فیزیکی دارند. اما همه ما هر روز ساعات یکسانی در اختیار داریم.
دستتان را روی قلب خود بگذارید. واقعا این کار را انجام دهید. دستتان را روی سینهتان بگذارید و تپش منظم قلبتان را احساس کنید. به نفس کشیدنتان فکر کنید. این ضربانها هرگز بر نمیگردند. آن نفسها هرگز بر نمیگردند. شاید با خودتان فکر کنید که «بله، بله، زمان واقعا برایم مهم است. این را قبلا هم میدانستم». اما آیا واقعا زندگی شما نشان میدهد که به زمان اهمیت میدهید؟
با خود بیندیشید که چقدر به پول اهمیت میدهید. کار میکنید تا پول درآورید، حساب پولتان را دارید، به دنبال بهترین راهها برای سرمایهگذاری پولتان هستید، مطالبی درباره راههای کسب پول بیشتر میخوانید و میخواهید اطمینان حاصل کنید که هیچکس پولتان را نمیدزدد. هرگز کیف پولتان را روی پیشخوان جا نمیگذارید و هرگز کارت عابر بانک خود و رمز آن را به غریبهها نمیدهید.
ولی درباره زمان شاید خیلی فکر نکنید و به راحتی بگذارید دیگران زمان ارزشمند شما را بدزدند. شما اغلب نه تنها اقدامی نمیکنیم بلکه به همان دزدان اجازه میدهید بارها این کار را تکرار کنند.
عدد ۱۴۴۰
هر روز ۱۴۴۰ دقیقه است. اگر به دنبال ابزاری برای تحول در زندگی هستید، عدد ۱۴۴۰ را با فونت درشت پرینت بگیرید و آن را به در اتاق کارتان، به پایه تلویزیون یا کنار مانیتور بچسبانید.
این کار دو فایده دارد. نخست، هر بار که وارد اتاق میشوید، ارزش زمان به شما یادآوری میشود. دوم اینکه این کاغذ یک ابزار مکالمه عالی است تا به دیگران دیدگاه خود را درباره زمان بگویید. وقتی کارمندان در میزنند و میپرسند «یک دقیقه وقت دارید؟» بلافاصله میتوانید بگویید: حتما جریان ۱۴۴۰ را میدانید. همین باعث میشود دیگران برای وقت شما ارزش بیشتری قائل شوند و صحبتها و جلسات کوتاهتر شود.
وقتی گذر زمان را واقعا حس کنید، کل دیدگاهتان تغییر میکند. وقتی بیدار میشوید و به طور ناخودآگاه شروع به شمردن میکنید ۱۴۴۰، ۱۴۳۹، ۱۴۳۸ ،… سهلانگاری از وجودتان رخت برمیبندد و بهرهوریتان افزایش مییابد.
7.انجام کارهای مهم
افراد بسیار موفق به وضوح میدانند در هر حوزه از زندگی خود چه میخواهند. آنها این موضوع را بسیار شفاف و واضح میدانند. شما به دنبال رویاهای چه کسی هستید؟ اگر مشغول کار روی اهداف خود نباشید، حتما دارید برای اهداف شخص دیگری کار میکنید.
کتابهای بسیاری درباره تعیین هدف نوشته شده است، اما همه آنها در راستای درک مهمترین کارها در همه حوزههای زندگی بوده است. این کار برای اغلب افراد به معنی تعیین هدف در حوزههای سلامتی، ثروت و روابط است. برای دیگران هم به معنی هدفگذاری در حوزههای معنوی، خیریه و تفریح است.
البته حوزههای مهم به خودتان بستگی دارد و اهدافتان هم چنین است. فقط مطمئن شوید که مشخص و قابل سنجش هستند.
برای مثال اهداف نامناسب در حوزه سلامتی عبارتاند از: سالم شدن و کاهش وزن. اهداف خوب در حوزه سلامتی آنقدر خاص هستند که هر ناظر خارجی میتواند بفهمد که به آن دست یافتهاید یا نه: کم کردن ۱۰ کیلو وزن در ۱۰ هفته، دویدن روی تردمیل به صورت ۳۰ دقیقه در روز.
8.توازن کار و زندگی بدون عذاب وجدان
آیا تاکنون دقت کردهاید که چرا موفقترین افراد به ندرت عصبی یا پر استرس هستند؟ آنها در لحظه حاضرند و توجه کاملی به شما دارند. از آنجا که علاقه زیادی داشتیم که بدانیم افراد موفق چطور زمانشان را میگذرانند، شروع به جمعآوری اطلاعات جذابی درباره آنها کردیم.
همه افراد موفق در مجموع همان ۲۴ ساعتی را دارند که ما داریم. ولی چند نفر از آنها چنین بودند:
عدهای هر روز ساعت ۵:۳۰ به خانه میروند و با خانواده و فرزندان وقت میگذرانند.
عدهای هر سال بیش از ۵۰ کتاب میخوانند.
آنها همیشه در حال کار نیستند بلکه به تفریح و استراحت اهمیت میدهند.
آیا عجیب نیست؟ افراد موفق اینطور زندگی میکنند و در مقابل افراد زیادی وجود دارند که زندگی خود را وقف کار کردهاند و شاید روزها در محل کار میمانند و درعینحال نه کارشان عالی است و نه زندگی شخصیشان.
افراد موفق شاید هزاران کار برای انجام دارند، ولی برای خود محدودیتهای قاطعی تعریف کردهاند تا زندگیشان متعادل و متوزان باشد. البته واضح است که درباره شرایط استثنایی صحبت نمیکنیم. برای هر کدام از ما شاید پیش بیاید که مجبور شویم تا صبح کار کنیم. شاید گاهی نتوانیم با خانواده شام بخوریم. شاید مدتی فرصتی برای تفریح و رفتن به استخر شنا نداشته باشیم. این موارد طبیعی است، ولی نباید تبدیل به عادت شود. بلکه در اولین فرصت ممکن باید به روال متعادل زندگی برگردیم.
اندی گروو مدیر سابق شرکت اینتل جمله بسیار جالبی دارد. او میگوید: «روز من وقتی تمام میشود که ساعات کاری تمام شود، نه وقتی که کارم تمام شود. کار من هرگز تمام نمیشود». کار مدیر هم مانند کارهای یک خانم خانهدار هرگز تمام نمیشود. همیشه کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد، جدا از کارهایی که باید انجام شود، همیشه میشود کارهای بیشتری انجام داد. و راز این است:
همیشه کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد و همیشه کارهای بیشتر از آنچه میتوان انجام داد، وجود دارد. این یکی دیگر از آن مفاهیم سادهای است که وقتی عمیقا ملکه ذهن شود، میتواند زندگیتان را به شدت تغییر دهد.
اجازه ندهید که فهرست کارهای روزانه حکمران زندگی شما باشد. شاید این جملات آشنا باشد: «ببخشید نمیتوانم برای شام به خانه بیایم، زیرا باید آن گزارش را کامل کنم». زندگی پرسرعت و بدون توقفهای مناسب فقط یک نتیجه دارد. رضایت شما را از زندگی کاهش داده و موفقیتهایتان را کمتر میکند.
بیدار شوید
شاید بدون آنکه توجه کرده باشید درگیر یک زندگی یکبعدی و پرسرعت شده باشید. اگر اینطور است به خودتان بیایید و قوانین مشخصی برای خود بگذارید. نشانههای رایج ورزش نکردن، کمتر ظاهر شدن در میهمانیها و جمعهای خانوادگی، خوردن زیاد غذاهای حاضری و اختصاص زمان خواب به کار است. اگر اینطور است در مسیر اشتباهی پیش میروید و باید هرچه زودتر تعادل را به زندگی خود برگردانید.
افراد بسیار موفق ساعات متمادی را صرف این نمیکنند که وظایف بیشتری را از فهرستشان خط بزنند. بلکه از قبل به اولویتهایشان فکر میکنند و برنامه زمانبندی دقیقی برای انجام آنها دارند. آن وقت همان زمان برایشان کافی است. همیشه ما وقت کم داریم، ولی همیشه و همیشه برای انجام کارهای بسیار مهم وقت کافی وجود دارد.
درگیر یک زندگی پرسرعت نشوید. چند هدف برای ایجاد تعادل بگذارید. مثلا:
صرف شام با خانواده حداقل سه بار در هفته
اختصاص وقت به تفریح و ماجراجویی
صرف وقت برای بازی با کودکان
رفتن به باشگاه بدنسازی یا شنا
صرف شام بیرون از خانه با خانواده و دوستان
بنابراین باید در زمینهسازی برای انجام کارهای بیشتر استاد شوید. زیرا همیشه کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد.
وقتی در این کار مهارت یافتید، میبینید که گرفتن مرخصی، ترک شرکت در یک ساعت معقول و زمان گذاشتن برای خودتان بدون احساس گناه آسانتر میشود.
9.یکبار انجامش دهید
افراد بسیار بهرهور تقریبا با هر موردی که مواجه میشوند، فورا دربارهاش اقدام میکنند. آنها میدانند که برای کاراتر بودن فقط باید یکبار زمان و انرژی ذهنی را صرف چیزی کنند.
دیدگاه یکبار انجامش بده
فکر کنید قبل از اینکه کاری را تمام کنید، چند بار باید به آن بپردازید. بیایید چند مثال را مرور کنیم.
اغلب افراد اینباکس خود را باز میکنند و ۱۰ ایمیل جدید باز نشده را میخوانند. روی یک پیغام کلیک میکنند، آن را میخوانند و سراغ پیغام بعدی میروند. اگر ایمیلی به پاسخ نیاز داشت، بعدا دوباره سراغ آن میروند، یعنی مجبورند دوباره آن پیام را بخوانند!
به یاد داشته باشید که یکبار انجام دادن چیزی به این معنی نیست که باید همه کارها را شخصا انجام دهید. واگذاری کارها تقریبا همیشه به صرفهترین راه از نظر زمانی است، بنابراین اگر میتوانید یکبار انجامش دهید و سپس آن را به شخص دیگری واگذار کنید. همچنین، لازم نیست هر کاری را فورا انجام دهید. یک پروژه بزرگ یا کاری که قرار است در یک بازه زمانی از پیش تعیینشده انجام شود را باید به بعد موکول کرده و برایش زمانبندی در نظر بگیرید.
اغلب افراد برای انجام کار فوری، قانونی کلی دارند. اگر انجام کاری کمتر از ۵ تا ۱۰ دقیقه زمان لازم داشته باشد، فورا برای انجامش اقدام میکنند.
من دوست دارم که حتی اگر کاری ۱۵ تا۲۰ دقیقه هم طول میکشد و فقط تا وقتی که با وظیفهای از پیش تعیینشده تداخل نکند، فورا آن را انجام دهم.
پس همانطور که گفتیم نکته مهم این است: یکبار انجامش دهید، یکبار انجامش دهید، یکبار انجامش دهید.
منبع: مدیرسبز، آموزش بازاریابی و مدیریت
شما در بورس، علاوه بر خرید و فروش سهام:
- میتوانید در داراییهایی مانند طلا و مسکن سرمایهگذاری کنید
- در صندوقهای سرمایه گذاری بدون ریسک، سود ثابت بگیرید
برای شروع سرمایهگذاری، افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
نام شرکت | ویژگیها | امتیاز | لینک ثبتنام |
---|---|---|---|
کارگزاری آگاه |
|
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
سلام واقعا عالی مثل همیشه امیدوارم سربلند و موفق باشید
مطلبتون اونقد قشنگ بود که اگه تشکرنمیکردم ناسپاس بودم
سلام، تشکر از لطف و همراهی شما
موفق باشید